خواندنی

همسر عزیزم، وارد حریم خصوصی من نشو!!!

باز هم گوشی تلفن را برداشتی توی آشپزخانه، دوباره داری پچ پچ می کنی، مادرت داره درس ات میده؟ چی شده که من نباید مطلع باشم؟ چرا هر روز داری گریه می کنی؟ و زن می گوید: مگه می شود به تو گفت که چرا آرام صحبت می کنم و چرا گریه می کنم.
هیچ فکر کردی چرا بلند حرف نمی زنم چون با تو راحت نیستم چون هر چه که راجع به خانواده ام به تو می گویم و با تو درد دل می کنم، توی سرم می زنی و سرزنشم می کنی. اصلا صلاح نمی دانم که مسائل مربوط به خانواده ام را با تو در میان بگذارم. دلم می خواهد دردم توی دل خودم باشد. اینطوری دیگر کسی نیست که نمک روی زخمم بپاشد و باعث آزار و اذیتم بشود. من را به حال خودم بگذارد.
همه ما در طول زندگی به لحظاتی نیاز داریم که تنها و در خلوت خودمان باشیم و دوست نداریم هیچ کس حریم خصوصی مان را به هم بزند. بسیاری از افراد معتقد هستند که این حریم مختص به دوران تجرد است و در زمان زندگی مشترک باید همه چیز را با همسران به اشتراک بگذاریم ولی بسیاری از مشکلات زناشویی ناشی از احترام نگذاشتن به این حریم خصوصی و خدشه دار کردن آن است.
چگونه باید حریم خصوصی را شناخت؟
مرزها ایجاد شدنی است و فقط والدین آگاه و هوشیار می توانند در سنین کودکی به درستی این مرزها را به کودک خود بشناسانند. فراموش نکنید که همیشه مهربان ترین مادران، خودخواه ترین فرزندان را تربیت می کنند، آموزش این حریم ها به کودک و تبعیت او به کمی سرسختی و قاطعیت نیاز دارد و کودک باید اصول تربیتی در این مرحله را پشت سر بگذارد.
او باید بداند که نمی تواند به بعضی مکان ها وارد شود. باید از یک سری از خواسته های غیرمنطقی خود چشم پوشی کند و نباید به برخی از جاها که دوست دارد سرک بکشد. چنین کودکی در بزرگسالی، فردی می شود که حریم همسر خود را محترم می شمارد و برای زندگی مشترک خود و دو خانواده هم مرز قایل است. چنین فردی اجازه نمی دهد که رابطه اش با همسر و زندگی مشترک اش تحت تاثیر مسائل بی ربط قرار گیرد و خودش را از مسائلی که دانستن یا ندانستن آن فرقی به حال او ندارد دور نگه می دارد.
اعتماد
اعتماد پدیده ای است که یک شبه اتفاق نمی افتد. اعتماد، فرآیندی است که در طول رابطه مشترک به وجود می آید. در واقع هرچه سرمایه گذاری عاطفی زوج با رفتارهای مثبت بیشتر باشد، اعتماد زودتر و بهتر شکل می گیرد. هر یک رفتار منفی 5 رفتار مثبت زن یا مرد را مخدوش می کند.
انعطاف پذیری
وقتی از مرز صحبت می کنیم، منظورمان خط کشی بین افراد نیست بلکه حفظ حریم ها باید به نحوی انعطاف داشته باشد تا بتواند در صورت لزوم به مسائل ورود پیدا کند. سه مدل مرز در یک رابطه مشترک وجود دارد، تصور کنید در یک جاده تازه ساخته شده خط کشی وجود نداشته باشد، راننده چنین جاده ای حریمی برای جاده قائل نیست و به دشواری می راند.
گاهی در جاده فقط خط ممتد کشیده شده و اینجاست که فردا با حریم های غیرقابل انعطاف روبروست. گاهی جاده دارای خطوط منقطع است و راننده اجازه دارد که گاهی در طرف دیگر جاده رانندگی کند، این مرزها در هر رابطه ای وجود دارد.
فواید رعایت حریم خصوصی در همسران
_ انسانی که به حریم خصوصی اش احترام گذاشته می شود، عزت نفس و اعتماد به نفس کافی برای زندگی دارد.
_ داشتن حریم خصوصی به انسان انگیزه پیشرفت در زندگی و مقابله با مشکلات آن را می دهد.
_ انسان در حریم خصوصی اش به خودش اهمیت می دهد و با خودش می اندیشد این فرصتی که با خود روبرو شود و رفتار و اعمال خود را مورد قضاوت قرار دهد و به اصلاح آنها بپردازد.
_ انسان در خلوت خود بدون ریا و تظاهر و بدون اثر گرفتن از هیچ چیز و هیچ کس به تفکر می پردازد و نتایج بهتر و دقیق تری خواهد گرفت.
_ کسی که حریم خصوصی اش را محترم بشمارد به حریم خصوصی دیگران نیز احترام خواهد گذاشت و همین به ایجاد ارتباطش با دیگران و بخصوص همسرش تاثیر مثبت دارد.
_ شناخت روحیات و خواسته های همسر، درک دنیای او و آگاهی از تفاوت های جنسیتی و احترام به آنها، یکی از مولفه های اساسی در حفظ حریم خصوصی زوجین است.
توجه توجه : آزادی قربانی ازدواج
_ زمانی که فرد لباس هایش را می پوشد و آماده برای بیرون رفتن از خانه می شود، همسرش سریع واکنش نشان می دهد و می گوید: «کجا؟ تو دیگر همسر داری و اگر جایی می خواهی بروی، باید با هم برویم.» یکی از مشکلاتی که بعد از ازدواج در زندگی زناشویی مطرح است «محدود کردن آزادی های فردی» طرفین است. در این موارد افراد، اولین واکنشی را که نسبت به این محدودیت از خود نشان می دهند «مقاومت» است.
_ در ابتدا زوجین این رفتار را می پذیرند و برای همدیگر گذشت می کنند، اما با مرور زمان مقاومت را آغاز کرده و می گویند: «ما هم می خواهیم زندگی شخصی خود و آزادی فردی داشته باشیم. زمانی که زوجین در زندگی مشترک خود مقاومت می کنند، باعث می شود که به تدریج در دید زن و شوهر یک سابقه ای ایجاد شود که در کجا همدیگر را آزاد و در کجا با هم به تفریح بپردازند. در نتیجه این رفتار باعث کلنجار و یا کل کل بین زوجین می شود.
_ مسئله اصلی اینست که طرفین باید به یکدیگر اعتماد داشته و همدیگر را در اینکه «رشد شخصی» داشته باشند یاری کنند.
ازدواج پیوند بین دو نفر است، اما دو نفر مستقل، قرار نیست در همه چیزها به همدیگر وابسته و محدود باشد. در اینگونه مسائل خیلی خوبست که همسران در زمینه تفریح، با هم «علایق مشترک» داشته باشند. اما اگر علایقشان با هم نخواند و مشترک نباشد، مثلا اگر یکی از زوجین دوست نداشت به کوه برود خواه ناخواه زندگی خوبی نخواهند داشت. در این مواقع یک نفر باید ایثار کرده و قربانی علایق شخص مقابل شده و از خواسته و امیال خود بگذرد تا طرف مقابل خود را راضی نگه دارد. این گونه رفتار کردن در درازمدت مشکل ساز شده و فرد احساس می کند که در زندگی مشترک به رشد شخصی خود نرسیده و به خود نپرداخته است.
در بسیاری از زوج های جوان دیده شده که پس از چندین سال زندگی مشترک، خسته می شوند و می گویند: ما دوست داشتیم سر کار رفته یا کارهای هنری و نقاشی بکشیم، حتی می خواستیم ادامه تحصیل داشته باشیم، اما فقط به صرف ازدواج نتوانستیم به هدفمان برسیم. و اگر در زندگی شخصی راضی نباشد مسلما از زندگی زناشویی هم لذتی نمی برد.
برای این که این اتفاق پیش نیاید، زن و شوهر باید با یکدیگر «مذاکره» کرده و به «توافق» رسیده و همدیگر را بپذیرند. مثلا بگویید درست است که در زیر یک سقف زندگی می کنیم و زندگی مشترک خوبی هم داریم، ولی زندگی خوب این است که سعی کنیم همدیگر را تشویق کرده و کمک کنیم که به علایق شخصی و آزادی های فردی خود بپردازیم. از طریق مذاکره و مهارت های ارتباطی می توانند با همدیگر گفت و گو کنند و به تفاهم برسند.
179/

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا