خواندنی

شکنجه مرگبار کودک ۴ ساله در ماشین لباسشویی

موبنا – اولين برگ از اين پرونده جنايي گواهي فوت پسري 4ساله بود كه شهريور‌ماه سال گذشته توسط مسئولان بيمارستاني در بيرجند تكميل شد. اين كودك ساعتي قبل در حالي به بيمارستان منتقل شد كه بر اثر خفگي جانش را از دست داده بود و آثار متعدد ضرب و شتم روي بدن نحيف وي به چشم مي‌خورد. اين موضوع نشان مي‌داد كه او مورد شكنجه قرار گرفته است اما بعد از انتقال وي به بيمارستان پدرخوانده و مادرش ناپديد شده بودند. در چنين شرايطي تحقيقات براي دستگيري متهمان و روشن شدن پشت پرده اين ماجرا آغاز شد.

بررسي‌هاي اوليه حاكي از آن بود كه مادر پسر 4ساله 2سال قبل از شوهرش جدا شده و با مرد ديگري ازدواج كرده است. در اين مدت پدر كودك هر از گاهي او را مي‌ديد اما پسر بچه نزد پدرخوانده و مادرش نگهداري مي‌شد . با فرار آنها جاي ترديدي وجود نداشت كه پسربچه را شكنجه كرده و موجب مرگش شده‌اند. تحقيقات در اين‌باره ادامه داشت تا اينكه ماموران به اطلاعاتي دست يافتند كه نشان مي‌داد 2متهم قصد دارند از بيرجند خارج شوند. به اين ترتيب آنها در عملياتي ضربتي دستگير شدند.
زن جوان مدعي بود در كودك‌آزاري دست داشته اما شوهرش باعث مرگ پسربچه شده است. در چنين شرايطي پرونده با صدور قرار مجرميت و كيفرخواست به دادگاه كيفري يك استان خراسان جنوبي فرستاده شد و روز چهارشنبه گذشته 2متهم به‌صورت علني محاكمه شدند.

در دادگاه

به گزارش فارس، در ابتداي اين جلسه كه به رياست قاضي ابراهيم رمضاني برگزار شد بعد از تفهيم اتهام كودك‌آزاري و قتل عمد به ناپدري جوان، او در جايگاه ايستاد تا از خود دفاع كند. او گفت: من دانشجوي فوق‌ليسانس مكانيك هستم و نمي‌دانم چه اتفاقي افتاد كه من را به جرم قتل عمد دستگير كردند. من كودك را به تنهايي كتك نمي‌زدم و 90درصد صدمات روي بدن كودك توسط پدر وي ايجاد شده است. وي ادامه داد: روز قبل از حادثه مواد مصرف كرده بودم و از نظر روحي و رواني وضعيت خوبي نداشتم. پسربچه همان موقع مشغول بازي بود كه من عصباني شدم و او را با كمك مادرش با طناب بستم.

متهم ادامه داد: در بازجويي‌هاي اوليه گفتم كه با دست كودك را خفه كرده‌ام و همسرم بيگناه است اما حقيقت اين است كه او را در ماشين لباسشويي گذاشتم و در جا پودري را هم باز كردم تا اكسيژن به او برسد، غافل از اينكه اكسيژن به وي نمي‌رسيد. در همان لحظه از مشاور املاك با من تماس گرفتند و گفتند خانه مورد نظرم را پيدا كرده‌اند. من هم همراه همسرم از خانه خارج شديم و يك ساعت بعد يادم افتاد كه پسربچه در ماشين لباسشويي است.

به همين دليل به خانه برگشتيم و او را از ماشين لباسشويي بيرون آوردم. او از عرق زياد خيس شده و حالي برايش نمانده بود. نبضش مي‌زد اما نفس نداشت و من چند بار به او تنفس دادم اما نتوانستم نفسش را برگردانم و با كمك همسرم او را به بيمارستان برديم اما پزشكان بعد از 45دقيقه گفتند كه كودك يك ساعت پيش فوت شده است. پسربچه در ماشين لباسشويي خفه شده و من او را خفه نكرده‌ام.

متهم در ادامه اينطور از خودش دفاع كرد: من اتهام كودك آزاري را قبول دارم اما قاتل نيستم چرا كه قصد كشتن او را نداشتم و اغلب كبودي‌ها و ردهايي كه در بدن كودك وجود دارد بر اثر سوختگي بوده است.در ادامه اين جلسه مادر كودك به‌عنوان متهم رديف دوم در جايگاه ايستاد. او گفت: من پسرم را شكنجه نكردم و در بازجويي‌هاي اوليه نيز از ترس گفتم كه كودك را كتك مي‌زدم. شوهر دومم هم پسرم و هم خودم را كتك مي‌زد.در پايان اين جلسه رئيس دادگاه با اخذ آخرين دفاع از متهمان ختم جلسه را اعلام كرد و قرار است به‌زودي در اين‌باره تصميم‌گيري شود.

 منبع: همشهری 

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا