حيات وحش ايران در تيررس‌ همسايگان نااهل

درحالي‌كه نه‌تنها ما به تيمار ومراقبت از آن نپرداخته‌ايم، بلكه زخمي ديگر نيز به اين تن خسته آن وارد كرده‌ايم و آن‌هم ورود توريست شكار به كشور است.  در شبكه‌هاي اجتماعي مجازي به خصوص فيس‌بوك بارها شاهد انتشار عكس‌هايي از شكار حيوانات و پرندگان ايراني توسط شكارچيان به خصوص غيرايراني‌ها بوده‌ايم. حيات وحش ايران از شكار بي رويه شكارچيان داخلي در شرايط نا بساماني قرار داشت كه با به راه‌اندازي توريسم شكار اين روند نابودي شدت گرفت. بعد از روي كار آمدن دولت روحاني و تكيه معصومه ابتكار بر مسند رياست سازمان محيط زيست از سال گذشته صدور مجوز توريسم شكار ممنوع شد. هرچند اقدامي ديرهنگام بود و طعم شكار به خصوص پرندگان تيز پرواز ايراني زير زبان اعراب حاشيه خليج فارس مزه كرده و شكار غيرقانوني اين توريست ها در عين ناباوري ادامه دارد. شايد از شدت شكارها كاسته شده اما متاسفانه نبود نظارت كافي حيات وحش را خطري جدي رو به رو كرده است.آيا يك ايراني مي‌تواند در كشورهاي عربي به شكار بپردازد؟  جواب مطمئنا خير است. حال چرا بايد طبيعت بكر و زيباي ايران جولانگاه توريست‌هاي سرمايه‌دار عرب و غيرعرب باشد.
«قانون»باتوجه به اهميت موضوع در اين زمينه گفت‌وگويي با امير سبزي ديده‌بان حقوق حيوانات انجام داده كه از نظرتان مي‌گذرد.
توريسم شكار، اين واژه اي غريب كه نابودي حيات وحش را نشانه رفته، دقيقا به چه معناست؟
در مورد توريسم شكار بايد گفت اين نوع توريسم بخشي از گردشگري سودآور دنياست كه در بسياري از كشورها هم متداول است و البته برخي از كشورها نيز به دلايل مشخصي اين نوع توريسم را ندارند.
مثال مي زنيد؟
براي مثال اعراب با پرنده‌هاي شكاري براي شكار گونه‌هاي حفاظت شده مانند هوبره وارد ايران مي‌شوند. اين افراد براي ورود اين پرنده‌ها به كشور هم مجوزهاي داخلي ايران و هم مجوز جابه‌جايي و ورود از سايتيس (كنوانسيون بين‌المللي تجارت حيوانات) را دارند. پس اين شكارچيان به صورت  قانوني به همراه پرنده‌هاي شكاري وارد كشور مي‌‌شوند و به صورت تفريحي وارد مناطق شكار شده و فارغ از گونه‌هاي حفاظت شده و محافظت نشده به شكار هوبره مي‌پردازند.
يعني گردشگران با  مجوز شكار وارد ايران مي‌شوند؟
بله. البته بعد از گسترش اعتراضات از سال 93 مجوز توريسم شكار صادر نشده است.
اما بعد از ممنوعيت صدور مجوز هم ما شاهد حضور گردشگران براي شكار هستيم!
ورود توريست شكار كه به صورت قانوني  وارد كشور و مبادرت به شكار مي‌كنند مورد بحث و انتقاد بسيار است اما ما شاهد جمعيت بسياري ازگردشگران هستيم كه به صورت غيرقانوني شكار مي‌كنند و هيچ‌گونه مراحل قانوني را طي نمي‌كنند. البته دراين مورد ضعف‌هاي قانوني نشان‌دهنده اين است چه فضايي براي اين شكارچيان وجود دارد. براي مثال ما براي ورود سلاح گرم شكاري به كشور كلي ضوابط داريم اما در مورد تير وكمان و سلاح‌هاي شكاري سرد از ضوابط لوازم ورزشي براي ورود آنها به كشور استفاده مي‌كنيم.
يعني نداشتن قانون ممنوعيت حمل و خريد و فروش سلاح سرد به افزايش شكار كمك كرده است؟
دقيقا. سلاح‌هاي سرد به راحتي داخل كشور خريد و فروش مي‌شود و نيازي به ضوابط و قوانين خاصي ندارد و حتي توريست هم به لحاظ قانوني بودن مي‌تواند از آنها استفاده كند.
در اين زمينه سازمان حفاظت از محيط زيست برخوردي با اين شكارچيان متخلف انجام داده‌است؟
گاهي گزارشاتي از اين تخلفات ارائه مي‌شود ولي با توجه به آمار گسترده‌اي كه در اين زمينه وجود دارد حتي به دور از چشم مسئولان نظارتي و اجرايي، دستگيري و مجازاتي هم صورت نمي‌گيرد كه البته اين نشان‌دهنده ضعف قوانين است كه ما فقط براي ورود سلاح گرم به‌كشور قوانين داريم پس مي‌توان گفت ما به لحاظ قانوني ضعف‌هاي گسترده‌اي در بحث توريسم شكار داريم كه به آنها پرداخته نشده است.
راهكاري براي كنترل و نظارت بر توريسم شكار وجود دارد؟
برخي به‌دنبال اين هستند كه شكارگاه‌هاي اختصاصي در ايران ايجاد كنند كه بحث حقوق حيوانات در اينجا مطرح است كه چرا حيواني پرورش دهيم تا آنها را شكار كنيم  كه البته اين موضوع منفعت طلبانه است و جز براي عده‌اي خاص منافعي نخواهد داشت
متولي امرچه ارگان يا سازماني است؟
چند ارگان دربحث توريسم شكار درگير اين قضيه هستند. در بحث گردشگري و توريسم، متولي آن سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري است، اما در مورد شكار حيوانات متولي آن سازمان حفاظت محيط‌زيست است. در صورتي كه توريست خارجي، تمايل داشته باشد براي شكار وارد ايران شود و سلاح به همراه داشته باشد  متولي آن وزارت دفاع و بخش اطلاعات است.
توريست مي‌توانست با خود سلاح شكاري وارد كند؟
در اين راستا شخص بايد ابتدا مراحل قانوني را طي مي‌كرد و آژانس مسافرتي وظيفه انجام كارهاي قانوني را داشت. از جمله اين كارهاي قانوني اين است كه با وزارت دفاع در مورد حق ورود سلاح به كشور كه فرد چه نوع اسلحه و با چه تعداد تير و مهمات مي‌تواند وارد كشور و چگونه از كشور خارج كند. البته ناگفته نماند كه ضوابط و تشريفات خاصي در اين زمينه وجود داشت.
منظور چه ضوابط و شرايطي است؟
در مورد روال صدور پروانه شكار بايد گفت كه از گونه‌هاي مختلف، توسط سازمان محيط زيست و اداره‌هاي  وابسته در استان‌ها، سرشماري سالانه انجام مي‌شود. وقتي جمعيت گونه‌اي زياد باشد آن را انتخاب و براي تعدادي از آنها پروانه شكار صادر مي‌كنند كه البته ضوابط خاص خود را دارد و اساسا موضوع شكار و توريسم شكار نيز به گونه‌اي نيست كه در صورت اخذ مجوز قانوني گردشگر بتواند گونه‌هاي درمعرض خطر انقراض و حفاظت شده را شكار كنند.
وضعيت نابسامان گونه‌هاي مختلف حيوانات و پرندگان در حيات وحش ايران بر كسي پوشيده نيست. توريسم شكار در نهايت چه آورده اي براي ايران مي‌توانست داشته باشد؟
سال‌هاي قبل براي اين نوع گردشگري با توجه به اينكه بارها و بارها گفته شده وضعيت حيات وحش ايران اصلا خوب نيست مجوز صادرمي‌شد البته آنچه مهم است اين است كه درحال‌حاضر اين نوع توريسم وارد كشور نمي‌شود ولي درگذشته ما شاهد حجم زيادي از اين نوع توريست دركشور بوديم و آژانس‌ها و بسياري از ارگان‌ها و ….از اين نوع گردشگري منتفع مي‌شدند و در اين راستا تبليغات زيادي نيز انجام مي‌دادند و توجيه آنها نيز درآمد بسيار بالاي اين نوع توريسم براي كشور بود.
توريسم شكار فقط به دليل منافع مالي!
دقيقا اين سوال مطرح است كه آيا هرگردشگري كه دردنيا سودآور است بايد در ايران هم اجرا شود؟ اين درحالي است كه در بسياري از كشورها روش‌هاي غيرمتعارفي براي جذب توريست وجود دارد از جمله اين روش‌هاي غيرمتعارف توريسم جنسي، توريسم موادمخدراست كه بسيار هم سودآور است، دقيقا به همين اندازه كه جذب اين نوع گردشگري براي كشور ما زشت و زننده است توريست شكار هم براي كشور به‌لحاظ خطراتي كه محيط زيست كشورمان را تهديد مي‌كند زشت است . ما اصولا بايد بدانيم آيا كشورما پتانسيل اين نوع توريست را دارد؟ آيا به دليل نياز مالي كشور ما اين نوع توريست وارد كشور مي‌شده؟ اين درحالي است  ما به‌لحاظ در آمد نفتي و درآمد غيرنفتي هم كه روبه‌رشد است نيازي به اين نوع توريست نداريم.
توريست‌ها اجازه شكار هرگونه جانوري كه مي خواستند داشتند؟
درحال‌حاضر حتي شكارچي مجاز ايراني نيز نمي‌تواند مجوز شكارگونه‌هاي درمعرض خطر انقراض يا حتي حفاظت شده را اخذ كند. البته در رابطه با توريست هاي شكارچي قرار بوده نظارت بر اسلحه (كه چه نوع سلاحي مي‌توانند وارد كنند و چگونه خارج شود)  وجود داشته باشد كه نتيجه امر نشان داده كه نظارت ها كافي نبوده.
زماني كه بر شكارچي داخلي نمي‌توان نظارت داشت چگونه مي توانيم بر شكارچي خارجي نظارت داشته باشيم؟
البته درمورد توريسم خارجي حساسيت بيشتري وجود دارد ونظارت بيشتري نسبت به شكارچي داخلي اعمال مي‌شود. اما دركل فضاي تخلف در اين حوزه بسيار گسترده است.
ميانگين آورده مالي يك توريسم در اين زمينه چه مقدار است؟
براي مثال شكارچي توريست با 12 يا 13 هزار دلار  وارد كشور مي‌شود.
آيا اين مبلغ  با توجه به صدماتي كه در پي دارد، قابل توجه است؟
اگر الزام داشتن توريست شكار را در ايران بررسي كنيم متوجه مي‌شويم كه تقريبا هيچ‌كدام از پتانسيل‌هاي لازم براي اين نوع گردشگري نه به لحاظ شرايط قانوني (كه جامعيت داشته باشد) و از منافع ملي دفاع و از تخلفات جلوگيري كند، در كشور نداريم.
پس مي‌توان گفت به‌لحاظ اينكه هيچ‌كدام از اين پارامترهاي لازم براي اين نوع شكار دركشورما وجود ندارد و اين نوع شكار بايد جزو نبايدهاي كشور باشد.  ما به‌شدت با توريسم شكار مخالفيم، زيرا نه‌تنها منافعي براي كشور ندارد بلكه براي شدت به محيط زيست كشور آسيب زننده است.
سخن پاياني شما؟
وقتي محيط‌باني براي حفظ گونه‌هاي‌ محافظت شده‌مقابل خانواده خود مي‌ايستد تا آنها براي مثال قوچ يا…. را شكار نكنند،‌براي دفاع از محيط زيست حتي كشته مي‌شود. حال ما همين محيط‌بان را با توريست شكار همراه مي‌كنيم تا اين توريست اين گونه‌ها را شكار كند و تمامي ارزش‌ها را زير سوال مي‌بريم.
البته بايد گفت اين مباحث بايد در سازمان گردشگري مطرح شود.  بسياري از توجيهاتي كه امروزه دربحث گردشگري با عنوان گردشگري و توسعه پايدار مطرح است، وقتي گونه‌ محافظت شده كه مردم عادي كشور نمي‌توانند شكار كنند چطور ما نمي‌توانيم به دست گردشگر خارجي بسپاريم.

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا