خواندنی

کاوه دولت‌نیا: از روز رونمایی دچار شوک شده‌ام!

* چندی است‌نخستین آلبوم شما با نام «گل مرداب» منتشر شده است. در این اثر، موسیقی مدرن را به اشعار کلاسیک فارسی گره زده‌اید و در همان قطعه ابتدایی، شنونده با شعر ماندگار «در دیر مغان آمد یارم قدحی در دست» از حافظ مواجه می‌شود. این در حالی است که این روزها موزیسین‌هایی که با موسیقی‌های ساده‌تری روبه‌رو هستند، ترجیح می‌دهند در کارهایشان ترانه را جایگزین شعر کنند. چه شد ‌تصمیم گرفتید در چنین اثری سراغ شعر کلاسیک فارسی بروید؟

همیشه اشعار کلاسیک فارسی را دوست داشته‌ام و بخش عمده‌ای از مطالعات شعری من به این حوزه بازمی‌گردد، اما این شعر خیلی غنی و می‌توانم بگویم زیادی سنگین است، بنابراین نمی‌توان براحتی در قد و قواره این شعر موسیقی ساخت، اما از آنجا که برای من شعر رکن مهمی است و آن را اسکلت کار می‌دانم، دوست داشتم همه تلاشم را به کار گیرم تا میان شعر کلاسیک به‌عنوان سلیقه شخصی‌ام و موسیقی راک پیوند برقرار کنم.

* روال کارتان باید این گونه باشد که ابتدا شعر را انتخاب کنید و بعد روی آن موسیقی بگذارید؟

بله. من از شعرها‌ملودی می‌گیرم و موسیقی می‌سازم. وقتی ابتدا موسیقی ساخته و بعد قرار شود شاعر برای آن شعر بگوید، کار با مشکلاتی مواجه خواهد شد. اگر موسیقی را طبق استانداردهای ژانری که می‌خواهی کار کنی، بسازی و بعد روی آن شعر بگذاری، هر قدر هم تبحر داشته باشی انگار شعر در برخی قسمت‌ها جا نمی‌شود و باید به زور آن را درون موسیقی هل داد.

در این صورت آکسان‌ها تغییر می‌کند و یک جاهایی لغت خورده می‌شود و تلفظ سالم خود را از دست می‌دهد. البته اصولا در موسیقی راک این اتفاق طبیعی است و به همین دلیل خیلی‌ها به من گفتند، احترام لغت را زیادی حفظ کرده‌ام. در کل می‌توانم بگویم شعر کلاسیک فارسی بشدت با موسیقی سازگار است.

* فکر می‌کنید مردم با آلبومتان ارتباط برقرار می‌کنند؟

آلبوم را باید ۳ بار گوش بدهی تا با آن ارتباط برقرار کنی. درک موزیک و شعر ۲ مقوله است که باید آرام آرام در ذهن مخاطب جا بگیرد. در هر صورت از روز رونمایی دچار شوک شده‌ام. استقبال خوبی شده و آدم‌هایی که فکرش را هم نمی‌کردم، با کار ارتباط گرفتند و دوستش داشتند.

راستش را بخواهید، هر کس می‌شنید شعر فارسی روی موسیقی راک گذاشته شده اول جبهه می‌گرفت، اما وقتی کار را می‌شنید استقبال می‌کرد. می‌خواستم در آلبوم دومم ترانه بخوانم، اما تا حدی از شعر استقبال شد که باز هم شعر می‌خوانم.

* آیا می‌توانید این آلبوم را به‌صورت زنده هم اجرا کنید؟

بله، چون آلبومم مجوز رسمی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را دارد. من تمام محدودیت‌ها و شرایط را در نظر گرفته‌ام. به نظر من بستگی دارد با کارمان‌ چگونه رفتار کرده و چه موزیکی ساخته باشیم. موزیک من مشکل ندارد و فکر نمی‌کنم به مشکل بربخورم.

* و اگر نشود؟

به نشدنش فکر نمی‌کنم. این گونه موسیقی را باید زنده شنید و با آن ارتباط برقرار کرد. فقط در ایران ماجرا به این صورت است که اول آلبوم منتشر می‌شود و بعد کنسرت برگزار می‌کنیم. در کشورهای دیگر این روال برعکس است؛ یعنی اول کنسرت می‌گذارند و بعد براساس درکی که از خواسته مخاطب پیدا می‌شود، آلبوم منتشر می‌کنند.

* نخستین آلبوم شما اثر خوبی از کار درآمده است. فکر می‌کنید در ادامه فعالیت هم با همین روند پیش بروید؟

گل مرداب تجربه ۴ سال پیش و مشق شبم بوده است. آن زمان از نظر صدا و نوازندگی در حد امروز نبودم و می‌توانم بگویم الان آماده‌ترم و اتفاقات بهتری برایم می‌افتد.

معتقدم مردم ما خیلی باهوش هستند. با آدم باهوش باید دقیق و زیرکانه برخورد کرد.

می‌دانم از پس این قضیه برمی‌آیم. اگر مردم و ذائقه‌شان را بشناسی، در هر ژانری می‌توانی با آنها ارتباط برقرار کنی. در همین ارتباط، شعر را برای کارهایم انتخاب کردم. می‌دانستم در سال‌های اخیر کمتر شعر گوش داده‌ایم. ولی تجربه کردم که اگر شعر خوب باشد با آن خیلی راحت ارتباط برقرار می‌کنند.

* نگاه شما به آهنگسازی چگونه است؟

ماهیت موسیقی، آزاد فکر کردن است. ما هم کشوری آزاد داریم. باید بتوانی چیزی را ببینی که بقیه آدم‌ها نمی‌بینند. اگر این طور نباشد، کپی کار می‌شوی.

* چند ساعت در روز موسیقی تمرین می‌کنید؟

کارمند بازرگانی خارجی یک شرکت نفتی هستم. ۵ صبح بیدار می‌شوم و ساعت ۷ می‌روم سر کار. وقتی هم به خانه برمی‌گردم، ورزش و بعد هم تمرین موسیقی تا نیمه‌های شب. موسیقی عشق من است، سفر نمی‌روم و فقط ساز می‌زنم.

معجون شعر کلاسیک با موسیقی عامه‌پسند

کمیل انتظاری: از عنوان موسیقی عامه‌پسند این‌گونه برمی‌آید که مورد پسند عامه مردم است؛ اما در سبک‌های گوناگون و رنگارنگ این موسیقی، گونه‌هایی پیدا می‌شود که مخاطب خاص دارد؛ یعنی شنیدنش نیازمند اندکی دانش است که در طول زمان کسب می‌شود و به اصطلاح موسیقیدانان، گوش قوی می‌خواهد.

برای مثال، موسیقی جاز (jazz) گاهی آن‌قدر پیچیده می‌شود که شنیدن و لذت بردن از آن مهارت خاصی می‌طلبد. در سبک‌های پاپ و راک نیز در برخی موارد، موسیقی و شعر چنان از سادگی و شاید ابتذال دور می‌شود که درک موسیقی را برای شنونده عادی دشوار می‌کند. موسیقی راک از این منظر قابلیت بیشتری دارد، به طوری که برخی نخبگان موسیقی عامه‌پسند تمایل دارند از قابلیت‌های این موسیقی برای برجسته کردن ظرافت‌های هنر خود بهره جویند. در ایران نیز تلاش‌هایی در این ارتباط صورت گرفته که گاه موفق بوده و گاه ناموفق، بویژه آن که وزن و آهنگ شعر فارسی آن‌قدر سلطه و برتری دارد که استفاده از آن در موسیقی راک کار چندان آسانی نیست. با وجود این، کاوه دولت‌نیا آهنگساز، خواننده و نوازنده از معدود کسانی است که توانسته در نخستین آلبومش، موسیقی متفاوت و غریبی را به صورت دلنشین بر شعر فارسی بنشاند. آلبوم «گُل مرداب» او وارد بازار شده است.

دولت‌نیا ـ که نوازندگی و آهنگسازی را از همایون مجدزاده آموخته و از راهنمایی‌های او در نخستین آلبومش بهره‌مند شده ـ در قطعه اول به نام تنهایی، از غزلی از حافظ با مطلع «در دیر مغان آمد یارم قدحی در دست» سود جسته و ترانه‌ای ساخته که مخاطب را یاد بالاد‌های عاشقانه راک دهه ۸۰ میلادی می‌اندازد. از ابتکارات جالب او در این قطعه آن است که هوشمندانه به شعر وفادار نمی‌ماند و در ترجیع یا بند برگردان (بیتی که در ترانه تکرار می‌شود) که خود آن را سروده، ترانه‌اش را از یکنواختی درمی‌آورد و با ضرباهنگی تندتر آن را به اوج می‌رساند. تکنوازی گیتار الکتریک در این ترانه، آن را به یکی از بهترین قطعات آلبوم تبدیل کرده است.

در قطعه اول و برخی ترانه‌های دیگر این آلبوم، مخاطب شاید شباهت‌هایی میان صدای دولت‌نیا و حبیب محبیان احساس کند. استفاده از گیتار آکوستیک در قطعه دوم با عنوان بی‌تفاوت ـ که ترانه‌اش را همچون قطعه گُل مرداب وفا قبادپور سروده ـ رنگ و لعاب دیگری به این آلبوم بخشیده است. او در قطعه سوم که کویر نام دارد، در کنار آهنگسازی و نوازندگی، ترانه‌سرایی را نیز امتحان کرده و قطعه‌ای عاشقانه ساخته است. در قطعه چهارم با شعر در کوچه سار شب هوشنگ ابتهاج، رامین بهنا (پیانو) و رضا فرهادی (کنترباس) این خواننده ‌ـ آهنگساز جوان را همراهی کرده‌اند. اما دولت‌نیا در قطعه ترک شیرازی ـ که تکنوازی گیتار الکتریک همایون مجدزاده نقطه قوت آن به شمار می‌آید ـ نتوانسته چندان از عهده غزل حافظ با مطلع «اگر آن ترک شیرازی به دست آرد دل ما را» برآید. او تلاش کرده غزل رندانه حافظ را در قالب یک بالاد راک ارائه کند؛ اما طنز و ظرافت غزل حافظ در اندوه موسیقی گم می‌شود و برخلاف قطعه تنهایی، ترجیع مبتکرانه‌ای ندارد که آن را نجات دهد.

او با قطعه کعبه مخفی و شعر خاطره‌انگیز زیب‌النساء، شاعر سبک هندی، سعی کرده ترانه‌ای عرفانی را با ملودی‌های موسیقی در تکنوازی درهم آمیزد. این روزها بیشتر قطعات آلبوم‌های پاپ به یکدیگر شباهت دارد.حتی گاهی تمایز قائل شدن میان ترانه‌های خوانندگان نیز دشوار است؛ ولی دولت‌نیا تلاش کرده با هر ترفندی، از شباهت قطعاتش به یکدیگر پرهیز کند. این شاید یکی از نقاط قوت آلبوم او باشد. این خواننده ـ آهنگساز، رباعیات باباطاهر را در ترانه «پریشان» به کار گرفته تا عاشقانه‌ای عرفانی بسازد و در قطعه مروارید جوانی، رباعی‌های فلسفی عرفانی خیام را می‌خواند. ترانه مرغ چمن آتش از هوشنگ ابتهاج به عنوان آخرین قطعه این آلبوم، نشان می‌دهد در مجموع تلاش دولت‌نیا در ترکیب شعر فارسی و موسیقی راک تجربه‌ای موفق بوده است. در این میان نباید تجربیات همایون مجدزاده، رهبر گروه موسیقی کهت‌مَیان را ـ که میکس و مسترینگ این آلبوم را به عهده گرفته ـ در کمک به دولت‌نیا جوان نادیده گرفت.

شاید یکی از انتقادهایی که به این خواننده، نوازنده و آهنگساز موسیقی پاپ و راک وارد است، تلاش او در نواختن چند ساز موسیقی از جمله گیتار بیس باشد که از کیفیت کارش تا اندازه‌ای کاسته است. البته به دلیل نبود امکانات می‌توان به او حق داد که با کمترین پشتوانه مالی و فنی، آلبومش را سر و سامان داده باشد. با وجود این، باید منتظر ماند و دید کاوه دولت‌نیا بر صحنه اجرا چند مردِ حلاج است، چراکه بسیاری موسیقی راک را موسیقی صحنه می‌دانند و معتقدند توانایی و هنر نوازنده و خواننده را باید در اجرای زنده دید.

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا