اقتصادیخواندنی

مصاحبه با « 10هزار تومانی» تقلبی

محمد صفا جویی
زمانی که از این دوست عزیز رونمایی شد، مسئولان بانک مرکزی اعلام کردند در این اسکناس، چندین مورد امنیتی رعایت شده تا قابل جعل نباشد و البته پس از اعلام خبر 10 هزار تومانی‌های جعلی هم مسئولان فوق تکذیب کردند و گفتند چنین خبری به ما نرسیده است. به هر حال من امروز در مسیرم از دفتر روزنامه به منزل، با یکی از این 10 هزار تومانی‌های جعلی روبه رو شدم و گفت وگوی کوتاهی با او انجام دادم که شرحش در ادامه می‌آید:
من: سلام.
10 هزار تومانی تقلبی: شما؟
– من روزنامه نگار هستم. حالتون خوبه؟
–  از روزنامه نگارهای جیره خوار رسانه‌های معاند خارج از کشور که نیستید؟
– نه آقا، دارید می‌بینید که، همین جام.
– دلیل نمی‌شه. آدم می‌تونه اینجا باشه، ولی جیره خوار باشه.
– فکر می‌کنید می‌شه؟
– می‌شه. جیره خواری هم ویروسیه و هم ژنتیکی.
– به هر حال من همین جا در قانونی ترین روزنامه کار می‌کنم.
– اینجا که نوشته«   بی قانون»؟ (با گوشه‌اش به روزنامه توی دستم اشاره می‌کند)
– طنزه، نباید جدی گرفت.
– قول می‌دی؟
– هول می‌دم.
– چی؟
– می‌گم هول می‌دم دیگه.
– نمی‌گی قول، یه چیز دیگه داری می‌گی.
– نه بابا، هول می‌دم.
– من که نفهمیدم ولی باشه رو قولت حساب می‌کنم. بفرمایید در خدمتم.
– البته ببخشید مزاحمتون شدم ها. ولی حالا بعد از این صحبت‌ها شما از اینکه جعلی هستی، حس بدی نداری؟
– من؟ من جعلی‌ام؟
– بله دیگه.
– داری تهمت می‌زنی؟
– اگه جعلی نیستی نخت رو نشون بده.
– چی؟
– مگه نمی‌گی جعلی نیستی، خب پس نخت رو نشون بده ببینم.
– (دستش را می‌اندازد دور گردنم) دیگه چطوری؟ چه قدر حقوق می‌گیری؟
– یه آب باریکه‌ای هست. نخت کو؟
– حالا وسط خیابون حتما باید بهت نخ بدم شیطون ( خنده شیطانی) بگو ببینم، چند تا از من می‌خوای؟
– جان؟
– تعارف نکن! داداشام هستن، می‌دم ببریشون.
– اونا ام جعلی‌ان؟
– باز گفت جعلی.
– (از جیبم یک 10 هزار تومانی سالم بهش نشان دادم) ببین، این 10 هزار تومنی سالمه. ببین نخ داره.
– اصلا از کجا معلوم اون جعلی نباشه؟
– خب معلومه دیگه، می‌گم نخ داره. بانک مرکزی اعلام کرده اینا سالم‌ان.
– یه سوالی ازت می‌پرسم؛ الان با این چی می‌تونی بخری؟
– مثلا یه ساندویچ.
– فکر می‌کنی چند ماه دیگه‌ام بتونی باهاش همون ساندویچ رو بخری؟
– نمی‌دونم. بستگی داره.
– حالا دیدی کی جعلیه؟
– آخه.. خب.. ولی.. (به تته پته افتادم)
– (روی شانه‌ام می‌زند) برو جوون. برو زندگیتو بکن. کارپه دیم!
– جان؟
– لحظه رو دریاب. خودتو درگیر نخ و پول و اینا نکن.
– چشم.‌
امضا: چرت نویس

نوشته های مشابه

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا