خواندنیخودرو

دلیل گرایش ایرانی ها به كمپين‌ سازی

«كمپين» كلمه جديدي در ادبيات ما ايراني‌ها نيست. اين كلمه سال‌هاست كه وجود دارد اما در اين چند سال اخير به ادبيات محاوره ما راه پيدا كرده و با زندگي عاديمان عجين شده. حتي اين روزها، هشتگ‌ها هم همين كاربرد را دارند. اگر بخواهيم از منظر جامعه‌شناسي، راه افتادن كمپين‌ها را بررسي كنيم، مي‌رسيم به اينكه جامعه وقتي به بلوغ فكري مي‌رسد، مشاركت مردمش بيشتر مي‌شود و مردم دوست دارند بيشتر در تصميمات دولت شريك باشند. اصل وجودي كمپين‌ها هم همين است. با دكتر منصور مقاره‌عابد جامعه‌شناس حقوقي در اين‌باره گفت‌وگو كرديم. او هم نظريه ما را تاييد مي‌كند و كمپين‌ها را آينه‌اي براي دولت براي ديدن معضلات اجتماعي مي‌داند.

چند وقتي است كمپين‌هاي مختلفي در كشور تشكيل مي‌شود كه در پاره‌اي از موارد جواب هم داده‌اند. همين اواخركمپين «نه به ماشين صفر» در اعتراض به گران شدن خودروها و همين‌طور پايين بودن كيفيت آنها به راه افتاده. فكر مي‌كنيد به راه افتادن اين كمپين‌ها در ايران نشانه خوبي است؟

كمپين‌ها در كل خيلي خوب هستند. به نظرم كمك حكومت‌ها و در واقع آينه معضلات اجتماعي هستند.

مي‌گويند ايراني‌ها بسيار جوگير هستند و بعضي‌ها راه افتادن اين كمپين‌ها را به همين ربط مي‌دهند. آيا مي‌شود چنين نتيجه‌گيري‌اي كرد؟

البته هرچيزي خوب و بد دارد. اول كار اغراق آميزي وجود دارد. وقتي در جايي نظرات موافق و مختلف گفته مي‌شود، جوهايي به وجود مي‌آيد. ولي ما همواره بايد تعادل را قبول كنيم. قرار نيست هر جوي هم كه راه مي‌افتد ما از آن پيروي كنيم و پيرو آن جو بشويم. خود اين جو كم كم به سمت درست شدن مي‌رود و همه جوامع بايد ياد بگيرند كه از اين ظرفيت‌ها چطور استفاده كنند.

به نظر من اين كمپين‌ها يك نوع ظرفيت هستند كه بايد به درستي از آنها استفاده كنيم. اين كمپين‌ها با همه خوبي و بدي به وجود مي‌آيند و ما بايد فكر كنيم كه چطور با آنها رفتار كنيم. آيا بايد كنارشان بزنيم يا اصلاح‌شان كنيم؟ اتفاقا به نظر من مردم خودشان تطهير كننده هستند. فقط مردم بايد ياد بگيرند كه چطور از اين ابزار استفاده كنند.

اين جوي كه از آن صحبت شد در بسياري از موارد وجود دارد مثلا شبكه‌هاي اجتماعي…

بله، وقتي وايبر آمده بود همه به سمتش رفتند و مدام سرشان در گوشي بود. مثلا اولين‌باري كه مردم فهميدند پيام كوتاه چيست، همه ذوق كرده بودند و زياد از آن استفاده مي‌كردند و وقت‌هاي زيادي هدر مي‌رفت. اما وقتي همه ديدند ابزاري است براي استفاده بهينه، الان ديگر به عنوان ابزاري براي انتقال افكار استفاده مي‌شود. در واقع وقتي ديده مي‌شود كه از هرچيزي مي‌شود استفاده بهينه كرد بايد جو سالمي را ايجاد كرد.

در جامعه‌اي ساكت كه دچار سكون شده، وقتي مي‌توانيم حركت رو به جلو داشته باشيم كه جامعه مدني همراه‌مان باشد. در واقع به نظر من حكومت‌ها به همراهي جامعه مدني نياز دارند. الان ديگر همه مردم درباره موضوعات مختلف اظهارنظر مي‌كنند و چه خوب مي‌شود كه به همه اين اظهارنظرها گوش كنيم. بعد حتي مي‌توانيم بررسي كنيم كه چه استفاده‌اي مي‌شود از اين جامعه مدني كرد. در واقع همان‌طور كه گفتم اين كمپين‌هاي اجتماعي آينه‌اي هستند براي دولت كه معضلات اجتماعي را ببيند.

آيا واقعا دولت‌ها هم اين استفاده را مي‌برند؟ آيا واقعا اين كمپين‌ها را آينه مي‌دانند؟

وقتي كمپيني راه مي‌افتد، نشان‌دهنده مشكلي در جامعه است. مثلا درباره «نه به ماشين صفر» خودش نشان دهنده استاندارد نبودن خودروهاست. فقط اين نيست كه اتومبيل گران است، به خاطر كيفيتش هم هست. پليس راه چقدر گزارش از تصادفاتي داده كه به خاطر پايين بودن كيفيت ماشين‌ها موجب مرگ افراد شده. مردم به اين نكته معترض هستند. اين صداها چرا نبايد به جايي برسد؟ اتفاقا به نظر من اگر دولتمردان مي‌خواهند نگاه درستي به كشور داشته باشند، بهتر است اين صداها را بشنوند.

بايد اعتنا كنند و احترام بگذارند و با اين كار، رفع نقص مي‌كنند. مخصوصا در معضلات اجتماعي، مثلا اگر درباره اعتياد كمپيني راه افتاد، بايد به آن اهميت داد. چون داروي درمان چيزي مثل اعتياد، در زندان بودن نيست، بلكه در خود اجتماع است. در عين حالي كه فرد معتاد در خود اجتماع رشد مي‌كند و معتاد مي‌شود، همان جامعه هم مي‌تواند تطهيركننده‌اش باشد. جوي كه خود مردم درست مي‌كنند خيلي خوب است.

اصلا همين مردمي بودنش خيلي خوب است. نه؟

بله،  هر آن چيزي كه از دل مردم بجوشد و بيرون بيايد خيلي خوب است. هر چه كه از بطن جامعه بيرون بيايد قابل اعتماد است و پشتوانه اجرا دارد.

در كنار همه اين خوبي‌ها، آيا اين كمپين‌ها مي‌توانند معضلي هم داشته باشند؟

قطعا همين‌طور است. هرچيزي تا مي‌آيد در جاي خودش بنشيند و جايش را پيدا كند، طول مي‌كشد. اين معضلات كمي عوارض دارند. شايد افراط و تفريط‌هايي در آن وجود داشته باشد اما در كل سرمايه‌هاي اجتماعي هستند. وقتي مي‌گوييم نشاط و اعتماد سرمايه اجتماعي هستند، مشاركت مردم هم جزو اين سرمايه‌هاست به شرطي كه به صورت گروهي و از جنس خود مردم باشد.

در جامعه‌هايي كه تك صدايي وجود نداشته باشد و مردم بتوانند حرف‌شان را بزنند، اين كمپين‌ها شكل مي‌گيرد. اما تجربه نشان داده كه اول كار، با پلشتي همراه است. اما در نهايت جايگاهش را پيدا مي‌كند. بايد كمي خويشتنداري كنيم. بايد با تسامح و اغماض با آن برخورد كنيم.

مي‌شود گفت تشكيل اين كمپين‌ها مشاركت مردم را نشان مي‌دهد كه آن جامعه به سمت بلوغ پيش مي‌رود؟

قطعا يكي از نشانه‌هاي بلوغ جامعه اين است كه افراد آن جامعه در ساختن جامعه مشاركت به خرج دهند. هر جامعه‌اي درصد مشاركت مردم و اعضايش بيشتر باشد قطعا تمرين دموكراسي‌اش بيشتر مي‌شود. دموكراسي‌اي كه در چهره اسلام هم وجود دارد. مگر ما نمي‌گوييم مشورت كنيم، به عقايد ديگران احترام بگذاريم، كرامت انساني را در نظر بگيريم؟ همه اينها برخاسته از دين است و ما مي‌توانيم با اين نگاه جلو برويم، كه منظور از كرامت، مشاركت مردم است.

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا