فید

پوتین در تعقیب ابوبکر البغدادی

اما آنها محل اجرای نهایی «کنسرت سوریه» را جای دیگری انتخاب کرده‌اند. اگرچه مخاطبان آمریکایی- سوری هم مهم هستند اما مخاطب اصلی این کنسرت بزرگ و هدف بلندمدت در اروپا است. پوتین با نحوه اقدامات خود سوریه را به اوکراین ربط داده و زنگ خطر را برای قاره سبز به صدا در آورده است. پیام پوتین این است: اتحادیه اروپا باید بر سر اوکراین با روسیه تفاهم کند. به همین دلیل، اگر غرب همچنان به سیاست انزوای روسیه ادامه دهد و تحریم‌ها نیز برقرار بماند، مسکو قادر است خاورمیانه را بی‌ثبات کند.

پوتین با حمله به سوریه کاملا روشن کرده است که هیچ راه‌حلی در منطقه بدون روسیه متصور نیست و به همین دلیل، مسکو برای رسیدن به اهداف خود اعتراضات آمریکا را نادیده گرفت. پوتین به‌طور مستقیم باعث شکل‌گیری مساله‌ای شده که اکنون در قلب مشکلات اروپا است: سیل مهاجرانی که از خاورمیانه و به دلیل جنگ وارد اروپا می‌شوند. حتی اگر پوتین در نهایت نتواند اسد را در قدرت حفظ کند اما به یک دستاورد رسیده است.

آن دستاورد چیست که لرزه بر اندام اروپا انداخته است؟ دستاورد کرملین این است: حتی اگر اروپایی‌ها رسما اعلام نکنند اما پوتین توانسته پیوندی میان سوریه و اوکراین برقرار کند و در نشست «گروه نورماندی» [متشکل از سران روسیه، آلمان، فرانسه و اوکراین] حمایت دوفاکتوی آلمان و فرانسه در راستای هدف خود مبنی بر تغییر قانون اساسی اوکراین برای فدرالیزه کردن شرق این کشور را به دست آورد. پوتین اکنون آماده می‌شود تا وقتی اروپا تحریم‌ها را مورد بازنگری قرار می‌دهد، امتیازات بیشتری بگیرد.

مهم‌ترین دستاورد پوتین در سفر به نیویورک و پاریس این است که او از انزوای بین‌المللی بیرون آمده است یعنی اگر هدف انزوای هدفمند این کشور بود اما اکنون این انزوا شکسته شده است. اگرچه پوتین بارها با تحریم اقتصادی از سوی غرب تحریم، تحقیر و سرزنش شده اما تزار کرملین مطمئن است که دشمنانش در غرب پیش از اینکه روسیه علیه آنها برخیزد، خواهند شکست. به جای عقب نشینی در برابر غرب در اوکراین- چنانکه بسیاری پیش‌بینی آن را می‌کردند- اما پوتین بحران سوریه و شامات را به حل مساله اوکراین با راه‌حل روسی پیوند زده است.

پوتین با به چالش کشیدن آشکار آمریکا در سوریه و انفعال دولت اوباما ابتکار عمل را به دست گرفته و صحبت از انزوای روسیه را به امری بیهوده تبدیل کرده است. پایدارترین تاثیر قمار پوتین در سوریه در اروپا احساس خواهد شد. اروپاییان این پیام را می‌فرستند که اگر قرار است راه‌حلی برای سیل مهاجران به اروپا پیدا شود، روسیه باید در این زمینه حرفی برای گفتن داشته باشد (البته شما این‌گونه بخوانید: اگر در کی یف هستید در مورد «راه‌حل نهایی» بحران دونباس فکر کنید و ببینید این راه‌حل به چه چیزی شبیه خواهد بود).

«اندرو. ای. میچتا»، استاد امور امنیت ملی در کالج دریایی آمریکا، در آمریکن اینترست می‌نویسد: روسیه خود را به‌عنوان بازیگری جهانی (قدرتی که دیگران را توانمند می‌سازد یا قدرتی که خودش مانع تراش است) مطرح کرده است. پوتین- که همچون نسخه‌ای قرن بیست و یکمی از آندری گرومیکو، وزیر خارجه دوران شوروی، به نظر می‌رسد که مغرورانه اعلام می‌کرد هیچ مساله‌ای در جهان بدون اتحاد شوروی حل شدنی نخواهد بود- مستقیما وارد تقابل با آمریکا شده است و این پیام را به دولت‌های خاورمیانه‌ای و اروپایی می‌فرستد که اولویت‌های روسیه به‌عنوان قدرتی بزرگ باید در هر تصمیمی گنجانده شود.

برای پی بردن به کارآمدی این رویکرد، فقط کافی است به توجهی که به پوتین جلب شده نگاهی بیفکنیم: از اسراییل تا عربستان و ایران و برلین و پاریس. پیام او به ایالات متحده این است که روسیه به‌عنوان قدرت بزرگ بازگشته است و می‌کوشد تا خود را در سازمان ملل یا جاهای دیگر اثبات کند و از اینکه وارد درگیری نظامی با اقمار آمریکا در سوریه شود هیچ باکی ندارد.

خطری که کارزار مسکو در سوریه را تهدید می‌کند- با وجود این خطر که ممکن است از کنترل خارج شود- زمان‌بندی اتفاقات است. پوتین بر خستگی آمریکا از مداخله شرط بسته است و تاکنون ظاهرا محاسبات او معنادار شده است. حتی مهم‌تر اینکه، او عمق بحران در اروپا را شناخته است؛ اروپایی که هنوز در شوک بحران اوکراین است و به دلیل بحران‌ها تا مغز استخوان لرزیده است. اکنون هم در معرض سیل آوارگان خاورمیانه‌ای است که توان کنترل یا مدیریت موثر آنها را ندارد.

باز هم مسکو لطماتی بر اعتبار آمریکا وارد آورده است. اقدامات روسیه علیه منافع آمریکا در خاورمیانه با هدف تضعیف نفوذ آمریکا بر متحدانش انجام می‌گیرد. در نزد مسکو، سوریه و اوکراین بخش‌هایی از یک طرح استراتژیک هستند: هدفگیری پیوندهای امنیتی فراآتلانتیکی، تضعیف نفوذ آمریکا در اروپا و در نهایت متلاشی کردن ناتو. فارغ از اینکه آیا روسیه در نهایت موفق به حفظ اسد خواهد شد یا خیر اما پیام قاطع اقدام نظامی روسیه در سوریه علیه شورشیانِ مورد حمایت غرب یک پیام قدرتمند به اروپا داشته است: آمریکا فاقد جسارت عمل است حتی در مناطقی که برای جایگاه جهانی آمریکا در خاورمیانه مهم است. اروپایی‌ها به‌ویژه کشورهای ناتو هم این درس را فراموش نمی‌کنند.

اما یک اقدام دیگر که می‌تواند لطمه‌ای دیگر بر اعتبار آمریکا بزند مساله ابوبکر البغدادی است. آمریکا از زمانی که حمله به مواضع داعش در سوریه و عراق را آغاز کرده است به شدت در جست‌وجوی البغدادی است اما گویی رهبر داعش آب شده و زیرزمین رفته است. اکنون روسیه به نیروهای هوا-فضای خود که به کماندوهای «آلفا» معروف هستند دستور داده تا البغدادی و سایر رهبران داعش را زنده دستگیر کنند. این نشان می‌دهد که روس‌ها با حمله به مواضع داعش و رهبران این گروه اما تلاش برای جست‌وجوی زنده رهبران این گروه را رها نکرده‌اند.

یکی از زنان ایزدی که مدتی (همراه با کایلا مولر، امدادگر آمریکایی) در اسارت داعش بود و ابوبکر البغدادی شخصا و بارها او را مورد هتک حرمت قرار داده اما در نهایت موفق شده بود به همراه تنی چند از زنان ایزدی دیگر از چنگ داعش بگریزد می‌گوید: رهبر داعش از تلفن همراه بسیار واهمه دارد. این زن ایزدی به سی‌ان‌ان می‌گوید: البغدادی با فرماندهان نظامی خود هم به ندرت سخن می‌گوید و بیشتر با زبان ایما و اشاره‌ای که خاص خود آنهاست، سخن می‌گوید.

این زن جوان ایزدی می‌افزاید: البغدادی از ترس شناخته شدن و رصد شدن از سوی سرویس‌های اطلاعاتی خارجی دائم در حال فرار بوده و از خانه‌ای به خانه دیگر می‌گریزد. این نظر مطرح شده که روس‌ها ضمن حمله به مواضع رهبر(ان) داعش و مرکز این گروه تلاش دارند تا در مرحله بعد به پاکسازی زمینی قلمروهای تصرف شده از سوی داعش پرداخته و پاکسازی را به‌صورت خانه به خانه آغاز کنند. بر همین اساس، بسیاری از اخبار حاکی است که البغدادی اکنون زیر موشک‌های «ائتلاف شرق» به رهبری روسیه مجبور به ترک خانه به خانه شده و محل اقامت او جز برای نزدیکانش برای کسی مشخص نیست. اگر در نهایت البغدادی یا یکی از رهبران بلندپایه داعش از سوی نیروهای روسی دستگیر شوند عملا واشنگتن صفحه شطرنج سوریه را به مسکو باخته است. در این صورت، معادلات آتی سوریه با مهره چینی پوتین تعیین خواهد شد.

176/

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا