بازکاوی برخی پیامدهای روانشناختی ارزنده برجام

یحیی بازیاری‌زاده معاون بهداشت، درمان و توانبخشی جمعیت هلال‌احمر هرمزگان
در مورد پیامدهای مختلف این توافق تاریخی- که از برخی مناظر در سطوح بین‌المللی نیز حایز اهمیت و منحصربه‌فرد است- به‌ویژه پیامدهای اقتصادی و امنیتی آن در سطوح ملی و فراملی، از سوی بسیاری از صاحب‌نظران عرصه‌های مربوطه، بسی سخن‌ها رفته و کماکان تشریح این پیامدها نیز به تناسب اهمیت آنها ادامه دارد. از یک منظر که نگارنده این سطور به آن خواهد پرداخت، نهایتا بخش عمده پیامدهای برجام، جمعیتی از انسان‌ها فارغ از مقام و مرتبه، موقعیت اجتماعی و سیاسی و هر موقعیت اعتباری و قراردادی دیگر، به‌عنوان شهروندان کشور را متاثر می‌سازد. از آنجایی که همه انسان‌ها به‌عنوان بخش مهمی از وجود خویش دارای روان بوده و کیفیت عملکردی و عملکرد کیفی شهروندان تحت‌تاثیر کیفیت کارکرد روان آنان قرار خواهد داشت، در این مجال به کنکاش برخی پیامدهای روانشناختی برجام بر شهروندان به‌عنوان بخش انسانی جامعه خواهیم پرداخت. قبل از آن مناسب خواهد بود این نکته را یادآور شویم که مجموعه رفتارهای هر فرد اصولا برآمده از کارکردهای روان وی بوده و میزان مطلوبیت به معنای سازگارانه، بهنجار و مفید بودن آن، تابع میزان و کم و کیف سلامت روان وی خواهد بود. در ادبیات نوین توسعه و توسعه نوین و امروزین، نقش‌آفرینی مولد و مشارکت‌مدار شهروندان در پیوند با بخش‌های مختلف فرآیند توسعه در هر جامعه‌ای، یکی از رموز بنیادین کامیابی توسعه و برنامه‌های آن قلمداد می‌شود. یکی از لوازم اساسی این نقش‌آفرینی مولد شهروندان در سطوح مختلف و متنوع، امید و ثبات است. یکی از ابعاد مهم این امیدواری، امیدواری شهروندان به اثربخشی برنامه‌ها و تلاش‌هایشان برای تحقق اهداف مورد تعقیب در چهارچوب قوانین موجود است. بخشی از این اثربخشی، خود برآمده از ثبات در وضعیت‌های مختلف جامعه و ساختارهای خاص مربوطه در دولت است. امیدواری شهروندان در سایه ثبات نسبی شرایط و قوانین، توان ریسک‌پذیری معقول شهروندان در برنامه‌ریزی‌های اقتصادی برای توسعه و تقویت توان مالی و رفاه شخصی، خانوادگی و به‌تبع آن نقش‌آفرینی‌های سازنده اجتماعی برای توسعه جامعه را مضاعف می‌کند. به‌عبارت دیگر، شهروندان امیدوار در سایه شرایط نسبتا باثبات، با بازیابی جایگاه آرمانی خویش، تبدیل به نیروی مولد و موتور محرکه توسعه جامعه شده و روند توسعه درون‌زاد را شتاب و رونق می‌بخشند. یکی از پیامدهای ارزنده روانشناختی برجام، امید و ثبات‌آفرینی در شرایط موجود است. امید به گشایش و بهبود شرایط اقتصادی و فضای کسب‌وکار، اثر روانی واقعی و ارزنده‌ای است که با تقویت و بهره‌برداری بهینه از آن می‌توان با سایر تمهیدات تکمیلی، ازجمله برنامه‌های تحرک اقتصادی خروج از رکود، چرخیدن چرخه اقتصاد  را شتابی مضاعف بخشید.

پیام محوری برجام آنچنان‌که بارها از سوی دولتمردان مرتبط با این موفقیت و دستاورد سترگ ملی و بین‌المللی در عرصه دیپلماسی و سیاست خارجی بیان شده، توقف ایران‌هراسی به‌عنوان یک عامل روانشناختی بازدارنده از یک‌سو و ارتقای امید، اعتماد و ثبات در عرصه‌های امنیتی و اقتصادی در سطوح ملی و بین‌المللی از دیگر سو است. بازتاب این پیام و تاثیر در عرصه داخلی، افول بیم، رویش شوق و پیدایش و ارتقای انگیزه در شهروندان برای برنامه‌ریزی و تلاش به‌منظور سرمایه‌گذاری و نقش‌آفرینی‌های مولد اقتصادی است. اهمیت امیدآفرینی به‌عنوان مهم‌ترین پیامد روانشناختی سازنده برجام تا بدانجاست که به‌زعم نگارنده، به این اعتبار، برجام را می‌توان برنامه جامع امید مشترک نامید.
امیدآفرینی به معنای زدودن موانع ذهنی فراروی شهروندان برای برنامه‌ریزی و تلاش هدفمند میان و بلندمدت در عرصه‌های مختلف توسعه و جایگزینی عدم اطمینان‌ها با پویایی مبتنی بر افق و دورنمایی مطمئن، به خون تازه‌ای در شریان اقتصاد ملی می‌ماند که در صورت برنامه‌ریزی اصولی متولیان امر برای استفاده بهینه از این فرصت برای کمک به اقتصاد و توسعه ملی می‌تواند جهش‌های توسعه‌ای در آینده‌ای نه‌چندان دور را پیش‌بینی کند. زدودن ناامنی خاطر موهوم غرب و دشمن‌ساخته پیشین از شهروندان و سرمایه‌گذاران داخلی و خارجی می‌تواند با آفرینش فضایی پرامید و نشاط، نویدبخش ثبات اقتصادی به‌عنوان یکی از مولفه‌های مهم تحقق رشد اقتصادی مناسب و گذار به توسعه پایدار باشد.
صیانت از دستاوردهای برجام در حقیقت صیانت از امید عمومی پدید آمده و دورنمای روشن فرارو بوده که شاید از خود برجام مهم‌تر باشد؛ چرا که در صورت افول و غروب خورشید امید، تلاش پویای شهروندان برای نقش‌آفرینی‌های ارزنده در عرصه‌های مختلف اقتصاد و توسعه، متاثر و دستخوش افول می‌شود.
یکی دیگر از پیامدهای روانشناختی برجام که بی‌ارتباط با پیامد پیشین نیست و از آن متاثر و بر آن تاثیرگذار است، پدیده خلاقیت و نوآوری شهروندان در سطوح مختلف است. ملهم از امید و اطمینان پدید آمده و مبتنی بر دانش و فناوری‌های روز در جهان به هم پیوسته امروز، نوآوری‌گرایی در عرصه‌های مختلف به‌ویژه در عرصه‌های علمی و فناوری، در صورت برنامه‌ریزی‌های اصولی، می‌تواند زمینه شکوفایی فناورانه اقتصادی را در پی داشته باشد. خلاقیت و نوآوری به‌عنوان یک سرمایه ارزش افزوده‌آفرین می‌تواند در سایه امید، اعتماد و ثبات پدید آمده، زمینه رشد شتابان‌تر عرصه تولید و اقتصاد را موجب شود. آنچه در پایان می‌توان به آن اشاره کرد این است که آثار روانی برجام در مقاطع نخستین بیشتر بوده و در صورت فقدان برنامه‌ریزی مناسب روندی افولی را طی خواهد کرد. بنا بر این ضروری می‌نماید که با برنامه‌ریزی منسجم و مناسب از این فرصت استفاده بهینه حداکثری را تعریف و تحقق بخشید. در صورت تحقق این برنامه‌ریزی منسجم که اصولا علمی و منطبق بر آموزه‌های علمی آزمون و اثبات شده خواهد بود، ضمن استفاده بهینه از پیامدهای روانشناختی ارزنده و سازنده برجام، می‌توان آن را ارتقا بخشید و از مزایای کم‌شمار آن بهره مضاعف جست. در غیر این صورت تاثیرات روانی برجام از حدود نوسانات و تکانش‌های جزیی که به شکل موقت و ناپایدار در نرخ ارز، بهای سکه و شاخص‌های بورس نمود می‌یابد، فراتر نمی‌تواند رفت. برنامه‌ریزی منسجم در این راستا مستلزم هم‌اندیشی و همکاری همدلانه همه اطیاف دخیل در امر اقتصاد و توسعه ملی بوده تا ضمن پیشگیری از خنثی‌سازی ناخواسته اثرات سازنده یکدیگر بر رشد و رونق اقتصاد و توسعه ملی افزوده و با هم‌افزایی هدفمند، مبتنی بر فرصت‌های روییده بر بستر برجام، بستر اعتلای بیش از پیش اقتصاد ملی فراهم آمده و با استفاده از پیامدهای روانشناختی ارزنده و سازنده برجام، گامی سترگ در امر بهبود اقتصاد ملی و به‌تبع آن توسعه همه‌جانبه کشور برداشته شده و کشور با تسهیل روند توسعه، یک گام به تحقق اهداف مصرح در اسناد ملی بالادستی ازجمله قانون اساسی و سند چشم‌انداز ٢٠ ساله نزدیک‌تر شود. امری در دسترس که با مشی اعتدال دولت فعلی همخوان‌تر و زمینه تحقق آن بیش از پیش فراهم می‌نماید.

179/

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا