انتقاد شدید خسرو معتضد از صداوسیما
موبنا – هفتهنامه تماشاگران امروز به بهانه پخش فیلمی نسبتاً متفاوت از جشنهای ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی از بیبیسی به سراغ خسرو معتضد، کارشناس تاریخ معاصر رفت تا از او درباره چند و چون آن جشن و البته بازخوردهایش که همچنان ادامه دارد، بپرسد.
گزیدهای از این پرسش و پاسخ را میخوانیم:
– فیلم مستندی که بیبیسی درباره مهمانی بزرگ شاهنشاهی پخش کرد، به نظرم نسبت به مستندهایی که پیش از این با رویکردی شاهپرستانه تولید شده، منصفتر و واقعیتر بود. دیگر شاهد این نبودیم که مثل مستندهای شبکه «من و تو» زورشان را بزنند تا پهلویها را نماد همه خوبیهای جهان بشناسانند.
– شبکه من و تو را که در عمل صدای خاکستری بیبیسی است، تحت هیچ شرایطی نباید دست کم گرفت. در واقع مطالبی را که بیبیسی به دلیل ملاحظهکاریهای مرسوم سیاسی نمیتواند بگوید، به من و تو محول میکند.
– میگویند من و تو را گوگوش راه انداخته است؛ در حالی که گوگوش اصلاً پول این کار را ندارد و روزی هم که پولدار شود، جربزهاش را ندارد که تصمیم به راهاندازی شبکهای به این وسعت بگیرد.
– متأسفانه در کشور خودمان ارزشی برای جایگاه رسانه قائل نیستیم. دقیقاً به همین دلیل چهرههایی چون شهریاری و شهیدیفر و… را به راحتی کنار میگذاریم و به کل خوشمان نمیآید که مجریانمان محبوب مردم باشند. در حالی که در آمریکا والتر گالانتیات تا زمانی که زنده بود، مسئولیت بخش جنگ صدای آمریکا را بدون هیچ مشکل و مانعی بر عهده داشت.
– اصلا نمیتوان از بیبیسی یا هر منبع دیگری پذیرفت که جشنهای شاهنشاهی فقط ۲۲ میلیون دلار خرج روی دست دربار گذاشته است، چون اصلاً این مبلغ در آن زمان که درآمدهای نفتی شروع به اوجگیری کرده بود، ارزشی نداشت. ایران از سال ۱۳۴۹ درآمد نفتیاش را از سالی ۹۰۰ میلیون دلار به چهار میلیارد دلار میرساند که در سال ۱۳۵۵ درآمد نفتی ایران به مبلغ حیرتانگیز ۲۴ میلیارد دلار میرسد. خب! به راحتی میتوان نتیجهگیری کرد که ۲۲ میلیون دلار برای جشنهای شاهنشاهی ناچیز است.
– خندهدار است الان اعتراض میکنند که ظریف چرا به فلان مسئول خارجی کتاب هدیه داده یا چرا عراقچی قالیچه داده است. این حرفها خیلی مسخره است، چون هیچ رجل یا سیاستمدار آمریکایی حق ندارد، کادوی بالای ۱۰ دلاری را برای خود نگه دارد اما کادوهایی که دربار به دوستان خارجی میفرستاد، خیلی گران بودند. درباره ارزش هدیهها همین کافی است که بدانید سادهترینشان بستههای ۱۰۰ یا اقلا ۵۰ کیلویی خاویار بود.
– حتی خارجیهایی هم که کلی پذیرایی شاهانه شده بودند بعد از بازگشت به کشورهایشان از حضور در جشن شاهنشاهی ایران ابراز پشیمانی کردند. آقای اسپیرو آگینو، معاون رئیسجمهوری ایالات متحده به مطبوعات آمریکایی اینطور گفته بود که یک دیوانه زنجیری ما را از ۳ بعدازظهر تا ۹ شب در گرما برای بازدید از رژه نگه داشت و حتی یک لیوان آب هم به ما ندادند تا گلویی تازه کنیم.
– در فضای مجازی خواندم که ۶۹ پادشاه از سرتاسر جهان در جشنهای شاهنشاهی شرکت کرده بودند که به جرات میگویم، این دروغی بزرگ و وقیحانه است. اصلاً چنین چیزی نبود. یکسری شیوخ خلیج فارس در جشن حاضر بودند؛ به این دلیل که نه دبی و نه ابوظبی و نه عظمت فعلی قطر در کار بود و آنها چشمشان برای شکار و تفریح به ایران بود. حتی در کیش و شیراز اقدام به خرید خانه کرده بودند. انگلستان هم هر چقدر فرمانروای بدبخت بود را به شاه گفت که باید برای حضور در جشن دعوت کند. در کل، انگلیسیها به جای ملکه که گفته بود شرکت در چنین جشنی به هیچوجه در شأن من نیست، نوکرهای خود را به زور به جشن فرستادند.
– اینطور نبود که پادشاهان و شاهزادهها از حضور در این جشن استقبال کنند. یکسری آدمهای بیکار و کمارزش آمدند. اصلاً این حرفهایی که میزنند و ادعا میکنند که شاهان و امپراتورها به ایران آمدند دروغ است. شاید باورش برای قشری که در سالهای پس از انقلاب به دنیا آمدهاند سخت باشد اما برای برگزاری آن جشنها ۱۵ روز ادارهها تعطیل شد و همه امور مردم معطل ماند تا مثلاً محیط در روزهای جشن نظامی نباشد. مردم به همین دلیل عصبانی بودند و به شاه و اطرافیانش به دلیل این نوع رفتار، بدوبیراه میگفتند.
– اسدالله علم در خاطراتش آورده است که در سال ۱۳۵۱ به شاه پیشنهاد دادم جشنهای شاهنشاهی باز هم برگزار شود که ظاهراً این پیشنهاد چندان جدی گرفته نمیشود.
– هنوز هم درباره هزینهها شفافسازی نشده است. اوایل این طور گفتند که ۹۰۰ میلیون دلار خرج شده است که دولت به شدت این مبلغ را تکذیب کرد. بعدها حرف از ۴۵۰ میلیون دلار هم شد. البته باید گفت، مبلغ ۲۰۰ میلیون دلار به واقعیت نزدیک بود که با دلاری هفت تومان به پول ایران نزدیک به یک و نیم میلیارد تومان میشد.
– یکی از چهرههای قابل بحث حاضر در جشن، بنیصدر بود که اتفاقاً در مصاحبهای با تلویزیون اینطور گفت که شاه همه مخالفانش را به یک چشم میبیند و برایش بین افرادی چون حامیان طالقانی یا اطرافیان بازرگان یا هواخواهان سنجابی هیچ تفاوتی وجود ندارد و با لیبرالها همان رفتاری را دارد که با کسانی بمب منفجر میکردند.
– بیبیسی و رسانههای آمریکایی در حال تزریق این ذهنیت غلط هستند که عظمت ایران فقط و فقط با سلطنت شاهنشاهی به وقوع میپیوندد و باید اذعان داشت که صداوسیمای ما در این راه به آنها کمک زیادی میکند. وقتی تلویزیون ملی ما به طور دائم یا برنامه آشپزی نشان میدهد یا این که سعی دارد تا بدیهیات رفتاری در مواجهه زنان با مردان را به زنها و مردها یاد بدهد، طبیعی است که مردم به سمت و سویی هل داده میشوند که به جای رسانه ملی، تماشاگر سفت و سخت شبکههای ماهوارهای باشند.
منبع: ایسنا