آرامش اقتصاد ایران و موانع تولید!
بهروزترینها– شاخص سنجش یک اقتصاد، تنها به GDP خلاصه نمیشود؛ بسیار پیش میآید که سیاستمداران شاخص پیشرفت و رفاه یک کشور را در مقایسه با افزایش تولید ناخالص ملی میسنجند و در موارد بسیاری حتی با توسل به مغالطه آن را یکی میدانند؛ این در حالی است که رفاه ملموس در زندگی مردم یک کشور؛ با شاخص مهم درآمد سرانه بر اساس قدرت خرید مشخص می شود؛ امروزه در ایران مردم چه میزان توان خرید و تهیه اقلام اصلی سفره خود را دارند؟!
اقتصاد ایران سالهاست که یک مسیر سنگلاخ را طی میکند و گویی به صورت جدی سیاستگذاران آن قصد بر اصلاح امور نامطلوب آن ندارند. ۲ الی ۵ درصد و حتی بعضا تا ۱۰ درصد رشد اقتصادی؛ برای کشوری مثل ایران، پیشرفت محسوب نمیشود؛ درست مثل این میماند که دانش آموزی که سالها نمره ۹ گرفته، به واسطه یک سری گشایش های کوتاه مدت نمره ۱۲ دریافت کند؛
مهم ترین مانع رشد اقتصاد ایران؛ عدم وجود Growth promoting policies یا همان سیاست های محرک رشد است؛ به نوعی که رغبت سرمایه گذاری داخلی و خارجی در پایین ترین حالت ممکن قرار می.گیرد؛ در این میان سیاستگذاری در حوزه نرخ بهره بانکی بیشتر به شوخی می ماند، تا اقدامی جدی. مادامی که دیپلماسی سیاست خارجه ایران به یک ثبات معقول نرسد، جامعه و اقتصاد دائما در یک نمودار سینوسی به سر خواهد برد، با کوچکترین خبری تحت تاثیرات سنتیمنتال قرار خواهد گرفت و جز نابودی اقتصاد و افزایش انتظارات تورمی، نتیجه ای به دنبال نخواهد داشت. در این میان نباید نقش حاکمیت در برخورد با خواسته های اجتماعی مردم را نادیده گرفت، هرچه همراهی و گوش سپردن حکومت به خواست واقعی مردم کمتر باشد، از سویی دیگر شاهد افزایش تنش و نارضایتی اجتماعی خواهیم بود که نتیجه ای جز تزریق شوک و اضطراب به تولید و اقتصاد ایران ندارد.
هر دولتی که در راس امور است، باید دیپلماسی منافع ملی و دوستی با دنیا را در پیش گیرد؛ در غیر این صورت، هیچگاه یک سرمایهگذار، سرمایه خود را در یک چنین اقتصادی به صنعت وارد نخواهد کرد.
یکی دیگر از موانع تولید، پروسه های غیرمنطقی طولانی مدت است؛ تا جایی که در برخی کشورهای منطقه، فرآیند زمانی ثبت یک کسب و کار به کمتر از انگشتان یک دست می انجامد. این مورد خود عامل ایجاد رانت، فساد و انحصار طلبی است و مواردی مانند رشوه را افزایش میدهد. در شرایطی که امروز در یک خیابان تعداد زیادی مشاور املاک می بینیم، باید شرایط آزاد و برابر را برای صنایع مختلف مهیا کنیم تا اقتصاد راه خود را پیدا کند. سرمایه گذاری مستقیم خارجی و استقراض از منابع خارجی نیز از موارد مهم رشد یک اقتصاد هستند که با توجه به سیاستگذاری های اشتباه بین المللی، مواردی رویایی برای ایران به نظر می رسند و یا حداقل شکل اصولی و با رویکرد برد-برد اتفاق نمیافتند؛ درست مثل اخبار غیرشفاف این روزها در خصوص همکاری با چین.
درست است که ممکن است به واسطه توافقات برجام، گشایش هایی کوتاه مدت موجب ثبات موقتی برای اقتصاد ایران شوند؛ اما متاسفانه نگارنده باور دارد که ایران، به مسیر اشتباه اقتصادی خود باز خواهد گشت و در همان مسیری که بیش از چهار دهه پیموده است، گام بر میدارد، رشدهای کم و سینوسی، موجهای تورمی چند ماهه، سیاست خارجی شکست خورده، منافع ملی تامین نشده و درآمد سرانه پایین قدرت خرید؛ از موارد پیش بینی شده پیش روی ماست؛ متاسفانه احتمالا در سالهای آینده، رویای یک اقتصاد موفق در حد شعار افزایش تولید باقی خواهد ماند؛ چرا که این روزها حکومت به مورد مهم اقتصاد روایی، انتظارات تورمی و دیپلماسی دوستی با جهانی بی توجه است. دلسوزان واقعی برای سفره مردم و مانع زدایان واقعی از تولید، کسانی هستند که در حوزه مذاکرات بینالمللی سنگ نمیاندازند و شعار مرگ بر هر چیزی را سر نمی دهند.
منبع: ابتکار