خواندنی

ظریف تا کجا محترم است؟

به گزارش موبنا به نقل از جام جم، سفر اخیر دکتر ظریف به نیویورک برای شرکت در کنفرانس بازنگری معاهدة ان‌پی‌تی، که طبق معمول با مصاحبه‌های متعدد همراه بود، با حاشیه‌های زیادی هم توأم شد، از جمله مصاحبه دکتر ظریف با شبکه پی.‌بی.‌اس و این اظهارنظر وی که: «ما افراد را به دلیل عقایدشان زندانی نمی‌کنیم»و «کسانی که قانون را زیر پا می‌گذارند، نمی‌توانند پشت عنوان روزنامه‌نگار یا فعال سیاسی پنهان شوند» که موجی سنگین علیه او در رسانه‌ها بخصوص از نوع مجازی‌اش به راه انداخت. کسانی که تا دیروز ظریف را هم‌ردیف مصدق و امیرکبیر معرفی می‌کردند، یکباره تیغ زبان و قلم از نیام کشیدند و او را در ردیف احمدی‌نژاد قرار دادند که از نظر آنها مظهر همه بدی‌هاست، با این تفاوت که بلد است به انگلیسی هم دروغ بگوید!

این رفتار جریان‌های اپوزیسیون و فتنه با ظریف، پیام روشنی برای این فرزند انقلاب دارد و آن این‌که تعریف و تمجیدهای اغراق‌آمیز این جماعت از وی در واقع تعریف از ظریف و شخصیت و توانایی و چهره متبسم وی نیست، بلکه تعریف و تمجید از اهداف و برنامه‌های خودشان است. بنابراین تا زمانی که احساس کنند ظریف یا هرکس دیگر در زمین مورد نظر آنها بازی می‌کند و با خواست و تمایل آنها منطبق است، محترم و شایان تحسین است و بهترین، ورزیده‌ترین و صادق‌ترین دیپلماتش می‌خوانند، اما به محض خروج از دایره خواست و اراده آنها، ظریف می‌شود کسی که نه‌تنها می‌توان، بلکه باید به او هر ناسزا و توهینی را روا داشت.

این از همان دیکتاتوری‌های مدرن و امروزی است که این جماعت به پیروی از سردمداران خود آن را تکرار می‌کنند و پیش از ظریف هم در عرصه‌های دیگر از جمله هنر انجام داده‌اند.

فراموش نکرده‌ایم برخورد این جماعت با برخی هنرمندان را که به محض همراهی‌شان با ارزش‌های دینی و انقلابی یا بازی در یک فیلم ارزشی، چگونه آماج حمله‌های بی‌رحمانه قرار گرفته‌اند. مرام این جماعت بی‌مرام آن است که چنان فضای سنگینی ایجاد کنند که کسی جرات اظهار نظری خلاف میل و اراده آنان نداشته باشد و اگر احیاناً جرات کرد و گفت، او را پشیمان کنند.

ممکن است جناب ظریف یا دیگرانی که این یادداشت را می‌خوانند، بگویند منتقدان مذاکرات هسته‌ای هم گاهی همین‌گونه برخورد می‌کنند؛ صرف نظر از شدت و غلظت توهین‌ها و این‌که اگر چنین باشد آنها هم اشتباه می‌کنند و حق توهین نداشته و ندارند، یک نکته مهم این دو گروه را از هم تفکیک می‌کند و آن این است که، اکثر قریب به اتفاق منتقدان مذاکرات هسته‌ای دغدغه ارزش‌های انقلاب را دارند و نگران زیاده‌خواهی دشمن و فریبکاری او هستند، اما دغدغه این جماعت منافع نظام و انقلاب نیست، بلکه کاملاً برعکس، نگران موفقیت نظام هستند. به عبارت دیگر گروه اول مثل خود آقای ظریف فرزندان خودمان و انقلاب هستند، اما آن دیگری وابسته به بیگانه یا فریب‌خورده اوست و تفاوت این دو برای فرزند انقلاب روشن است!

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا