در تهران به جای درخت برج میروید
بهعنوان مثال اجازه تفکیک بهکمتر از 300 متر مربع زمین باغات را برای خانهسازی نمیدادند؛ در دامنه البرز به طور کلی اجازه ساخت و ساز صادر نمیشد. مرتفعترین باغات از نظر ارتفاع باغ منظریه و پارک جمشیدیه بود؛ هر دو این مجموعه در اختیار سازمان پیشاهنگی و شهرداری قرار داشت و به طور کلی هیچگونه ابنیهای خارج از محدوده باغ در ارتفاعات ساخته نمیشد. هوای شمیران جداً بهقدری پاک بود که نزدیکترین ییلاق زیر گوش تهران بهحساب میآمد. در حالی که سوهانک سالمترین هوای منطقه را داشت سایر بخشهای شمیران هم از چنین امتیازی برخوردار بودند. متأسفانه در حال حاضر سوهانک، اقدسیه و قلهک در منطقه شمیران عنوان آلودهترین بخش هوای تهران را یدک میکشند.
هر کدام از روستاهای شمیران تا 50 سال گذشته درعرف محلی یک صحرا داشت که زمینهای مزروعی آن روستا در سطح صحرای محل گسترده بود؛ نظیر صحرای حصاربوعلی، صحرای نیارون (نیاوران) صحرای کاشانک، صحرای شاه آباد (دارآباد)، صحرای جماران، صحرای رستمآباد، صحرای زرگنده، صحرای لویزان و صحرای مبارکآباد، این صحاری بتدریج تبدیل به خانه باغ شد و در دهههای اخیر هم با حمله انبوهسازان برج عاجهایی در قالب مجتمع مسکونی با اسامی دهان پرکن شکل گرفت.
در حال حاضر هر روز تراکم و فشردگی جمعیت شمیران بیشتر میشود و با ورود ثروتمندان جدید از کاروان جامانده و تبدیل باغات باقیمانده به برجهای آنچنانی دگرگونیهای زیست محیطی گستردهای در اندک روستاهای دور مانده از تیغ جلادان انبوه ساز در حال شکلگرفتن است نظیر روستای پسقلعه وکوهپایههای درکه. روستاهای شمیران سالها محل زندگی افراد سادهدل و صادق بود که تمام دلخوشی آنها به چیزهایی بود که با آنها زندگی را میگذراندند. ترکیب خانهها ساده و بیپیرایه ولی بزرگ و با صفا بود. جالب اینکه روشنایی سپیدهدم را با صدای خروسخانه آغاز میکردند که دیگر برای همیشه خاموش شد. روستاهای شمیران چشماندازی چشمنواز داشت.
مردم هر روز همسایهها را در کمترین فاصله میدیدند و ارتباط کلامی برقرار میکردند و در برطرف کردن نیاز همدیگر میکوشیدند و راهها و مسیرهای مشترک باعث پیوند بیشتر و ارتباط عاطفی بیشتری میشد. از برخوردهای ساده که بهطور ویژه در تمامی همسایگیهای شهری وجود داشت شیرینیهای همجواری بیشتر در روستاهای شمیران دیده میشد. خاطرات مختلفی که در کارهای دستهجمعی، عروسیها، مناسبتهایی نظیر فوت فامیل و برگزاری مراسم سنتی سوم، چهلم و سال، شبنشینیهای فامیلی و همسایگی و دیگر سنتهای فراموش شده نظیر سمنوپزان و آشپزان؛ زینت فرهنگ روستایی دیروز شمیران محسوب میگردید.
شمیران بنابر سنت دیرین خود مسجد و حسینیه به صورت مجزا از هم داشت که هنوز هم در تعداد اندکی از محلات این سنت پا برجاست.
صداهای حیوانات مختلف در روستا مثل مرغ و خروس، گاو و گوسفند، سگ و گربه شغال و روباه آزار دهنده نبود در حقیقت یکی از ویژگیهای زندگی روستایی در شمیران به شمار میرفت. و بالاخره در شمیران امروز بهجای درختان سرسبز و رفیع، آپارتمانهای بلند مرتبه و دیوارهای جدید از جنس سنگ و سیمان جایشان را گرفت.
برای تجدید و احیای محیط زیست شمیران و جلوگیری از نابودی بیشتر چاره کار در این است که دولت فکری نو و برنامهای ضربتی برای جلوگیری از ساخت و سازهای بیحساب و تغییر کاربری اراضی بیندیشد و از اندک باغات باقیمانده و کوهپایههای بالای 1800 متر محافظت هشیارانه کند.
در شرق شمیران، لواسان کوچک قرار دارد که 45 سال است موقعیت شهری پیدا کرده سیاست ساخت و ساز در این شهر سه طبقه روی پارکینگ است که شورای شهر با استقامت از این برنامه حمایت میکند و خوشبختانه تا این تاریخ هم موفق بوده. آیا میتوان چنین روشی از حالا به بعد در شمیران اعمال کرد زیرا قدما گفتهاند «ماهیرا هر موقع از آب بگیری تازه است»!