باور کنید وسواس قابل درمان است
اگر چه فرد میفهمد که این افکار و اعمال نادرست است، اما نمیتواند آنها را از خود دور کند. وسواس به دو صورت فکری و عملی دیده میشود. شایعترین علائم مربوط به وسواس عبارتند از: وارسی، شست و شو و نظافت، نظم و تکرار و عذاب وجدان. در برخی مبتلایان به وسواس، این گونه رفتارها، حداقل در سطح آشکار دیده نمیشود.
وسواس فکری، افکار و تصاویر ذهنی ناخواسته، مزاحم و وحشتناکی است که فرد مبتلا به وسواس فکری تجربه میکند. وسواس فکری تا اندازهای در همه افراد وجود دارد و مظاهر آن در شک و تردید، ناتوانی در تمرکز فکری، فراموشی و گاهی کم خوابی دیده میشود. وسواس هنگامی غیرعادی است که شخص مبتلا در مییابد، فکری که او را به خود مشغول کرده خیلی شدید است و او تلاش میکند تا آن را از خود دور سازد ولی چون نمیتواند، احساس میکند که فکر مذکور بر او مسلط شده است.
باید توجه داشت که فکر کردن درباره اینکه چرا درباره یک موضوع، وسواس فکری پیدا کردهایم، مثل این میماند که با سرعت بیشتری روی یک تردمیل بدویم. مهم نیست نتیجه فکرمان چیست، میتوانیم خود را به خاطر گرفتار شدن در یک وسواس فکری سرزنش کنیم یا اینکه اثبات کنیم که دغدغه ذهنی ما یک مشغولیت فکری مهم است. مهم این است که در هر دو حالت حس خوبی از وضعیتی که در آن قرار گرفتهایم، نداریم. در واقع این امر اصلاً مهم نیست که حق با ماست یا نیست. در واقع برای متوقف کردن وسواس فکری خود باید به احساس درونی خود اعتماد کنیم و نه قضاوت
فکری خود.
درباره وسواس عملی هم باید گفت وسواس عملی آن اعمالی است که شخص احساس اجبار میکند که آنها را عملی سازد، حتی اگر غیر منطقی و نادرست و خطرناک به نظر برسد. البته وسواس عملی جزئی، بیآزار است و اغلب در رفتار افراد سالم نیز دیده میشود. مثل دست زدن به قفلها هنگام خروج از منزل.
در وسواس عملی شدید، شک و تردید با یک یا دو مرتبه تکرار از بین نمیرود، بلکه شخص احساس میکند که باید عملی را به کرات تکرار کند مثلاً 30 بار دستهایش را بشوید که این رفتارها نشانه ترس و احساس گناه عمیق در شخص مبتلا است. نکتهای که باید به آن اشاره کرد این است که یک دسته از اعمال و افکار وسواسی وجود دارد که ممکن است بسیار خطرناک باشند مثلاً تمایل شدید به دزدی
یا میل به کشتن.
در درمان رفتار وسواسی تنها نباید به برطرف کردن علائم بیماری اکتفا کرد، بلکه لازم است محرومیتها و تعارضات اصلی شخص نیز کشف شود.
افراد مبتلا به وسواس، از انجام اعمال وسواسی، احساس رضایت نمیکنند، بلکه خود را مجبور به انجام آن اعمال احساس میکنند تا جلوی موقعیت وحشتناکی را
بگیرند.
تقریباً در 65 درصد افراد مبتلا به وسواس، این اختلال پیش از 25 سالگی شروع میشود و تنها در 15 درصد افراد، این اختلال پس از 35 سالگی آغاز میشود. شیوع وسواس در زنان اندکی بیش از مردان است. وسواس در همه فرهنگها و سرزمینها وجود دارد. این اختلال، چهارمین اختلال روانی شایع در امریکاست. شیوع اختلال وسواس در ایران در سالهای 91-90، حدود 5 درصد اعلام شده بود اما اکنون به گفته یکی از روانپزشکان ایرانی حدود
7 درصد است.
درباره درمان وسواس باید گفت، دو شیوه درمانی برای اختلال وسواس، روان درمانی و دارو درمانی است. معمولاً در درمان وسواس، از ترکیب روان درمانی و دارو درمانی استفاده میشود. مهمترین تکنیک در روان درمانی، «رویارویی و جلوگیری از پاسخ» است.
روان درمانی توسط روانشناس یا درمانگری که مخصوصاً آموزش کاربرد تکنیکها را در وسواس دیده است، انجام میگیرد و دارو درمانی معمولاً توسط یک روانپزشک صورت میگیرد. نکتهای که باید به آن توجه کرد این است که در بیماریها و اختلالات روانی از جمله وسواس، آشنایی خانواده فرد مبتلا با نحوه برخورد صحیح با وی اهمیت زیادی دارد. آنها باید از فرد مبتلا به وسواس حمایتهای لازم را
به عمل آورند.