مذاكرات هستهای نقطه قوت دولت است
اصولگرايان و پايداريها جدا از هم نيستند. در انتخابات افراد سليقههاي مختلفي دارند. اگر فردا اصلاح طلبان بخواهند از فهرست 30 نفره موتلفه براي تهران كه قطعا افراد برجستهاي در ليست ما قرار خواهند گرفت، حمايت كنند، ما ميپذيريم. اصولگرايان براي وحدت جامعتين را ملاك ميدانند. با اين حال ممكن است عدهاي بخواهند جداگانه مسير انتخابات را طي كنند اما همه اصول چندگانه را قبول داريم.
با نزديك شدن به انتخابات مجلس دهم، تحركات احزاب مختلف پر رنگتر ميشود. نامزد شدن افراد از جناحهاي مختلف پازل اين رقابت انتخاباتي را تكميل ميكند. حزب موتلفه از قديميترين گروههاي فعال در عرصه سياسي ايران است. اين روزها با مجموعه همايشهايي كه با هدف متناقض كردن چارچوب و چشم انداز كار خود بر قرار كرده، مورد توجه ديگر احزاب و كنشگران سياسي قرار گرفته است. اسدا… بادامچيان، عضو شوراي مركزي حزب موتلفه در گفت و گو با «قانون»،در ابتدا عملكرد دولت روحاني را ارزيابي كرده و تاكيد داشت كه نقطه قوت دولت يازدهم، تيم مذاكره كننده و آوردن قدرتهاي جهاني پاي ميز مذاكره است. اين اصولگرا در عين حال انتقادات داخلي را براي كمك به دولت و تيم مذاكره مناسب دانست و توصيه كرد اجازه داده شود، نظرها آزادانه بيان شود. بادامچيان در ادامه گفتوگو به تحركات انتخاباتي اصولگرايان اشاره كرد و گفت با پايداريها ائتلاف خواهند كرد و در اين بين به اصلاحطلبان نه نخواهند گفت. مشروح گفتوگوي خبرنگار قانون با اسد ا… بادامچيان را بخوانيد.
حزب موتلفه عملكرد دولت روحاني را چطور ارزيابي ميكند؟
مواضع حزب موتلفه را دبير كل ميگويد يا بيانيه صادر ميكند، اما اعضاي شوراي مركزي اين اختيار را دارند كه نظرات خود را در چارچوب حزب بيان كنند. بنابراين بحثهايي كه ميكنم نظرات من است نه موضع حزب موتلفه. از نظر شخص من، دولت آقاي روحاني، مثل همه دولتها نقاط قوت و ضعف دارد. دولت يازدهم در دو سال اول با وجود فعاليتهاي جريانهاي مختلف توانست كشور را اداره و تنشها را كم كند. از نظر بهداشت و سلامت كارهاي خوب و ارزشمندي در اين دولت شكل گرفت كه توده مردم از آن سپاسگزار است، اما از لحاظ اقتصادي هنوز مشكلاتي وجود دارد. دولت موفق نشده است هنوز رضايت عامه مردم در اين زمينه كسب كند. گرچه دولت يازدهم، جلوي برخي گرانيها را در حوزه مثلا مسكن گرفته است اما در موارد ديگر موفق نشده عملكرد خوبي ارائه كند. در سال گذشته شاهد افزايش قيمت نان و اقلامي از اين دست بوديم كه البته اين مسائل به سياست اقتصادي مربوط ميشود. اما شايد بتوان از راههاي دقيقتري هم رضايت مردم را به دست آورد و هم مشكلات اقتصادي كه بر مردم فشارميآورد، كنترل كرد. مهمترين مسئلهاي كه پيش روي دولت روحاني قرار دارد، بحث هستهاي است. همين موضوع نقطه قوت دولت به شمار ميرود. تيم مذاكره كننده دولت مورد تاييد مقام معظم رهبري است و در صحنه مذاكرات بحثها را به طور جدي دنبال كردهاند. اين تيم بسيار تلاش ميكند، لذا عملكرد آنها در صحنه بينالملل به نقطه عطف و عظمت ايران تبديل شده است. آنها كاري كردند كه پنچ قدرت جهاني و يك مدعي ابر قدرتي در يك سو در مقابل ايران اسلامي قرار بگيرند. اين عملكرد از نگاه جهاني، اقتدار، عظمت و قدرت كشور ملت بزرگ ما را ميرساند. در مذاكرات ، تيم ايراني، تابع غربيها نيستند. وابسته نبودن آنها، عملكرد مهم در صحنه بينالمللي است كه مورد توجه مردم است. غربيها به دنيا ديكته ميكنند اما در مقابل ايران نتوانستند چنين كاري كنند. در مذاكرات ما به جايي رسيديم كه آقاي اوباما بگويد ايران تسليم فشارها و كشورهاي ديگر نميشود. آنها فهميدن هر چه به ايران فشار بياورند ايران تسليم نميشود. از سوي ديگر آنها ميگويند تحريمها را بر قرار كرديم كه ايران پاي مذاكرات بيايد اما از طرف ديگر تاكيد ميكنند تحريمها تاثيري نداشت. تناقض در صحبتها، نشان ميدهد كه تيم مذاكره كننده دولت روحاني توانسته چارچوب و خطوط قرمز را حفظ كند.
به مذاكرات اشاره كرديد و آن را نقطه قوت دولت روحاني ميدانيد اما منتقدان داخلي به تيم مذاكره كننده و نتايج به دست آمده حمله ميكنند. چرا مذاكرات كه باعث عزت مردم ايران است، به دستاويزي براي انتقاد مخالفان داخلي تبديل شده است؟
چند نگاه در اين زمينه وجود دارد؛ يك نگاه جناحي و درگيرانه است. كساني كه ميخواهند جناح خود را مطلق جلوه دهند، طبعا از چنين مسائلي، نقاط مثبت را برداشت نميكنند. البته بخشدولتي هم به ضعفها بيتوجه است. اما در اين بين نگاه واقعگرانه نيز وجود دارد. در اين نگاه بايد قبول كرد كه بيانيه لوزان راه حلها را بيان ميكند. اين بيانيه، به اين معني است كه طرفين مذاكره در راه حلها به تفاهم رسيدهاند نه به توافق. پس نه كسي چيزي را امضا كرده و نه كسي تعهدي پذيرفته است. بيانيه هم براي مردم جهان قرائت شد. ظرف 48 ساعت تمام اخبار دنيا تحت الشعاع ايران، مسئله هستهاي و گروه 1+5 قرار گرفت كه نشان از عظمت ايران بود. 9 روز در لوزان، به قول قديميها كنگر خوردن لنگر انداختند. حضور مداوم وزير امور خارجه آمريكا در لوزان، حاكي از اهميت ايران اسلامي بود.بالاخره بايد بعد از 9 روز چيزي ميگفتند، كه بيانيه و راه حلهايي عنوان كردند. آنقدر اين بيانيه و راه حلها مهم بود كه آقاي اوباما بلافاصله بعد از قرائت بيانيه مشترك در لوزان، نشست خبري برگزار كند. رئيس جمهور ابر قدرتها سعي كرد چنين اتفاق به اين پر اهميتي را توجيه كند. با اين حال انتظار ميرود كه در كشور نيز اظهار نظر آزاد باشد و موافق و مخالف نظرات خود را مطرح كنند. درست است گاهي حرفهاي تندي زده ميشود اما همان طور كه رهبري عنوان كردند بايد بگذاريم بحثها آزاد انجام شود. با اين حال بحثها بايد در چارچوبهايي مطرح شود.
چه چارچوبهايي لازم است در ارزيابي هستهاي مد نظر گرفته شود؟
مخالفان و منتقدان نظرهايشان را مودبانه بگويند. آنها در عين اينكه اظهار نظر ميكنند از توهين، تضعيف و تخريب دوري كنند. دوم اينكه، با ارائه نظرشان آب در آسيب استكبار نريزند و مراقب باشند تا منافع و مصالح كشور را رعايت كنند. ما در حال مذاكره هستيم نبايد چيزي بگوييم كه آمريكا از آن سوء استفاده كند. حتي اگر حرفمان هم درست باشد نبايد كاري كرد كه منافع كشور تهديد شود. سومين راه اين است كه نظرات راه گشا باشد، نه اينكه دق دلي خالي كردن، محسوب شود. منتقدان به مذاكره كنندگان و دولت كمك كنند. بايد اجازه داد نظرها گفته شود چرا كه نميتوان مانع انتقاد شد اما نبايد فراموش كرد كه بيانيه لوزان اصل مطلب نبود بلكه مسئله اصلي ما تير ماه است. در مذاكرات هستهاي پديدهاي ايجاد شده و آن اين است كه گروه 1+5، ايران را به عنوان دارنده دانش هستهاي صلح آميز قبول دارد، اين موفقيت بزرگي است. اما غربيها گفتند كاري كردهاند، ايران سلاح هستهاي نداشته باشد، اين در حالي است كه ما به آنها گفته بوديم، سلاح هستهاي را بنا بر فتواي رهبري، حكم عقلي و شرعي نميخواهيم بسازيم. اما آنها زور ميگويند و اصرار دارند ما سلاحي كه نميخواهيم را نسازيم. شايد اين اشتباه رخ دهد و تصور كنند اينكه نميخواهيم سلاح هستهاي داشته باشيم به معناي متعهد كردن خود است. بايد تاكيد كرد چنين تعهدي وجود ندارد. استراتژي ايران خلع سلاح جهان است. بنابراين آمريكا بايد در گام اول سلاحهاي هستهاي خود را از بين ببرد. چرا بايد فرانسه و انگليس سلاح هستهاي داشته باشند، اما كشورهاي ديگر از چنين تجهيزاتي بيبهره باشند اين نگاه تبعيض آميز است. اما ما نميخواهيم سلاح هستهاي درست كنيم و در اين زمينه ميتوان تفاهم كرد و ميزان توليد مواد سوخت هستهاي را تا حد غير اتم كاهش داد. اين تفاهم منظور ماست. اما اگر زير بار تفاهم نرفتند، ما در آب سنگين اراك هم دانش هستهاي را پيش ميبريم و هم ميتوانيم بمب اتم بسازيم.
وارد بحث انتخابات مجلس دهم شويم. براي وحدت اصولگرايان با محوريت آيت ا… تقوي همايشهايي برگزار ميشود كه طيف محدودي از اصولگرايان و پايداريها در اين مراسمها حاضر ميشوند. ارزيابي شما از برگزاري چنين همايشهايي چيست؟ آيا شما هم در اين همايشها شركت ميكنيد؟
اگر براي وحدت و همگرايي مراسمي برگزار شود، وظيفه خود ميدانم در آن حضور پيدا كنم چرا كه موافق برگزاري چنين همايشهايي هستيم. جمله مشهور و ادبي در اين زمينه ميگويد كه «خدا رحمت كند هر كس كه گامي بر ميدارد» پس وقتي آقاي تقوي زحمت برگزاري اين همايشها را ميكشد ما استقبال ميكنيم. اما اينكه محدود است يا نا محدود، بحث ديگري است. بايد توضيح داد كه در اين همايشها افراد موثر با سه نگاه مختلف دور هم جمع ميشوند. آنها ميگويند ميخواهند در سال همدلي و همزباني دولت و ملت كه مورد تاكيد رهبري است با هم به همگرايي برسند. ما خودمان را كارگزار وحدت آفريني در جامعه ميدانيم. پس از هر كس و هر مجموعهاي كه براي وحدت بين نيرويهاي علاقهمند به نظام همايش برگزار ميكند استقبال ميكنيم.
چقدر اين احتمال وجود دارد كه بين اصولگرايان و پايداريها وحدت و ائتلافي شكل بگيرد؟
اصولگرايان و پايداريها جدا از هم نيستند. در انتخابات افراد سليقههاي مختلفي دارند. با اين حال مجموعه اصولگرايان و پايداريها در خط ولايت با هم يكي هستند. اما اينكه ما در مسائل گوناگون به نظر واحد برسيم بستگي به تلاش هر دو گروه دارد. در اين زمينه حزب موتلفه، هم با پايداريها و هم با ايثارگران، چندين جلسه داشت و يك تشكل با حضور هر سه نگاه برگزار كرد. حزب موتلفه اين آمادگي را دارد كه در مسائل تخصصي و در چارچوب مسئله نظام جمهوري اسلامي، قانون اساسي و منافع ملت با گروههاي مختلف همكاري كند.
ليست واحد از اصولگرايان و پايداريها ارائه خواهد شد؟
حتي ميخواهم بگويم با غير پايداريها هم چنين ائتلافي ممكن است. در انتخابات مسئله فهرستها مطرح است نه وحدت تشكلها. به عبارتي وحدت و ائتلاف روي فهرستهاست. ممكن است خيليها با نگاههاي مختلف سياسي روي فهرستها به تفاهم برسند. با اين حال اين احتمال نيز وجود دارد برخي از شخصيتها خارج از مجموعه فعاليتهاي انتخاباتي را دنبال كنند، اما هدف اين است كه در انتخابات مجلس دهم كه مهم و سرنوشت ساز است، گروهي حركت كنيم. لازم است مجلس دهم از انسجام، هماهنگي و وحدت نظر برخوردار باشد تا مطلوب و مقبول مردم قرار گيرد. ما معتقديم حزب موتلفه فهرست قويتري ارائه خواهد كرد چرا كه اين حزب نه بابك زنجاني دارد نه شهرام جزايري، پس ميتواند نقش مهمي در جامعه ايفا كند.
تاكيد كرديد كه ممكن است با گروههاي ديگر نيز به وحدت برسيد. آيا منظورتان وحدت با اصلاح طلبان است؟
اگر فردا اصلاح طلبان بخواهند از فهرست 30 نفره موتلفه براي تهران كه قطعا افراد برجستهاي در ليست ما قرار خواهند گرفت، حمايت كنند، ما ميپذيريم. فرض محال كه محال نيست. موتلفه به آنها نه نميگويد.
چقدر اين ظرفيت را در اصلاح طلبان ميبينيد كه با آنها به ائتلاف برسيد؟
آنها اختلاف جدي در درون خود دارند. علت اصلي اين است كه نگاه واحد ندارند. بعضي از افراد اصلاحطلب خود را تابع ولايت فقيه ميدانند و ميخواهند در اين نظام بمانند، كار كنند و انقلاب را قبول دارند. اينها با آن گروه از اصلاحطلباني كه با اصحاب فتنه همكاري دارند، كاملا جدا هستند اما متاسفانه مرزشان را مشخص نميكنند. اگر مرزشان را تعيين كنند، به قول مرحوم عسگر اولادي حسابشان از ديگران جدا ميشود و مردم بهتر ميتوانند تصميم بگيرند و به آنها اعتماد كنند.در كل اين جريان سياسي اختلافات زيادي دارد و به تازگي حزب جديد در اين جريان شكل گرفته است كه خود را جدا و نسل دوم ميداند اين كارها باعث عمق گرفتن اختلاف در بين آنها ميشود.
شما ميگوييد اصلاحطلبان مشكل دارند. آنها هم چنين نظري را در اردوگاه اصولگرايان دارند. آيا اصولگرايان اختلاف ندارند؟
مسئلهاي كه در جريان اصولگرايان وجود دارد، محوريت ولايت و روحانيت است. اصولگرايان براي وحدت جامعتين را ملاك ميدانند. با اين حال ممكن است عدهاي بخواهند جداگانه مسير انتخابات را طي كنند اما همه اصول چندگانه را قبول داريم.
به نظر شما كرسيهاي مجلس به چه ميزان بين طيفهاي مختلف تقسيم ميشود؟
مگر مجلس جايي است كه سهم خواهي شود. اين را قبول نداريم. بايد ديد چه كسي براي حضور در مجلس اصلح است. خدا آيتا… شيهد بهشتي را رحمت كند، در زماني كه اساسنامه حزب را مينوشتيم تاكيد داشت كه هر مسئولي اگر فكر ميكند فرد ديگري بهتر ميتواند كارها را انجام دهد او را دعوت به كار كند و او را در مسير همراهي كند. اين درست نيست كه بگويم هر جناح چند كرسي مجلس را به دست ميآورد. اين تقسيم بنديها درست نيست. بايد ديد براي كميسيون كشاورزي چه كسي بهتر است. نه اينكه اصلاحطلبان يا اصولگرايان بگويند ميخواهيم كل مجلس را بگيريم. اين راه و روش غلط است كه مثلا اگر خانم راستگو به كسي از جريان ديگر راي دهد اخراجش كنيم. اين كارها با مباني اسلامي و امام همخواني ندارد.
بحثهايي وجود دارد مبني بر اينكه اكثريت مجلس به دست اصلاحطلبان ميافتد. اما عدهاي ميگويند، اصولگرايان در اين زمينه موفق ميشوند. از اين باب كدام جريان بيشترين كرسي را در مجلس خواهد داشت؟
اگر اكثريت مجلس اصولگرا شود ايرادي ندارد. اصولگرايان اعتقاد دارند ميتوانند از اصلاحطلبان متخصص و مطلع در امور مختلف استفاده كنند. اگر مسائل را بر اساس مبنا جلو ببريم ديگر اختلافي باقي نميماند. حضور اصلاحطلبان در مجالس گذشته را بررسي كنيد، آنها در مجلس هشتم 40 نفر بودند و در مجلس نهم 12 نفر، يعني سهمي زير 5 درصد از كرسيهاي قوه مقننه را داشتند. با اين حساب آنها در مجلس آينده حتي يك كرسي هم نخواهند داشت. بنابراين بايد از نگاه جناحبندي خارج شويم و ببينيم چه كسي براي مسئوليت مناسبتر است.
انتقاداتي نسبت به حزب موتلفه وجود دارد. گفته ميشود اين حزب در انتخابات منفعل عمل ميكند. حتي فراكسيون اين حزب در مجلس خيلي فعال نيست و نمايندگان به اسم موتلفه در بهارستان شناخته نميشوند.
اين افتخار موتلفه اسلامي است كه با داشتن قدرت و سوابق طولاني نخواسته در انتخابات سهم خواهي كند. حتي در بسياري از موارد از سهم حق تقسيم بندي سياسي خود هم گذشته است. موتلفه براي وحدت از سهمخواهي گذشت كرده است. اما اينكه فراكسيون موتلفه مجلس چه ميكند، بايد گفت، اين فراكسيون همراه با فراكسيونهاي اصلاحطلب، رهروان و اصولگراي مجلس حركت ميكند. در واقع فراكسيون موتلفه مجموع كلان مجلس را هدايت ميكند چرا كه اعتقاد داريم مجلس، خانه ملت است نه خانه حزب. اگر در انتخابات آينده 290 نفر را حزبي معرفي كنيم در نهايت دو وظيفه دارند؛ اول براي مردم كار كنند و دوم آنكه منافع نظام و مسلمانان را در نظر داشته باشند. با اين حال تاكيد ميكنم كه تاثيرگذاري فراكسيون موتلفه در مجلس بيشتر از فراكسيونهاي ديگر است اما سر و صداي آن كمتر است.
حزب موتلفه چه برنامهاي براي انتخابات دارد؟
مشغول هستيم. در حال حاضر نشستهايي برگزار ميكنيم تا در گام اول وحدت را ايجاد كنيم و در نهايت فردي شايسته و مطلوب را به مردم معرفي خواهيم كرد. اميدواريم مردم از كانديداهاي حزب استقبال كنند.
شما كانديدا ميشويد؟
تكليف شرعي شود نامزد ميشوم. هيچ وقت براي هيچ مسئوليتي در طول 36 سال گذشته جز به توصيه بزرگان داوطلب نشدهام. دلم ميخواهد بار مسئوليت از دوشم برداشته شود و كار فرهنگي انجام دهم، اما اگر گفتند وظيفه من است كه در انتخابات حاضر شوم، انجام وظيفه ميكنم.