خواندنی

روایتی از گام‌های آغازین «فشن» تهران

او یکی از هفت طراح و تنها طراح مرد هفته مد تهران است. در کاتالوگ هفته مد آمده است او مجموعه هفت‌باد را با استفاده از معانی متافیزیکی و هفت‌باد زار به نمایش گذاشته است؛ باد نوبان، باد مشایخ، باد جن، باد پری، باد دیو و باد غول. لباس‌های مردانه اش عبا دارند، دامن دارند، آستین‌های تور دارند و…؛ همین‌قدر غریب و دورازذهن. جامعه‌شناسی و روان‌شناسی خوانده است.

موعدی که در آن به ما خبرنگاران کارت دعوت داده‌اند، زمان نمایش کت‌وشلوارهای بهاره و تابستانه عادی‌تر و معمول‌تر است؛ آن‌قدر عادی که شاید چند دستی‌شان را در خیابان جمهوری از نظر گذرانده باشی.

سام‌سنتر خیابان فرشته، میعادگاه خریداران و طراحان هفته مد و لباس تهران است. در سام‌سنتر، همه‌چیز سیاه است؛ کف دیوارها و تزئینات داخلی. اولین نشانه هفته فشن تهران که به استقبال‌مان می‌آید، اینها هستند؛ چهار دختر کیمونوپوش در لابی سام‌سنتر مشغول عکس‌گرفتن با پرده هستند؛ کیمونوهایی با رنگ‌های شاد. آنها بازاریاب‌های مرکز تن‌آسایی و سلامت هانا هستند. مرکزی که از اسپانسرهای هفته فشن تهران است. فعالیتش ماساژ درمانی و… است و همه‌چیزش الهام‌گرفته از خاور دور. برخی از مدعوین هم مشترکان آن هستند.

به طبقه پایین و محل برگزاری فشن‌شو و نشست خبری می‌رویم و بازگردانده می‌شویم، چراکه ثبت‌نام نشده‌ایم. میهمان‌ها تک‌وتوک از راه رسیده‌اند و منتظر. برنامه ساعت ٢١:٣٠ شروع می‌شود و ساعت ٢٠:٣٠ نشست خبری نخستین هفته مد تهران در آخرین روز آن است.

خبرنگاران، میهمان آخرین سئانس اجرا و برنامه پایانی فشن‌شوی تهران‌اند؛ آن‌هم نمایش کت‌وشلوارهای مردانه. مدیر روابط‌عمومی هفته فشن تهران در پاسخ به انتقادی درباره اطلاع‌رسانی‌نکردن فراگیر درباره این رویداد می‌گوید: ما مخاطبان دعوت‌شده مشخصی داریم و قرار به اطلاع‌رسانی و بلیت‌فروشی نبوده است و بعدا اطلاع‌رسانی لازم انجام می‌شود. کارت دعوت ما کارت‌های شناسایی هستند که بر گردن می‌آویزیم و کارت دعوت دیگر میهمانان کارت‌های الکترونیکی است که بوق‌زنان آنها را از گیت بازرسی رد می‌کند.

بعد از تحویل گوشی‌ها، گذشتن از گیت بازرسی، تفتیش کیف و ثبت‌نام، وارد لابی سالن کت‌واک می‌شویم. طراحی‌ای مشابه سالن‌های مد دارد. سالن کوچک یک‌دست مشکی با چهار سکو برای تماشاگران سه پرده نمایش، دی جی موزیک، فیلمبرداران و عکاسان. پیش از هر چیز صدای موزیک بلند با ریتم تند به استقبالمان می‌آید.

بعد از آن امین دوایی، مؤسس و مدیر «لاین» مجری برنامه و سعید راعی روابط عمومی نخستین هفته مد تهران در جمع خبرنگاران حاضر می‌شوند تا به سؤالات پاسخ دهند. نگاهمان بیش از هرچیز به ظاهر و پوشش حضار و مجریان بازمی‌گردد؛ چراکه آنان میزبانان فشن هستند. دوایی جوان است و عینک کائوچویی فریم‌گردی برچشم دارد؛ با شلوار پارچه‌ای کمی کوتاه، کت توسی‌رنگ اسپرت و پیراهن سفید و کفش‌های مردانه مشکی‌رنگ.

بر روی صندلی لم می‌دهد که نشان از راحتی در پاسخ‌دادن و مواجهه با خبرنگاران دارد اما هرچه نشست خبری پیش‌ می‌رود دست‌به‌عصابودنش بیشتر نمایان می‌شود. وی با توضیح اینکه تجربه برگزاری فشن‌شو را در تابستان گذشته داشتیم، گفت: ما مجموعه تجربیاتمان از مد و برنامه‌ها و فعالیت‌های دیگر را به مجموعه لاین آورده‌ایم و پس از رایزنی‌ها با کارگروه مد و لباس قرار شد که ایونت منسجمی را برگزار کنیم و این اتفاق مدام باشد.

برای برگزاری هفته مد تهران نیروهای جوان و گروه‌های متخصص را به‌کار گرفتیم. این دومین هفته مد تهران است. نخستین هفته مد در آبان‌ماه و با نمایش لباس‌های پاییزه و زمستانه در شش سانس برای خانم‌ها و سه سانس برای آقایان برگزار شد. پیش از این، کارگروه مد و لباس وزارت ارشاد و بنیاد ملی مد و لباس اسلامی‌-ایرانی هم‌زمان با دهه فجر، جشنواره مد و لباس فجر را برای عرضه مد ایرانی-اسلامی برگزار کرده‌اند.

تا اینجا هفته مد تهران، شش ماه از هفته‌های مد جهانی عقب‌تر است. در هفته‌های مد دنیا لباس‌های فصول بعد به نمایش درمی‌آیند تا صنایع پوشاک سفارش‌ بدهند و برای شش ماه لباس‌ها آماده باشد، اما از آنجایی که در ایران صنعت مد حلقه‌های گمشده دارد همزمان با همان فصل‌ها برگزار می‌شود تا خریداران که اغلب خریداران شخصی و برخی هم مزون‌داران هستند، بتوانند سفارس دهند. مجری هفته مد تهران در این‌باره می‌گوید: ما چون در صنعت نوپای مد ایران فرهنگ خرید عمده نداریم و این اتفاق برای طراحان ایرانی سخت رخ می‌دهد شش ماه عقب‌تر از دنیا هستیم تا خریداران شخصی متفاوت هم بتوانند این لباس‌ها را متناسب با فصل تهیه کنند.

دوایی در پاسخ به سؤال «شرق» که از کارگروه مد و لباس وزارت ارشاد یک مجوز کلی برای مراسم دریافت کرده‌اند تا تک‌تک لباس‌ها به تأیید رسیده، گفت: تمام اتفاقات هفته مد تهران ازجمله ایونت‌ها، لباس‌ها، طراح‌ها و حتی مدل‌ها تا موزیک، پیش از برنامه توسط ناظران ارشاد بازبینی شده‌اند و تمام مجوزهای لازم شامل اماکن، پلیس امنیت و وزارت ارشاد و… اخذ شده است.

دوایی از پاسخ به سؤالی درباره مبلغ هزینه‌شده برای برگزاری هفته مد تهران خودداری کرد و گفت: در مورد بیان ریز هزینه‌ها خودداری می‌کنم؛ چراکه هزینه برگزاری یک ایونت اینچنینی بسیار بالاست اما ما ٥٠ درصد تخفیف به طراح‌ها دادیم که از محل کمک اسپانسرها جبران شد. چون این صنعت است آنها قیمت را اعلام نمی‌کنند؛ چراکه از فوت‌وفن‌های کارشان است. «ما از استراتژی‌های قیمت با خبرنگاران صحبت نمی‌کنیم».

وی در پاسخ به سؤال «شرق» مبنی‌بر اینکه مدعوین شما چه کسانی هستند؟ گفت: برنامه‌ها با دعوت تعداد مشخصی برگزار شد و افرادی دعوت شدند که بتوانند کمک کنند و پتانسیل سرمایه‌گذاری داشته باشند. مخاطبان ما حلقه‌های صنعت مد هستند و در این بین رسانه‌ها یکی از اصلی‌ترین عناصر شکوفایی صنعت مد هستند تا این فرهنگ ترویج شود که مد یک صنعت است؛ صنعتی که در عین سودآوری به فرهنگ جامعه هم کمک می‌کند.

او درباره سؤال «شرق» درباره قیمت لباس‌ها می‌گوید: متفاوت است.

چشم‌ها بر ظاهر میهمان‌ها می‌چرخد. خانم چادری و دخترهای محجبه‌ای که مانتوهایی با طرح کاشی‌های مسجد شیخ لطف‌الله پوشیده‌اند. آن‌سو‌تر دختری مانتویی با ردیفی از گل‌های رنگارنگ بر کمر و رشته‌های رنگارنگ آویزان پوشیده است. پسرها شلوارهای پارچه‌ای کوتاه و دخترها شلوارهای تاخورده. دوباره وارد می‌شویم. کارت‌های میهمان‌ها بر در گیت اول به صدا درمی‌آیند، دوباره تحویل گوشی و گذشتن از دو گیت تا مبادا عکسی بیرون برود. همه‌چیز تحت‌کنترل حراست‌های بی‌سیم‌چی است که شبیه باقی حراست‌ها نیستند. با مانتوهای مشکی سفید جلوباز، ساپورت‌های مشکی و کفش‌های پاشنه‌ده‌سانتی.

اول وی‌آی‌پی‌ها وارد می‌شوند سپس خریداران و روی دو ردیف جلو جای می‌گیرند و کاتالوگ راهنمایی به آنها می‌دهند که اگر لباسی را انتخاب کردند آن را علامت بزنند. بعد سایرین وارد می‌شوند. میهمان‌های طراح‌ها، مدل‌ها، میهمان‌های اسپانسرها، سالن گرم است. پنکه‌های مشکی ست‌شده با رنگ سالن و سکوها و… زورشان به گرما نمی‌رسد. روی سقف انبوه پروژکتورها با رقص نور، روشنایی سالن را تأمین می‌کنند. همه بادبزنی به دست گرفته‌اند. سالن پرشده و انبوه جمعیت باقی مانده تا میانه‌های سالن و در ورودی به تماشا می‌ایستند. چراغ‌ها ناگهان خاموش می‌شود و جمعیت ساکت. پرده‌های اسکرین تبلیغ اسپانسرها و هفته مد را برای ثانیه‌هایی به نمایش می‌گذارند و همه در انتظار ورود نخستین مدل می‌مانند. نور چشم را می‌زند.

مدل اول وارد می‌شود. با شانه‌های افراشته، گام‌های محکم و کت‌وشلوار و پیراهن سرتاپا سفید. نگاهش انگار به هیچ‌جا خیره نیست. می‌رود، دور می‌زند و خارج می‌شود و تا مدل بیستم. برخی خمیده‌تر راه می‌روند، برخی‌شان ریزنقش‌اند. شلوار قرمز، دستمال‌گردن و دستمال‌جیبی‌های طرح‌دار. کت مخمل، دکمه‌های طلایی، سرآستین نوار چسبی قرمزرنگ، شلوارهای مردانه کوتاه، ریش‌ها و موهای با رنگ آبی اسپری‌شده، موها با آرایش‌های جورواجور دیزاین‌شده، گریم‌های سنگین، چشم‌هایی که به هیچ‌جا نگاه نمی‌کنند و با گریم سعی شده بی‌روح و بی‌روح‌تر شود. کتی که کمربندش بر پهلو بسته شده و… در رفت‌وبرگشت ٢٠ مدل از نظر می‌گذرند و بعد دوباره همه مدل‌ها پشت‌سرهم و زنجیروار می‌آیند و می‌روند.

سپس دو مدل به صحنه می‌آیند و روبه‌روی هم می‌ایستند. دو خانم طراح جوان این قسمت، یکی با لباس نظامی و سردوشی و مدال و دیگری با سارافونی ساده به میان جمعیت می‌آیند و تشویق می‌شوند. جمعیت برایشان ابراز احساسات می‌کنند و می‌روند. از سالن که بیرون می‌آییم، مدل‌ها روی سکو مثل مجسمه ایستاده‌اند، بی‌هیچ حرکتی، انگار که مانکن‌های پشت ویترین مغازه‌اند. چنددقیقه‌ای می‌گذرد، مدل‌ها زنده می‌شوند، حالا می‌شود به سراغشان رفت و با آنها حرف زد. یکی از میهمان‌ها با کلاه شاپو لبه‌کوتاه و تی‌شرت و کت تابستانه کوتاه خودش طراح است و می‌گوید: ‌این نقطه شروع است و همین‌قدر که مسئولان اجازه دادند خوب بود. بالاخره زمان کم بود و دست طراح‌ها با درنظرگرفتن خیلی از موارد بسته.

من سه طرح را پسندیدم. از سالار بیل، یکی از طراحان هفته مد می‌پرسم نظر شما به‌عنوان طراح چه بود؟ خیلی از لباس‌ها به نظر تابستانه نمی‌آمد می‌گوید: به نظر من آن‌قدر هم غیرتابستانه نبود. نه گرم بودند و نه سرد و همه قابل احترامند و هرکس به‌نوبه خودش می‌تواند بدرخشد. به سراغ اولین مدلی که برصحنه آمد، می‌روم. باید سرم را بالا بگیرم تا بتوانیم چهره‌به‌چهره صحبت کنیم. می‌گوید: من از ١١ سالگی مانکن بودم و همه خانواده‌ام مانکن هستند. چندین تجربه فشن‌شو بین‌المللی برای مارک‌های مطرح مثل زارا و… در ترکیه را دارد و خیلی از شویی که داشتند، راضی است. دیگری بازیکن حرفه‌ای لیگ والیبال است.

می‌گوید: رژیم خاصی دارد و مربی دارد و باید دائما برای روی‌استیج‌رفتن آماده باشد. مدل دیگر ناراضی است، می‌گوید: باید موهایمان را خودمان درست می‌کردیم که این اصلا حرفه‌ای نیست ضمن اینکه فقط یک ساعت بین سیزن‌ها فاصله بود و سریع باید صورتمان را می‌شستیم و می‌رفتیم برای گریم بعدی. از دیگری می‌پرسم لباست را دوست داری، کت‌وشلوار پارچه‌ای کوتاه به تن دارد، طوری که شاید اگر در حالتی جز فشن می‌دیدمش، می‌گفتم برایش تنگ است. می‌گوید: کفش‌هایش را هم دوست ندارد. کفش‌هایش طرح گیوه و پارچه‌ای مشکی‌اند. درآمدشان را نمی‌گویند. اصرار می‌کنم تا بالاخره می‌گوید: فرق می‌کند.

برخی باتجربه‌ها یک میلیون و باقی ٨٠٠ هزار تومان. مدل‌ها را صدا می‌زنند برای رفتن. گفت‌وگویمان نیمه‌کاره می‌ماند. طراحان شو، ساغر نیک‌نهاد و آزاده عسگری از خانه مد راد بوده‌اند. با سبدهای گل مشغول گرفتن عکس یادگاری با مدل‌ها و میهمانانشان بودند و حالا سرشان خلوت شده است. نیک‌نهاد فارغ‌التحصیل کارشناسی ارشد طراحی صنعتی از دانشگاه تهران است.

از فشاری می‌گوید که برای رساندن طرح‌ها به هفته فشن به آنها وارد شده و پاسخ سؤالم را که چقدر برای شرکت در هفته مد پرداخت کرده‌اند، نمی‌دهد. در میان جمعیت میهمانان، به‌دنبال سرمایه‌گذاران و خریداران می‌گردم و هرچه می‌گردم، کمتر پیدا می‌کنم. میهمان‌ها اغلب میهمان طراحان، اسپانسرها و مدل‌ها هستند. انگار همچنان حلقه مفقوده صنعت مد در ایران مفقود است. ساعت از ٢٣ گذشته و سالن باید تخلیه شود. در آسانسور، نامزد یکی از مدل‌ها با خوشحالی نظرم را درباره فشن‌شو می‌پرسد.

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا