قاضی نهایی : کاربران
بررسی نحوه برخورد شرکت های ضعیف با شرکت های قوی در داخل و خارج کشور، نشان می دهد هم آنه با هر دستاویز می کوشند فاصله خود را با رقبا کمتر کنند. در بیشتر موارد شرکت های ضعیف به جای اینکه سعی کنند از لحاظ فنی و مدیریتی خود را به شرکت های قدرتمند برسانند ، سعی می کنند شرکت های قدرتمند را با هر ابزار و شایعه ای تضعیف کنند تا با ایجاد بدبینی بین کاربران نسبت به آن شرکت ها ، موقعیت خود را در بازار بهتر تثبیت کنند. نمونه های این نوع رقابت نا سالم در جامعه آی تی به وفور دیده می شود.
بارزترین نمونه این نوع رقابت نا سالم، برخورد رقبای مایکروسافت با این شرکت است. مایکروسافت با به وجود آوردن سیستم عامل های محبوبی چون داس و ویندوز، حسادت دشمنان را برانگیخت. ابتدا شرکت IBM ادعا کرد، داس یک سیستم عامل در اختیار این شرکت بوده و بیل گیتس اجازه سفارشی کردن و عرضه آن را نداشته است. در حالی که خود بیل گیتس پدید آورنده این سیستم عامل بود.
اخیرا که سیستم عامل ویستا عرضه شد، شرکت اپل و در راس آن استیو جابز، با عرضه نسخه جدیدی از ویندوز ادعا کرد، ویستا نسخه کپی ناقصی از سیستم عامل MAC OS اپل است. حتی مهندسان فعال در پروژه های اوپن سورس با ادعای اینکه تمام امکانات همه نسخه های ویندوز قبلاً در توزیع های مختلف سیستم عامل لینوکس به کار گرفته شده اند، مایکروسافت را تنها یک تقلید کار دانستند. دادگاه های بسیاری هم بر علیه این شرکت در نقاط مختلف دنیا برپا شد که بتوانند از رشد به اصطلاح انحصارگرایانه مایکروسافت جلوگیری کنند.
تمام این اقدامات در حالی صورت گرفته که مایکروسافت هیچ ادعا و شکایت جدی نسبت به هیچ شرکتی نداشته و همواره اعتقاد داشته باید رقبایش را در بازار شکست دهد نه در دادگاه. جالب اینکه این شکایت ها و تبلیغات مسموم تا کنون هیچ پیشرفتی نداشته اند و تنها ضربه ای که توانسته اند به پیکره قدرتمند مایکروسافت وارد کنند، گرفتن چند میلیارد دلار جریمه از حساب چند ده میلیارد دلاری این شرکت بوده است.
بر فرض که برخی از ادعاها درباره کپی کار بودن مایکروسافت درست باشد، برنده نهایی کیست؟ تنها مایکروسافت و دیگر هیچ! چون مایکروسافت علی رغم ادعای پدید آورندگان لینوکس مبنی بر بهتر بودن لینوکس حتی در محیط های تک کاربره نسبت به ویندوز، توانسته اعتماد بیش از 90 درصد کاربران را در سراسر دنیا جلب کند. مایکروسافت با عرضه نرم افزارهای سری آفیس، جای خود را تقریباً در تمام ادارات و سازمان های دولتی و خصوصی در سراسر جهان باز کرده است.
لطفاً اشتباه نشود! هدف این قلم اصلاً این نیست که از شرکت مایکروسافت یک فرشته بی گناه بسازد که تاکنون هیچ تخلفی انجام نداده و یا از آن غولی بسازد که خواننده تصور کند هیچ کس را یارای مقابله با آن نیست. هدف از آوردن نمونه مایکروسافت تنها این است که ببینیم چقدر رقابت ها با این شرکت معروف به رقابت سایر شرکت های کوچک با رقبای قدرتمندشان مشابهت دارد. شما مشابه این برخوردها را حتی در کشور خودمان هم می بینید. آنجا که یک به اصطلاح تولید کننده کیبورد به شرکتی که سال ها در این حوزه فعال بوده و توانسته درصد خیلی بالایی از بازار را مال خود کند، انواع اتهامات قانونی و فنی را وارد می سازد تا بتواند درصدی از بازار آن شرکت را مال خود کند. همین وضع بین وارد کنندگان قطعات سخت افزاری هم دیده می شود.
بازاری های قدیمی جمله ای داشتند که باید مورد توجه این شرکت ها قرار بگیرد: ” جنس خوب اگر درست به بازار عرضه شود، جای را پیدا می کند”. کیبورد این به اصطلاح تولید کننده، سیستم عامل لینوکس و MAC OS و حتی برخی قطعات سخت افزاری وارداتی شاید واقعاً کالاهای مرغوبی باشند که بتوانند کاربران را راضی کنند.ولی همانطور که گفته شد،قانون تجارت در همه جای دنیا ثابت است: “جنس خوب اگر درست به بازار عرضه شود، جای خود را پیدا می کند”.
در همه دنیا کاربران، بهترین قاضی و بازار، بهترین محکمه برای سنجش کالاهای نرم افزاری و سخت افزاری است. اگر شرکتی در بازار دنیا یا بازار ایران موفق شد، توانسته در درجه اول در این محکمه پیروز باشد. توهین یا زدن افترا به شرکت هایی مثل مایکروسافت یا همین تولید کننده قدرتمند کیبورد در ایران با ابزارهای رسانه ای یا سایر ابزارها، در درجه اول توهین به سلیقه کاربران است. این خود یک ضد تبلیغ برای شرکت های ضعیف تر محسوب می شود. حالا می فهمیم چرا ویندوز همچنان ویندوز مانده و MAC OS هم همان MAC OS .
19/15