اخبار برگزیدهاقتصاد ایران

قیمت بنزین در ایران چقدر باید باشد؟

برخی مسئولان از ارزشی معادل یک دلار برای هر لیتر قیمت بنزین سخن می‌گویند، اما آیا این برآورد واقعاً با واقعیت‌های تولید و بازار جهانی هم‌خوان است؟ اگر روزی یارانه‌ها کنار گذاشته شوند، بدترین سناریوی آزادسازی قیمت بنزین چه عددی خواهد بود؟

به گزارش به‌روزترین‌ها در ایران، قیمت بنزین همیشه فراتر از یک عدد اقتصادی صرف بوده است؛ مسئله‌ای که به‌طور مستقیم با معیشت میلیون‌ها نفر، سیاست‌های کلان بودجه، و حتی روابط خارجی گره خورده است. از ابتدای دهه ۸۰ شمسی تا امروز، دولت‌ها با واقعیتی روبه‌رو بوده‌اند که هر تصمیم در حوزه سوخت می‌تواند موجی از تغییرات اجتماعی و اقتصادی را رقم بزند. اما در این میان، مفهوم «قیمت واقعی بنزین» همیشه مبهم و محل مناقشه بوده است. چرا برخی مدیران از ارزش یک‌دلاری سخن می‌گویند، در حالی که عده‌ای دیگر معتقدند تولید داخلی هزینه بسیار کمتری دارد؟ این مقاله تلاش می‌کند با نگاهی جامع، از زاویه اقتصاد انرژی و سیاست عمومی، نشان دهد واقعیت قیمت بنزین در ایران چیست و در صورت آزادسازی آن، چه عددی در انتظار جامعه ایرانی خواهد بود.

قیمت بنزین در ایران چقدر باید باشد؟

مفهوم قیمت واقعی و مشکل یارانه پنهان

در ایران بنزین به‌شدت یارانه‌ای است و دولت نه‌تنها از مردم قیمت کمتر می‌گیرد، بلکه هزینه فرصت صادرات نفت خام و فرآورده را نیز از دست می‌دهد. از نظر اقتصادی، «قیمت واقعی» یعنی عددی که اگر بازار آزاد بدون دخالت دولت عمل کند، مصرف‌کننده حاضر به پرداخت آن خواهد بود تا تولیدکننده بدون زیان، سوخت را عرضه کند. این رقم بر پایه هزینه خوراک نفت، هزینه پالایش، هزینه حمل‌ونقل، توزیع، و مالیات زیست‌محیطی تعریف می‌شود. با در نظر گرفتن همه این اجزا، کارشناسان مستقل و گزارش‌های رسمی وزارت نفت معمولاً عددی میان ۱۸ تا ۲۲ هزار تومان را به‌عنوان قیمت واقعی هر لیتر بنزین محاسبه می‌کنند. اما این رقم در مقایسه با قیمت فعلی بنزین سهمیه‌ای (۱۵۰۰ تومان) و آزاد (۳۰۰۰ تومان)، فاصله‌ای چندبرابری دارد که بار مالی سنگینی بر بودجه عمومی کشور وارد می‌کند.

قیمت بنزین ۱۳۵۰ تا ۱۴۰۴

برآورد هزینه تولید داخلی

ایران روزانه حدود ۱۱۰ میلیون لیتر بنزین تولید می‌کند که بخش عمده آن در پالایشگاه ستاره خلیج فارس و سایر مجتمع‌های بزرگ صورت می‌گیرد. این تولید از نفت خام داخلی تأمین می‌شود، لذا هزینه اصلی در واقع همان فرصت صادراتی نفت است؛ نفتی که می‌توانست به قیمت حدود ۸۵ دلار در هر بشکه فروخته شود. هر بشکه معادل ۱۵۹ لیتر نفت خام است و از آن حدود ۴۵ درصد بنزین به‌دست می‌آید، یعنی برای تولید هر لیتر بنزین به حدود ۲.۲ لیتر نفت خام نیاز است. ارزش این نفت در بازار جهانی حدود ۰.۵ دلار در هر لیتر است. با نرخ ارز آزاد حدود ۶۰ هزار تومان، هزینه خوراک بنزین به‌طور متوسط ۳۰ تا ۳۳ هزار تومان برای هر لیتر محاسبه می‌شود. با افزودن هزینه پالایش و حمل، هزینه واقعی به حدود ۱۸ تا ۲۲ هزار تومان می‌رسد.

تفاوت دیدگاه دولت و اقتصاددانان

در سال‌های اخیر، برخی مقام‌ها گفته‌اند که بنزین ایران به‌طور متوسط «۱ دلار» ارزش دارد. این ادعا از دید اقتصاد دانان زمانی درست است که نرخ دلار آزاد لحاظ شود، اما از دید محاسبات داخلی، چون نرخ نفت و دلار در ساختار بودجه‌ای دولت به‌صورت یارانه‌ای و چندنرخی محاسبه می‌شود، این عدد عملاً انتزاعی است. دولت نفت را از شرکت ملی نفت با نرخ نیمایی تحویل پالایشگاه می‌دهد که کمتر از ارزش دلاری جهانی است، بنابراین پالایشگاه هزینه واقعی نفت را پرداخت نمی‌کند. با این حساب، قیمت تمام‌شده داخلی ممکن است کمتر از ۱۰ هزار تومان باشد. اما اگر معیار تحلیل را بازار جهانی و نرخ واقعی ارز بگیریم، استدلال مدیران درباره قیمت یک دلاری درست‌تر است، زیرا تولید این سوخت به معنای صرف‌نظر از فروش نفت به همان ارزش بین‌المللی است.

یارانه پنهان انرژی و کسری بودجه

یارانه انرژی در ایران بزرگ‌ترین منبع اتلاف مالی محسوب می‌شود. طبق برآوردهای مرکز پژوهش‌های مجلس، یارانه بنزین به‌تنهایی بیش از هزار هزار میلیارد تومان در سال بار مالی ایجاد می‌کند؛ یعنی معادل یک‌سوم کل بودجه سالانه کشور. این مبلغ نه‌تنها موجب کسری بودجه مزمن می‌شود، بلکه حتی عدالت اجتماعی را نیز زیر سؤال می‌برد، زیرا بخش عمده مصرف بنزین مربوط به خودروهای شخصی در شهرهای بزرگ است، در حالی که مردم کم‌درآمد سهم ناچیزی از این یارانه دارند. به همین دلیل، اصلاح قیمت بنزین مدت‌هاست به‌عنوان یکی از ضرورت‌های اقتصادی مطرح شده است، اما حساسیت اجتماعی بالا باعث شده هیچ دولتی نتواند آن را به‌صورت کامل اجرا کند.

مقایسه بین‌المللی قیمت بنزین

برای درک بهتر قیمت واقعی بنزین، کافی است نگاهی به نرخ جهانی بیندازیم. متوسط قیمت بنزین در جهان حدود ۱.۴ دلار در هر لیتر است. در کشورهای نفت‌خیز منطقه نظیر عربستان، کویت و امارات، قیمت بین ۰.۵ تا ۰.۸ دلار است، که با درآمد سرانه بالا و مصرف متعادل تناسب دارد. در ایران، با درآمد سرانه پایین‌تر و قیمت بنزین ۳۰۰۰ تومان، شکاف میان هزینه واقعی و قیمت فروش از همه کشورها بیشتر است. این شکاف موجب می‌شود قاچاق سوخت به کشورهای همسایه مانند پاکستان، افغانستان و عراق جذاب شود. بنابراین قیمت پایین بنزین نه‌تنها فشار بودجه‌ای ایجاد می‌کند، بلکه آثار امنیتی و تجاری نیز در پی دارد.

سناریوی آزادسازی قیمت بنزین

اگر قیمت بنزین آزاد شود، چند سناریو قابل‌تصور است. در خوش‌بینانه‌ترین حالت، نرخ به حدود ۱۰ هزار تومان خواهد رسید، اگر دولت همچنان نفت خام را با نرخ ریالی محاسبه کند. اما در بدترین سناریو، با لحاظ نرخ جهانی نفت و ارز آزاد، قیمت می‌تواند تا نزدیکی ۲۰ هزار تومان در هر لیتر افزایش یابد. در این وضعیت، هزینه حمل‌ونقل عمومی افزایش خواهد یافت و اثر دوم‌حلقه‌ای آن بر نرخ کالاها و خدمات می‌تواند تورم قابل‌توجهی ایجاد کند. تجربه آبان ۱۳۹۸ نشان داد که هر افزایش شدید قیمت سوخت بدون آماده‌سازی اجتماعی می‌تواند به بحران‌های سیاسی و اجتماعی منجر شود.

تأثیر آزادسازی بر مصرف و محیط زیست

از منظر مصرف، افزایش قیمت بنزین معمولاً به کاهش تقاضا منجر می‌شود. مصرف میانگین روزانه ایران حدود ۱۱۰ میلیون لیتر است، اما برآوردها نشان می‌دهد اگر قیمت واقعی اعمال شود، مصرف ممکن است تا ۸۰ میلیون لیتر کاهش یابد، که سبب کاهش آلودگی هوا و فشار بر پالایشگاه‌ها خواهد شد. از نظر زیست‌محیطی، این اتفاق مثبت است. با این حال، چالش اصلی در دسترسی عمومی به حمل‌ونقل جایگزین، مثل اتوبوس و مترو، باقی می‌ماند. بدون تقویت زیرساخت‌های حمل‌ونقل عمومی، افزایش قیمت بنزین بیشتر اثر تورمی دارد تا اثر اصلاحی.

نقش نرخ ارز در تعیین واقعی قیمت

قیمت بنزین در ایران چقدر باید باشد؟

یکی از عواملی که محاسبه قیمت واقعی بنزین را دشوار می‌کند، نوسان نرخ ارز است. دولت معمولاً از نرخ نیمایی یا نرخ حسابی بودجه استفاده می‌کند، که فاصله زیادی با نرخ بازار دارد. تفاوت میان دلار ۶۰ هزار تومانی آزاد و دلار ۴۵ هزار تومانی نیمایی باعث می‌شود محاسبات اقتصادی متفاوت باشند. اگر دولت بر مبنای نرخ آزاد ارز عمل کند، عدد ۱۸ تا ۲۲ هزار تومان منطقی است، اما با نرخ نیمایی، عدد حدود ۱۲ تا ۱۵ هزار تومان می‌شود. به همین دلیل تحلیل‌ها در این زمینه همواره وابسته به سیاست ارزی کشور است و نمی‌توان یک عدد ثابت جهانی برای ایران در نظر گرفت.

چالش عدالت اجتماعی در اصلاح قیمت سوخت

یکی از مهم‌ترین موانع اصلاح قیمت بنزین در ایران، مسئله عدالت اجتماعی است. بخش عمده جامعه ایران خودرو ندارد یا از موتورسیکلت استفاده می‌کند، اما از یارانه گسترده بنزین بهره‌مند نمی‌شود. در مقابل، قشر متوسط به بالا که چند خودرو دارند، بخش عمده یارانه را مصرف می‌کنند. پیامد آن، نابرابری پنهان و توزیع ناعادلانه بودجه یارانه‌ای است. کارشناسان پیشنهاد می‌کنند، به جای حذف یارانه سوخت، بازتوزیع آن صورت گیرد؛ یعنی منابع حاصل از افزایش قیمت به‌صورت نقدی به دهک‌های پایین اختصاص یابد. این روش می‌تواند بخشی از آثار تورمی آزادسازی را خنثی کند.

سابقه تاریخی اصلاح قیمت سوخت در ایران

قیمت بنزین در ایران از دهه ۱۳۴۰ خورشیدی تاکنون حدود ۳۰۰۰ برابر شده است، اما این افزایش‌ها همواره کمتر از تورم عمومی بوده‌اند. مهم‌ترین اصلاح ساختاری در دهه ۱۳۸۰ با اجرای طرح هدفمندی یارانه‌ها رخ داد که قرار بود قیمت سوخت به تدریج واقعی شود. اما به دلایل سیاسی و اقتصادی، این روند متوقف شد. در آبان ۱۳۹۸ نیز افزایش قیمت باعث اعتراضات گسترده‌ای شد و دولت پس از آن از هرگونه اصلاح قیمتی عمده عقب‌نشینی کرد. اکنون، پس از چند سال، دوباره بحث واقعی‌سازی قیمت بنزین مطرح شده است، اما این‌بار با نگاهی به تأثیرات بین‌المللی و رشد قاچاق سوخت.

اثر آزادسازی بر صنایع و حمل‌ونقل

آزادسازی قیمت بنزین مستقیماً بر هزینه حمل‌ونقل کالا و مسافر اثر دارد. کامیون‌ها و تاکسی‌ها بخش عمده هزینه خود را از محل سوخت پرداخت می‌کنند. افزایش قیمت می‌تواند هزینه تمام‌شده کالاها را بالا ببرد و منجر به تورم در بخش‌های دیگر شود. با این حال، اگر سیاست‌های تکمیلی مانند افزایش بهره‌وری سوخت، نوسازی ناوگان و جایگزینی خودروهای گازسوز یا برقی اجرا شود، اثر تورمی می‌تواند کنترل گردد. کارشناسان معتقدند بدون بسته حمایتی حمل‌ونقل و سهیم‌سازی دهک‌های پایین، آزادسازی بنزین به بحران‌های اجتماعی خواهد انجامید.

مقایسه هزینه زندگی با قیمت سوخت در جهان

در کشورهای توسعه‌یافته، هزینه سوخت در سبد خانوار حدود ۴ تا ۶ درصد از درآمد ماهانه است. در ایران، با فرض افزایش قیمت واقعی، این نسبت می‌تواند تا ۲۰ درصد برای خانوارهای کم‌درآمد برسد. بنابراین هر اصلاح قیمتی باید همراه با حمایت‌های هدفمند باشد تا فشار مستقیم بر معیشت خانواده‌ها کاهش یابد. در غیر این صورت، افزایش قیمت بنزین نه‌تنها مصرف را کاهش نمی‌دهد، بلکه به افت رفاه عمومی منجر می‌شود.

آیا تولید داخلی بهانه‌ای برای ارزانی است؟

برخی مدیران معتقدند چون ایران تولیدکننده بنزین است، نباید قیمت آن به سطح جهانی برسد. این استدلال از دید اقتصاد انرژی چندان معتبر نیست، زیرا حتی در داخل، هزینه تولید بر پایه ارزش نفت خام جهانی سنجیده می‌شود. تولید داخلی از نفت خام خودمان انجام می‌شود، اما اگر همان نفت صادر شود، ارزآوری دارد. لذا قیمت پایین بنزین به معنای از دست دادن درآمد صادراتی است. در واقع مردم بنزین را ارزان می‌خرند، ولی هزینه واقعی آن از جیب دولت (و در نهایت از کل جامعه) پرداخت می‌شود.

اقتصاد سیاسی تصمیم‌گیری درباره بنزین

واقعی‌سازی قیمت بنزین در ایران صرفاً یک موضوع اقتصادی نیست، بلکه به شدت سیاسی است. دولت‌ها نگران واکنش اجتماعی هستند و هر تصمیم‌گیری در این زمینه ممکن است به کاهش محبوبیت سیاسی یا بی‌ثباتی منجر شود. لذا اغلب تصمیم‌ها به تأخیر می‌افتند یا نیمه‌کاره رها می‌شوند. از سوی دیگر، گروه‌های ذی‌نفع مانند مصرف‌کنندگان شهری و اقشار دارای خودرو، در برابر هر تغییر مقاوم‌اند، در حالی که منافع کلان اقتصادی در بلندمدت ایجاب می‌کند یارانه‌ها هدفمند شوند.

پیشنهاد کارشناسی برای اصلاح تدریجی قیمت

اقتصاددانان راهکار اصلاح تدریجی را پیشنهاد می‌کنند: افزایش تدریجی قیمت طی چند سال، به‌همراه پرداخت یارانه نقدی به دهک‌های پایین، توسعه ناوگان حمل‌ونقل عمومی، و کنترل تورم انباشته. این مدل می‌تواند از شوک ناگهانی جلوگیری کند و همزمان ساختار مصرف را عقلانی‌تر سازد. به‌علاوه، راهکارهای غیرقیمتی مانند فرهنگ‌سازی مصرف بهینه و تشویق خودروهای کم‌مصرف نیز مکمل این روند هستند.

قیمت بنزین در ایران چقدر باید باشد؟

نتیجه‌گیری نهایی

با جمع‌بندی تمام داده‌ها، می‌توان گفت قیمت واقعی هر لیتر بنزین در ایران بین ۱۸ تا ۲۲ هزار تومان است، اگر تمام هزینه‌های واقعی و ارزش جهانی نفت لحاظ شود. ادعای ارزش یک‌دلاری برای بنزین از دید اقتصاد جهانی کاملاً درست است، اما از منظر ساختار داخلی و چند‌نرخی ارز، ممکن است کمی پایین‌تر باشد. بنابراین وقتی سخن از آزادسازی قیمت بنزین به میان می‌آید، بدترین سناریو آن است که نرخ واقعی بین ۲۰ تا ۲۲ هزار تومان تثبیت شود. تحقق این سناریو بدون آماده‌سازی اجتماعی و اقتصادی می‌تواند تبعات سنگینی در حوزه تورم و رفاه عمومی داشته باشد. اگر دولت بخواهد به سمت واقعی‌سازی حرکت کند، باید در کنار اصلاح قیمت، بسته‌ای از سیاست‌های حمایتی، سرمایه‌گذاری در حمل‌ونقل عمومی، و بازتوزیع عادلانه یارانه‌ها را نیز در دستور کار قرار دهد. تجربه نشان داده تصمیم‌های ناگهانی در این حوزه، آثار جبران‌ناپذیری دارد. اقتصاد ایران نیازمند اصلاح آرام، تدریجی و خردمندانه در حوزه انرژی است؛ اصلاحی که بتواند هم به ثبات مالی دولت کمک کند و هم به عدالت اجتماعی نزدیک‌تر شود. در غیر این صورت، همچنان پرسش اصلی پابرجاست: قیمت واقعی بنزین در ایران چقدر باید باشد؟

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا