آب دست خانواده هاشمیه!
پیشنهادهایی ارائه کردهام که امیدوارم به کار آید:
فوت: یکی از راههای مستقل دفع شر، فوت است. شما همین طور که نشستی، تا احساس آلودگی کردی فوت میکنی. به این ترتیب آلودگی از حول و حوش شما دور میشود و میرود سمت بغلی. حالا اگر ایشان هم اقدام به فوت کند، آلودگی با همت بادی شما، فوت به فوت میرود.
شیلنگ: همانطور که میدانید در هر مولکول آب یک اتم اکسیژن وجود دارد. در نتیجه آب میتواند به افزایش اکسیژن هوا کمک کند. شما که عادت داری بروی پیاده رو را با دل و جان آب دهی و یک جوری آب پرفشار را لای سنگهای پیاده رو بگیری که انگار پدرت را زخمی کرده، حالا کمی از همین آب را به سمت بالا بگیر. بله درست است، همان وری! آب را به سمت بالا بگیرید و از این طریق به افزایش اکسیژن در هوا کمک کنید. اگر هم کسی اعتراضی کرد، با همان شدتی که انتقامت را از سنگهای توی کوچه میگیری، شلنگ را به سمت چشمان طرف نشانه بگیر. چیزی که زیاد است آب. فریب این تبلیغات کاذب را هم نخورید؛ آب هست، زیاد هم هست، منتها بین «خوداشون» پخش میکنند. مگر نشنیدهاید که میگویند «آب دست خانواده هاشمیه؟»
خودروی تک سرنشین: بارها گفته شد تا جایی که میشود از خودروی شخصی استفاده نکنید تا دود کمتری به دودهای موجود اضافه شود اما همهاش دروغ است. خود من مدتی است ماشینم خراب شده و بی ماشین در سطح شهر عبور و مرور میکنم، شما بگو از دود این شهر کم شده؛ نشده. به نظرم اتفاقا هر چه بیشتر و برای هر کار حتی خرید چیپس و ماست از سوپری سر کوچه، از خودروی شخصی استفاده کنید. نتیجه این میشود که آلودگی حتی توی کوچههای فرعی هم جاری شود و این هارمونی و هماهنگی، باعث میشود دیگر بابت قرار گرفتن ناگهانی در هوای آلوده، شوک به بدن وارد نشود. حتی به نظرم روزی سه بار ماشینتان را روشن کنید و داخل پارکینگ گاز دهید، تا ته.
نصب اگزوز سردر ساختمان شهرداری، شورای شهر، ریاست جمهوری و مجلس: یک اگزوز بزرگ بالای این ساختمانها نصب کرده و آن سرش را به یک دیزل وصل کنید. تا دیدید یکی از اعضای این نهادها میخواهد رد شود، دود بدهید و از این طریق به آنها بفهمانید چه حالی دارید. شاید گمان کنید روز بعدش شما را با همان اگزوز به نهادهای انتظامی معرفی میکنند اما این طور نیست؛ مسئولان کشور عزیزمان ایران مثل مسئولان غربی نیستند که از این کارها کنند. (انداخت مشان توی رودربایستی، بروید جلو خیال تان راحت باشد).
امضا: چرت نویس
محمد صفا جویی