ناتوانی دولتها در ایجاد شغل برای جوانان و دلسرد شدن از یافتن یک موقعیت شغلی مناسب در سالهای اخیر باعث انفجار دستفروشی در بازار کار ایران شده ؛ آنها را وادار کرده تا برای فرار از بیکاری فکری کنند.
یکی از پدیده های عجیب در بازار کار ایران که در طول یک دهه اخیر رواج بیشتری یافته و خود را نشان می دهد، دستفروشی است. فقط کافی است از منزل خارج شویم تا در معابر شهر، خطوط مترو، در اتوبوسهای درونشهری، بر سر چهارراه ها و بسیاری اماکن دیگر با دستفروشان برخورد کنیم.
آنها برای گذران زندگی خود اجناسی را در دست دارند و از مردم می خواهند تا از آنها خرید کنند. کارشناسان عقیده دارند وجود هزاران دستفروش در معابر و بازارها نشان می دهد که تنگناهای اقتصادی فراوانی در زندگی مردم وجود دارد و این مسئله باعث می شود تا برخی از آنها برای امرار معاش به دستفروشی رو بیاروند.
دستفروشان مرتبا اجناس خود را تبلیغ می کنند و با تاکید بر فروش به قیمت پایین، شما را ترغیب می کنند تا از آنها خرید کنید. آنها حتی تخفیف هم می دهند تا بتوانند در پایان کار روزانه فروش خود را تکمیل کرده باشند و دوباره مجبور نباشند اجناسشان را به خانه برگردانند. در واقع باید گفت دستفروشان افرادی هستند که محل کار خود را به خیابان آورده و در حال امرار معاش هستند.
هر چند دستفروشان و فروشندگان دوره گرد اغلب انسانهای شریفی هستند که برای کسب درآمد و امرار معاش به این کار دست می زنند اما واقعیت این است که رشد این پدیده در بازار کار ایران نشان دهنده شدت کسری معیشتی برخی خانوارها و ناتوانی در تامین مخارج زندگی است و دستفروشی روی خوش اقتصاد محسوب نمی شود.
دستفروشی؛ چهره زشت بازار کار
در واقع بازار کار یکی از بدترین چهره های خود را در قالب دستفروشی نشان می دهد که طی آن افرادی مجبور می شوند برای کسب درآمد به اندک سودهایی که ممکن است دستفروشی برای آنها به همراه داشته باشد، دلخوش باشند. البته ممکن است برخی دستفروشان نیز سودهای خوبی از فروش به دست بیاورند که این گزارش قصد ندارد به آنها بپردازد.
به صورت کلی، پدیده دستفروشی یک مسئله چند وجهی است که از جوانب گوناگونی می توان به بررسی آن پرداخت. بحث استفاده از کودکان و در واقع سوء استفاده از بچه ها در قالب دستفروشی یک مسئله است که می توان آن را مورد بررسی قرار داد. گسترده شدن چتر اقتصاد غیررسمی و واسطه گری در اقتصاد ایران، توسعه فعالیت های غیرمولد و همچنین تکدی گری در قالب دستفروشی؛ موضوعاتی است که در رابطه با فعالیت دستفروشی می تواند مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد.
هدف این گزارش این نیست که بگوید تنها در ایران است که دستفروشی می شود و هیچ یک از اقتصادهای دیگر دنیا اینگونه نیستند بلکه تاکید طرح این سئوال است که آیا افزایش پدیده دستفروشی در ایران نشان دهنده از بین رفتن مکانیزمهای بازار کار در امکان دسترسی همگان به اشتغال مناسب نیست؟
کارشناسان بازار کار می گویند دستفروشی جوانان و رواج این پدیده زشت در بازار کار ایران نشان دهنده اوج ناامیدی و دلسرد شدن اغلب کارجویان برای دستیابی به فرصتهای شغلی است. امروز اغلب جوانان دستفروش در پاسخ به این سئوال که چرا تلاشی برای یافتن یک شغل معقول نکرده و یا نمیکنند؛ این است که قبل از دستفروشی برای ورود به بازار کار غیررسمی تلاش کرده اند اما نتوانسته اند شغلی بیابند و حالا مجبورند برای امرار معاش دستفرشی کنند.
چرا دستفروش میشویم؟
حمید حاج اسماعیلی در گفتگو با مهر با بیان اینکه یکی از علتهای گسترش بی سابقه دستفروشی در بازار کار ایران در سالهای اخیر نابسامانی بازار کار است، گفت: هرچقدر بازار کار رسمی کشور تحت فشار قرار دارد، بازار غیررسمی و واسطه گری در ایران رونق دارد و افراد از فعالیت در این بخشها سود می برند.
این کارشناس بازار کار اظهارداشت: یکی از دلایل توسعه دستفروشی در ایران را البته باید اشکالات سیستم توزیع دانست، چرا که دستفروشان معمولا کالاها و اجناس را با قیمت مناسب تری نسبت به بازار رسمی به دست مردم می رسانند و این مسئله باعث گرایش مردم به آنها و در نتیجه سودآور شدن دستفروشی شده است.
حاج اسماعیلی ادامه داد: متاسفانه بی برنامگی دولتها در حل معضلات بازار کار باعث شده تا بخشی از جویندگان کار کشور ناگزیر به سمت دستفروشی گرایش پیدا کنند و در واقع فضای اقتصادی کشور، رواج پدیده دستفروشی را مهیا می کند.
وی تاکید کرد: رشد قارچ گونه دستفروشی در کشور امروز در بستر نابسامانی بازار کار رسمی فراهم شده و دولت باید حتما برای هدایت کارجویان به سمت بازارهای کار رسمی کشور برنامه ریزی داشته باشد. سئوال این است که چرا بازار کار غیررسمی کشور این قدر توسعه پیدا کرده است؟
این کارشناس بازار کار افزود: هرچند ممکن است دستفروشی برای افراد درآمدهایی را نیز به همراه داشته باشد اما در واقع به دلیل نبود هیچ گونه حمایت اجتماعی، باید دستفروشان را جزو افراد بیکار و فاقد شغل تلقی کرد.
دستفروشان هم بیکار هستند
به عقیده حاج اسماعیلی، دولت میتواند با ایجاد بازارچه هایی تحت نظارت، دستفروشی را سر و سامان بدهد و حداقل تلاشی شود برای هدایت فعالیتهای غیررسمی اقتصاد به سمت بازار کار رسمی. در این شرایط میتوان امیدوار بود که افراد شناسنامه کاری بگیرند و حمایتهایی از آنها به عمل آید.
وی خاطرنشان کرد: هرچقدر ما در جامعه دستفروشان بیشتری را ببینیم، به این معنا است که بنگاهها در حال نابودی هستند. البته نه به این معنا که دستفروشان در حال نابودی اقتصاد هستند، بلکه هدف این است که تاکید شود فضای اقتصادی کشور به شدت به سمت دلالی، واسطه گری، استفاده از رانت و مسائلی از این دست پیش رفته و دستفروشی نیز حاصل شکل گیری همین نوع اقتصاد است.
این کارشناس بازار کار با بیان اینکه اغلب جوانان تحصیل کرده به امید دستیابی به مشاغل استخدامی و دولتی تلاش می کنند، گفت: حال که دولت نمیتواند توسعه یابد و ایجاد شغل کند، دستکم بخش خصوصی و تعاونی را رونق دهد و شرایط به نحوی پیش برود که این دو بخش بتوانند فعالیتهای اقتصادی کشور را به دست بگیرند و ایجاد شغل شود.