خواندنی

نهالی که نهاد شد

عصر روز یکشنبه 19 تیر 1305 خورشیدی نخستین شماره روزنامه اطلاعات (به صورت متوالی) پس از یک سال انتشار ناپیوسته در حالی منتشر شد که در شناسنامه آن آمده بود: «صاحب امتیاز و مسوول: ع. مسعودی- ناشر: مرکز اطلاعات ایران- محل اداره: خیابان لاله زار – کوچه وثوق نظام- تک نسخه چهار شاهی»

روزنامه اطلاعات در واقع کار خود را از سال 1304 شروع کرده بود و به این اعتبار هم 90 ساله است و اگر شروع انتشار متوالی را از 19 تیر 1305 در نظر بگیریم نیز بازمی توان گفت پا به 90 سالگی گذاشته است.

غرض از این گفتار اما این مته به خشخاش گذاشتنِ زمانی نیست .بیان این نکته است که «اطلاعات» اکنون یک «نهاد» است و در سرزمینی که گاه عمر رسانه ها به یک سال هم نمی رسد 90 ساله شدن یک موسسه اتفاق مثبت و متفاوتی است.

شاید برخی خرده بگیرند که این «اطلاعات» آن «اطلاعات»ی نیست که عباس مسعودی پایه گذاشت چون پس از انقلاب اسلامی مصادره شد و با مدیریتی دیگر به کار خود ادامه داده است و عمر آن را نمی توان تا قبل از 1357 برد.

این سخن هر چند به تعبیری درست است  اما بد نیست بدانید مسعودی در سال 1353 درگذشت و پس از آن مدیریت موسسه به دست فرزندان او – فرهاد و بهرام – افتاد و هر چند اطلاعات با حکم  احمد آذری قمی دادستان وقت انقلاب مرکز مصادره شد و در اختیار بنیاد مستضعفان قرار گرفت اما حجت الاسلام سید محمود دعایی که از سال 1359 سرپرستی آن را بر عهده گرفت از بهرام مسعودی دعوت به کار کرد و با رضایت او و این توجیه که موسسه اطلاعات بدهی های سنگینی به بانک ها داشته عملا از شکل مصادره خارج شد و بهرام رسما اجازه داد از این عنوان در سطح بین المللی نیز استفاده شود. به عکس کیهان که سناتور مصباح زاده برند را از آن خود می دانست و در لندن کیهان را منتشر می کرد.

بهرام مسعودی در ایران ماند و امکاناتی هم گرفت و ادعای مالی و حقوقی هم مطرح نکرد و به همین خاطر اصطلاحا « چشم» او حداقل در ظاهربه دنبال این موسسه نبوده و این اتفاق با ابتکار و روحیه مداراجوی شخص سید محمود دعایی رخ داد بی آن‌که هیچ الزام قانونی داشته باشد ولی موجب شد به کارکنان این موسسه احساس کار در یک بنگاه مصادره ای دست ندهد و این حس با مشاهده «بهرام مسعودی» که هر از گاهی سر می زد قوت می گرفت.

90 ساله شدن روزنامه اطلاعات البته که خبر خوب و دلچسبی است اما همزمان موسسات رسانه ای دیگر را نیز فرایاد می‌آورد که خصوصا در دهه 70 جوانمرگ شدند در حالی که اکنون می توانستند 20 یا 15 یا 10 سالگی خود را جشن بگیرند.

البته خوشبختانه معدودی از نشریات از توفان های سیاسی و تنگناهای اقتصادی جان به در برده و 20 ساله شده یا 20 سالگی را پشت سر گذاشته اند. از این جمله‌اند: روزنامه جمهوری اسلامی، ماهنامه فیلم، فصل نامه بخارا، فصل نامه نگاه نو، هفته نامه امید جوان ، ماهنامه طنز و کاریکاتور و چند نشریه دیگر اما غالب نشریات قدیمی یا به محاق توقیف افتادند و از ادامه انتشار بازماندند، یا به دلایل اقتصادی متوقف شدند یا مانند «دانستنیها» که امتیاز آن از بخش خصوصی به عمومی انتقال یافت و از این رو می توان گفت از حیث «نهادهای مطبوعاتی» در زمره فقیرترین کشورهای منطقه به حساب می آییم در حالی که از نظر سابقه انتشار روزنامه و نشریه از همه پرپیشینه تریم و از 150 سال هم فراتر می رویم.

90ساله شدن روزنامه اطلاعات در عین این که خبر خوبی است و شایسته شادباش اما یادآور دیگرانی هم هست که می توانستند بمانند و بپایند اما نماندند و نپاییدند  و در واقع این جشن تولد، سوگ هایی را نیز به خاطر می‌آورد.

«نهال»هایی که «نهاد» نشدند وگاه یک ساله نشده فرو‌پژمردند. حال آن که مجازات ها – فارغ از قضاوت درباره شدت و غلظت آنها- می توانست به جای شخصیت های حقوقی متوجه افراد و البته موقت باشد نه آن که کل موسسات را از پا بیندازند.

البته خوش بختانه در سال های اخیر برخی نشریات توقیف شده انتشار خود را از سر گرفته اند و بعضا مانند «ایران فردا» این اتفاق پس از 14 سال رخ داده است . هرچند یک گپ‌ طولانی موجب تغییرات گسترده و زیان های اقتصادی شده باشد.

ماهنامه فیلم در 20 سالگی خود نوشت: کاش وقتی یک موسسه مطبوعاتی 20 ساله می شود به آن به چشم میراث فرهنگی نگاه کنند و به خاطر یک اشتباه یا سوء تفاهم کل موسسه را با خطر نابودی مواجه نکنند.

آرزو کنیم همه رسانه ها و نشریات از نهال به نهاد تبدیل شوند. جامعه مدرن بیش از هر چیز به نهاد نیاز دارد و ما همچنان از حیث نهاد در همه عرصه ها فقیریم و این زیبنده کشوری نیست که وقتی در انقلاب مشروطه دست به نهاد‌سازی زد تعداد کشورهای مستقل منطقه با احتساب شمال افریقا هم از 6 مورد فراتر نمی‌رفت.

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا