فید

توضیح درباره عکس هسته‌ای عوامل «پایتخت»

هومن حاج عبدالهی (بازیگر «پایتخت» و مجری) درباره حاشیه‌ی عکس شیرینی به دست گرفتن عوامل «پایتخت» بعد از توافق هسته‌ای که منجر شده بود برخی به آنها انگ روزه‌خوار بزنند، توضیح داد: بچه‌های «پایتخت» آدم‌های متعهدی هستند که دور هم برای خنداندن مردم جمع شدند.

پایتختی‌ها برای رسالتی که روی دوششان است در گرمای ۴۰ درجه با رطوبت ۷۵ درصد روزی 15 ساعت کار می‌کردند. اما برخی هستند که عکس را نمی‌بینند از شیرینی عکس لذت نمی‌برند و فقط یکسری چیزهایی را می‌بینند که دوست دارند دردسر درست کنند.

وی افزود: بعد از بروز این حاشیه خانم غفوری پشت صحنه را سرپا نگه داشت بودند و از ما خواست کارمان را انجام دهیم و او خودش مصاحبه می‌کند و توضیح می‌دهد.

سید علی ضیاء، مجری برنامه «امشب» شب گذشته یکشنبه ( ۲۸ تیر ماه) میزبان هومن حاج عبدالهی (بازیگر «پایتخت» و مجری) بود.

توضیح درباره عکس هسته‌ای عوامل «پایتخت»

همزمان با «پایتخت» سر صحنه «آقا و خانم سنگی» بودم

هومن حاج عبداللهی در پاسخ به سوال ضیاء درباره سبیل‌هایش توضیح داد: مو و سبیل من مصنوعی و هنر دست مجید اسکندری عزیز است. من همزمان سر یک سریال دیگر به اسم «آقا و خانم سنگی» هم بودم که به زودی پخش می‌شود.

او در ادامه گفت: به همه مردم خوب پایتخت، غیر پایتخت، پایتخت بین ها و پایتخت نشین‌ها سلام می کنم. راستش ما به قدری تلفات داشتیم که نشد دیگران بیایند. محسن تنابنده کسالت داشت، احمد مهرانفر هنوز شمال بود و آقای مقدم هم که نتوانستند بیایند.

عوامل پشت صحنه پاس گل را به ما دادند

حاج عبدالهی یادآور شد: زمان ضبط سکانسی که در آن از عروسی فیضی نام برده می شد، هوا خیلی گرم بود. به طوری که چند نفر از شدت گرما، به گریه افتادند. من آن روز خیلی خجالت میکشیدم که توی شاسی بلندی می‌نشستم که کولرش روشن بود، در حالی که دیگران با زبان روزه،گرمشان بود. خیلی‌هاتلاش کردند پایتخت بدرخشد و ما نماینده آن طیف از زحمت کشان پشت صحنه بودیم که پاس گل را به ما می‌دادند و ما گل می‌کردیم.

صداپیشه پنگول تأکید کرد: هدایت‌ هاشمی‌ و محمدرضا علیمردانی و من ۲۰ سال است دوست هستیم، دیگر قلق هم دستمان آمده است، قشنگ یکدیگر را نقد می‌کنیم و نقدهای هم را می‌پذیریم، پشت صحنه پایتخت هم زندگی در جریان است.

نمی گذارم بچه ها بی پنگول بمانند

وی ادامه داد: اولین قسمت زنده پنگول پخش شد، از شنبه آینده برنامه «رنگین کمان» تولیدی می‌شود، من هم هفته ای یک بار می‌روم ضبط تا بچه‌ها بی‌پنگول نمانند. شانس و بخت و اقبال من است که این عروسک اینقدر موفق شده، آقاجون قیطون پدربزرگ پنگول هم با صدای محمدرضا علیمردانی دوباره به برنامه آمد. تولیدی‌ها از فردا صبح کلید میخورد و شروع می‌شود.

ضیاء نیز به شوخی گفت: علیمردانی به آنتی بیوتیک تلویزیون تبدیل شده بود و در این چند روز هر هشت ساعت یک بار روی آنتن بود.

حاج عبدالهی بیان کرد: او آدم ویژه ای است و به شخصه در این سفر خیلی چیزها از او یاد گرفتم و به من کمک کرد.

می‌توانیم تا پایتخت 10 داشته باشیم

وی درباره سرنوشت پایتخت نیز گفت: در هر سکانس و قسمت پایتخت پیام رسانی وجود داشت و در عین حال شیرین و جذاب بود. محسن تنابنده تا شش فصل دیگر هم می‌تواند پایتخت را طراحی کند و کار را جلو ببرد یعنی تا پایتخت ۱۰ را می توانیم داشته باشیم. سیروس مقدم هم که امپراطور سریال‌سازی تلویزیون است.

این بازیگر درباره این تعریف هایش تصریح کرد: من هیچ احتیاجی ندارم کار کنم، چه اجرا چه صداپیشگی چه بازیگری فقط دوست دارم.

حاج عبدالهی درباره ضیا نیز گفت: تو پسر خیلی خوبی هستی، حسود هم نیستی و مشکلی هم نداری کسی بیشتر از تو کار می‌کند یا کمتر تو.

وی همچنین یک نقد اجتماعی داشت و گفت: مشکل اصلی مردم ما خندیدن است. واتساپ، وی چت، لاین و تلگرام شده بلای جان ما. دیگر اعضای خانواده با هم صحبت نمی‌کنند و حتی تلگرامی‌حال یکدیگر را می‌پرسند.

خودم را بازیگر می دانم اما اجرا را کنار نمی گذارم

او در پاسخ به اینکه آیا اجرا را ادامه می دهد یا خیر، گفت: من بر حسب اتفاق و لطف دوستان عزیزم مجری شدم. وگرنه از سال ۷۱ با بازیگری کارم را شروع کردم و همچنان خودم را بازیگر می‌دانم. اگر دوبله انیمیشن انجام دادم برای بچه‌ها بود و اگر صدای عروسک می شوم یا اجرا کنم صرفا برای این است که می‌دانم می‌توانم مثمرثمر باشم و حرفی برای گفتن داشته باشم امادغدغه اصلی من بازی است. با این حال اجرا را نمی‌بوسم و کنار نمی‌گذارم اما ویژه تر اجرا می‌کنم و بیشتر سراغ برنامه های مناسبتی می روم چون نمی توانم روتین وقت بگذارم.

حاج عبدالهی خطاب به ضیاء گفت: من یکی از کسانی هستم که برنامه شما را می‌بینم، هم به خاطر خودت که برای من و خانواده ام عزیزی هم به این خاطر که برنامه هایت خوب است.

او در پایان درباره فرزندش نیز گفت: جانان یک سال و نیمش را گذرانده و می‌خواهم او را بگذارم تراش کاری تا بتوانیم او را از شیر بگیریم!

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا