آب پاكي روي دست جنگ طلبان آمريكا
مهدی دل روشن
جمعه درآنجا برو و بیایی بود.شاید یکی ازایرانی ترین روزهایی که به خود دیده است این شورا دیروز بود.وزیرخارجه آمریکابه شورای روابط خارجی آمریکارفته بود. او در این جلسه مفصل از توافق هسته ای وین دفاع کرد.یک دفاع تمام عیار.
مرداول وزارت امور خارجه ایالات متحده در شورای روابط خارجی آمریکاگفت:«اگرما این توافق را نپذیریم و آن را اجرا نکنیم ایرانیها مستقیما به غنیسازی بازخواهند گشت.آنها این را به صراحت گفتهاند زیرا این امر راحق خود میدانند.آنهاعضو انپیتی هستندوبرخلاف کره شمالی آنهااز انپیتی خارج نشدهاندبرخلاف کره شمالی آنهاهیچ سلاح هستهای آزمایش نکرده و رهبرایران اعلام کرده که مادرجستوجوی سلاح هستهای نیستیم.»کری که با آب وتاب فراوانی صحبت می کرد،این گونه حرف هایش را ادامه داد:«هیچ چیز دراین توافق بر اساس اعتماد نبوده است.ماسادهلوح نیستیم وتاریخ را میدانیم.مامیدانیم که ایران درمنطقه چه کاری انجام میدهد.دریمن،درسوریه درعراق وحزبا… لبنان. اما اگر قرار است آنهاراعقب برانیم اولین قدم این است که ایرانی را عقب برانیم که سلاح هستهای ندارد.»وزیرخارجه آمریکا، همچنین آب پاکی را روی دست تندروهای جنگ طلب آمریکایی انداخت و گفت:« شاید از نظر برخی ها، بمباران تأسیسات هستهای ایران گزینه ای مطلوب روی میز باشداما به نظر رئیس جمهور اوباما،جنگ باید آخرین راهچاره باشد نه اولین.کری در پاسخ به سوالی درباره اینکه چرا تحریمها راسختتر نکردید هم گفت: « چون چین، روسیه، انگلستان، فرانسه وآلمان این امر را درصورتی که ایران آماده مذاکره میبود نمیپذیرفتند.تحریمها هیچ کاری برای اینکه آنها برنامه هستهایشان را کنار بگذارند انجام نداده. آنچه تحریمها انجام داده کشاندن آنها به پای مذاکره بود.»وی دربخش دیگری ازسخنان خودباانتقاداز«برجام»هراسی گفت:«نگرانی من این است که اگر کنگره توافق هستهای با ایران را رد کند دوستان مادراسرائیل منزویترومقصرترخواهند شدودر ارتباط با هر نوع گزینه نظامی محتمل، چین،روسیه و اروپا را از دست خواهیم داد.»وزیرخارجه آمریکا همچنین بااشاره به مشوقهایی که پیشنهادشده وتحریمهایی که اعمال شدندگفت: «با وجود تحریمها و هر آنچه که پیشنهاد شد ایران برنامه خود را ادامه داد زیرا آنها عمیقا اعتقاددارندکه به عنوان یک کشور عضو انپیتی حق برخورداری از برنامه صلحآمیز هستهای را دارند،زیراازاین واقعیت که آمریکا از صدام حسین حمایت کرده بود ناراحت بودند و زیرا از اینکه وقتی مردمشان تحت بمباران شیمیایی قرار گرفتند هیچکس قطعنامهای به شورای امنیت نبرد و آنها احساس میکردندکه باید برنامه مستقل خود را داشته باشند زیراهیچکس به آنها کمک نخواهد کرد».کری دربخش دیگری ازصحبت های خوددرباره مقاومت ملت و دولت ایران گفت:«آنها ثابت کردندکه تحریمها متوقفشان نخواهد کرد نمیتوان آنها را با تحریم تسلیم کرد.هیچکس نمیتواند.اکنون توافقی داریم که 6 کشور دیگر در آن به ما پیوستهاند.اگربه صورت یکجانبه ازآن کناره بگيريم
تحريمها،بازرسیهاوراستیآزماییهاازبین خواهدرفت وایران برنامهاش راازسر خواهدگرفت.»کری درپایان با اشاره به اینکه داراییهای مسدود شده ایران تنها زمانی به آنها تحویل خواهد شدکه تعهدات هستهای خودرا براساس برنامه جامع اقدام مشترک انجام دهند، گفت: آنها 150 میلیارددلارنخواهندگرفت.یقینا 100 میلیارد دلارهم نخواهندگرفت.پول واقعی که آنها به آن دسترسی خواهند داشت چیزی درحدودپنجاه واندی میلیارددلاراست.
حضور در کنگره پیش از شورا
اما حضور در شورا اولین بار نبود که کری برای توضیح راجع به برجام حاضر میشد. یک روز پیش از این نیز وزیر امور خارجه آمریکا به همراه وزیر انرژی و وزیر دارایی آمریکا که به معمار تحریم ها شهره است در جلسه سنای آمریکا حاضر شد و از توافق با ایران دفاع کرد.
راهروهای سنای آمریکا جمعه بامداد به وقت ايران، یکی از شلوغترین روزهای خود را در تاریخ دویست ساله آمریکا، تجربه می کند. یک روز جان کری به سنا می رود، یک روز دکتر ارنست و یک روز وزیری دیگر.
قصه چیست؟ چرا سنای آمریکا زمانی که شورای امنیت سازمان ملل قطعنامه توافق هسته ای با ایران را به تصویب رسانده، اینگونه قضیه رأی دادن به توافق را جدی و مهم جلوه می دهد؟ مگر غیر از این است که همه عالم و آدم می دانند که با تصویب شورای امنیت عملاً کنگره و به خصوص سنا توسط تیم اوباما دور زده شده اند و سناتورهای جمهوریخواه، قافیه را باخته اند؟
داستان توافق هسته ای با کشور ما، داستانی زیر پوستی دارد. آنطور که برخی از رسانه های غربی نقل کردهاند، بعضا دیده و شنیده شده که برخی سناتورهای دو آتشه جمهوریخواه در جمعهای خصوصی گفته اند، ما مشکلی با توافق هسته ای با ایران نداریم و علاوه بر این ، حتی آن را گامی مهم در جهت برقراری امنیت در جامعه جهانی میدانیم. مشکل ما چیز دیگری است. اوبامای دموکرات! چه کسانی که در ایران هستند، چه کسانی که در اروپا و چه کسانی که در خود ایالات متحده، بازی زیر پوستی کنگره را تا آخرش خوانده اند. جمهوریخواهان کنگره نگران هستند. نگران تاریخ. هم تاریخ حال هم تاریخ آینده. اول برویم سراغ تاریخ حال. تا سال 2016 چقدر زمان داریم؟ کمتر از یکسال. سالی که قرار است جمهوریخواهان با چنگ و دندان، صندلی شماره یک آمریکا را از زیر پای دموکرات ها بیرون بکشند. آن هم بعد از 8 سال. تا اینجای تاریخ ایالات متحده، داستان اینطوری بوده که 8 سال جمهوریخواهان ، مستأجر کاخ سفید بوده اند و 8 سال بعدی را دموکراتها. بنابراین، نوبتی هم که باشد، نوبت جمهورخواهان است. اما این وسط یک مشکلی وجود دارد. سال 2016، سال مقایسه کارنامه اوباما با رئیس جمهور سابق آمریکا یعنی جرج بوش است. جرج بوش چه کرد؟ اول به افغانستان، لشکرکشی کرد بعد به عراق و دست آخر هم ایران را محور شرارت خواند. اما 8 سال بعد از داستان جنگطلبیهای جرج بوش ، ورق برگشت و دکتر اوبامای حقوقدان نه تنها آتش هیچ جنگ دیگری را روشن نکرد بلکه مسئله هستهای در آستانه جنگ ایران را روی میز مذاکره، با قلم دموکراسی حل کرد. حتی اوباما تا دو قدمی تعطیلی زندان گوانتانامو پیش رفت و اگر فرصت داشته باشد بعد از فشردن دست کوبا بعد از نیم قرن حتما سراغ کره شمالی هم می رود تا گره هسته ای پیونگ یانگ را نیز باز کند. حالا شما فکر کنید یک شهروند آمریکایی دارای حق رأی در سال 2016 هستید؛ آیا اوبامای
صلح طلبی را انتخاب می کنید که هزینه هیچ جنگی را بر دوش مالیات دهندگان آمریکایی نگذاشته یا جرج بوشی را که مردم ایالات متحده را داغدار سربازان بیشمار کشته شده در افغانستان و آمریکا کرد؟ در کنار این، حل پرونده خاک خورده خصومت با کوبا را بگذارید که نیم قرن، قدمت داشت. در کنار اینها، طرح ملی بهداشت اوباما (اوباما کِر) را بگذارید. خب تا اینجا، جمهوریخواهان از همین الان، انتخابات ریاست جمهوری سال 2016 را رسماًً باخته اند.
برگردیم به راهروهای کنگره. جایی که لابی های صهیونیستی مثل نقل و نبات، دلار بین نمایندگان و سناتورها پخش می کنند تا رأی منفی به توافق هسته ای با ایران بدهند. متأسفانه، تعداد زیادی از سناتور ها و نمایندگان آمریکایی، وام دار جریانهای روت هستند. آنها باید بابت پولی که میگیرند، رأی بدهند. رأی آنها، رأی دل آنها یا فکرشان نیست. رأی شان، مفهومی پولی دارد. اینکه 4 سال دیگر باز هم بتوانند سناتور شوند و پا به کنگره بگذارند، تأثیر مستقیمی روی پولی دارد که می خواهند خرج تبلیغات کنند.
این را هم باید بگویم که درست است که ترکیب کنگره آمریکایی به نفع جمهوریخواهان سنگینی می کند اما در معادله رأی گیری درباره توافق هسته ای با ایران، هم جمهوریخواه موافق داریم و هم دموکرات مخالف توافق. به همین خاطر است که کارشناسان معتقدند که به هیچ وجه نمی شود دو سوم کنگره، مخالف توافق باشند و وتوی اوباما را بیاثر کنند.
بنابراین اگر بیش از 70 درصد جمهوریخواهان موافق توافق نباشند میتوان تخمین زد که 50 درصد آنها موافق توافق هسته ای با ایران هستند. اصل ماجرا، مخالفت با اوبامای دموکرات است. یعنی یک جنگ داخلی. باور کنید چند نفری از سناتورها و نمایندگان کنگره، نمی دانند ایران کجای دنیاست. حتی روی نقشه نمی توانند مکان جغرافیایی ایران را مشخص کنند!
به هر حال، افتخار نوشته شدن توافق هسته ای در تاریخ به پای دولت دموکرات، موضوع ساده ای نیست که جمهوریخواهان بخواهند از آن بگذرند. شاید اگر همین توافق در دولت بوش اتفاق می افتاد، الان شبکه های تلویزیونی جمهوریخواه، جشن ملی گرفته بودند و آب از آب تکان نخورده بود. به هر حال، اوباما، جرمی را مرتکب شده که برایش گران تمام شده است. جرمی به نام دموکرات بودن!همین!