اگر توافق نمیشد، چه میشد؟
مصطفی ایزدی. فعال سیاسی
در پاسخ به این پرسش دو گروه اظهارنظر میکردند: الف- مخالفان دولت، ب- موافقان دولت. اما مخالفان دولت؛ یعنی تندروهایی که برای تحریک احساسات مردم خود را دلواپس نشان دادهاند، با انواع و اقسام رسانههای باپشتوانه، اعم از مکتوب، مجازی، صوتی و تصویری که در اختیار دارند، کوشیدهاند که وانمود کنند توافقی صورت نمیگیرد. آنها از این راهبرد چند هدف داشتند؛ یکی اینکه دولت را ناتوان در خلق یک اعتبار و افتخار بینالمللی معرفی کنند. دوم اینکه با هو و جنجال، چنان فضاسازی کنند که دولتمردان از پیگیری حلوفصل مسائل و مصائب هستهای بهارثرسیده دست بردارند تا کاسبان تحریم همچنان کاسبی کنند. سوم اینکه به رؤسای کشورهای ششگانه القا کنند توافق هستهای با تیم مذاکرهکنندهای که از پشتیبانی مردم بیبهرهاند، نتیجهای ندارد. چهارم اینکه مذاکرات را به شکست بکشانند تا در انتخابات اسفندماه جاری سوژه قوی رقابت با اصلاحطلبان و میانهروها را در دست داشته باشند. پنجم اینکه ثابت کنند کار درست همان بود که در دو دولت حامی آنها یعنی احمدینژادیها انجام شد. ششم اینکه خدا میداند چه برنامههای دیگری داشتند. اما پاسخ موافقان دولت که از دلسوزان ملک و ملت هستند، بسیار روشن و شفاف و به دور از خلافگویی است؛ زیرا اگر در پی این همه گفتوگو و رفتوآمد، توافقی صورت نمیگرفت و به قول حسن روحانی «بدهبستان» در کار نبود و طرفهای مذاکره با حالت قهر میز مذاکره را ترک میکردند- چیزی که اسرائیل و دلواپسان ایرانی و آمریکایی میخواستند- چه اتفاقی رخ میداد؟ معلوم است چه میشد: تحریمها نه تنها برداشته نمیشد بلکه روزبهروز بر آنها افزوده میشد. همه زندگی و معیشت مردم ایران به اقتصاد بینالمللی وابسته نیست و کشور ما امکانات و استعدادهای بالقوه ممتازی دارد که مردم از آن برای اداره زندگیشان بهره میجویند، اما در عصر حاضر که ایرانیان به نفت و تکنولوژی خو گرفتهاند، بدون وجود معادلات و معاملات اقتصادی خارجی نمیتوان بخشی از نیازهای اساسی و خصوصا موارد زیربنایی کشور را تأمین کرد. در همین دوران چندینساله تحریم، دیدیم که کشورمان چقدر نیازمند روابط اقتصادی با خارج بود که متأسفانه برای رفع آن هزینه گزافی میپرداختیم. جز این، ارتباطات سیاسی و فرهنگی و علمی میتواند بر کشور رونق دهد و مردم را بهرهمند کند که همه اینها در دوران تحریم، با سربلندی و آزادانه، دستیافتنی نیست.
البته نگارنده بر این باور نیست که با رفع تحریمها مملکت گل و بلبل میشود و نیز انتظار ندارد که تلاش برای خودکفایی و استقلال اقتصادی و عزم ملی برایرساندن ایران به قلههای پیشرفت با رفع تحریمها کمرنگ شود. برعکس، در شرایطی که سایه تهدید به شکل گذشته بر سرمان نیست و امید و آیندهنگری بدون دغدغه، در میان آحاد جامعه جریان داشته باشد و در شرایط بهبود اقتصادی، امکانات ترقی در اختیار نیروی انسانی مستعد ایرانی قرار گیرد، همه امور بسامان خواهد شد. جوانان فرهیخته به جای پیداکردن راههای ترک کشور برای رسیدن به آیندهای بهتر، در ایران خواهند ماند و کشورشان را خواهند ساخت.
اکنون که ملت ایران توانایی مردان دیپلماسی دولت یازدهم در میدان سیاست جهانی با حریفان قدرتمند را دیدند، نسبت به آینده خودشان در پناه تدبیر و امید خوشبین هستند و مطمئناند که با پرچیدهشدن بساط تندروها- بهویژه با حضور گستردهای که مردم در انتخابات مجلس شورای اسلامی، خواهند داشت- فضای آرامش در جامعه و میدان کار و تلاش مضاعف برای مدیران اجرائی به وجود خواهد آمد. حال اگر توافقی صورت نمیگرفت میدان برای جولان بیحسابوکتاب تندروها فراختر میشد. این رخداد در حوزههای گوناگون سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و… اثر تخریبی خود را میگذاشت. در این یادداشت جای توضیح واضحات نیست. فقط میتوان خدا را شکر کرد که در ماه پر از خیر و برکت رمضان، امر خطیر مذاکره و پیامدهای مثبت آن را به نفع ملت ایران رقم زد.