ماسک مهربانی بیمارستانها بهزور بازرسی
گیسو فغفوری
این رتبه هر جایی خودنمایی میکند؛ بر دیوار پذیرش، حسابداری، آیسییو و سیسییو و… . به لطف همین درجه و بازرسی پیش از آن است که فضای بیمارستانهای خصوصی تغییر کرده؛ جزوههای آموزشی ردوبدل میشود، کلاسهای آموزشی برگزار میشود و سرپرستاران با دقت بیشتری به مشکلات شما گوش میدهند.
رسیدگینکردن به بیماران، کمبودهای موجود در فضاهای بهداشتی از وسیله تا دارو و بیتجربهبودن کادر خدماتی، دیرآمدن و زودرفتن دکترها، بیاحترامی رایج در بسیاری مواقع، عدم جوابدادن به سؤالات بیمار و همراه، لحنهای توهینآمیز و طلبکارانه حتی از سوی پایینترین افراد کادر خدماتی نسبت به مراجعهکنندگان، تنها اندکی از مشکلات رایج در بیمارستانهای خصوصی است. منظور بیمارستانهای دولتی نیست، منظور همان بیمارستانهای درجه اولی است که برای حضور هر شب در اتاق خصوصی، مبلغی بیشتر از یک میلیون باید پرداخت کرد. همان بیمارستانهایی که وقتی جلسات هیأتمدیره آن برگزار میشود و پزشکان خوشپوش از اتاقها خارج میشوند ناگهان یاد فیلمهای هالیوودی و سرمایهگذاران شرکتهای مهم جهان میافتید.
اما سؤال از مسئولان بازرسی این است که آیا نمیتوان در کنار این بازرسی محسوس به شیوهای دیگر این درجه و امتیازدهی را انجام داد تا این نقاب مصنوعی اندکی کنار رود؟ مثلا نمیتوان از بیمارانی که در طول سه، چهار ماه گذشته مراجعه کردهاند سؤالاتی را پرسید؟ یا نمیتوان به سراغ منتظران و مراجعان پشت درهای آیسییو یا کسانی که منتظر وقتشان در اورژانس هستند، رفت و سؤالاتی را مطرح کرد؟ آیا نمیتوان به سراغ پروندههای شکایتی رفت که در امور بیماران تشکیل شده و به بررسی آنها پرداخت؟
به لطف ستاره و درجه بیمارستانهاست که درآمد آنها افزایش مییابد و به لطف آشناییهاست که احتمالا شکایتها در دفترهای مختلف بایگانی میشود. توانایی و دانش پزشکان و متخصصان سبب میشود تا بیمار و همراه بیمار هر سختی و کمبودی را تحمل کند تا بتواند از دانش آنان برخوردار شود، پزشکان متخصصی که برای هربار حضور بر بالین بیمار بستریشده بین ١٧١ تا ٢١٠ هزار تومان در قبال پنج دقیقه دریافت میکنند و بقیه ٢٣ ساعت و ٥٥ دقیقه، بیمار و همراهانش با کمکبهیاران در ارتباط هستند. کمکبهیارانی که به لطف آموزش حداقلی، توانستهاند به بیمارستانها راه پیدا کنند.
بیمار و همراه بیمار وقتی از وضعیت ناراحت میشوند و میبینند پولی که از آنها گرفته میشود در قبال خدماتی که به آنان داده میشود، قابل مقایسه نیست، اول آرزو میکنند که کاش پرسنل نیز اندازه دانش و تجربه پزشک متخصص، در حوزه فعالیت و شغل خود دانش و تجربه داشته باشند و وقتی که لحظاتی کم میآورد و با ناراحتی میخواهد اقدامی بکند با تابلوی دیگری مواجه میشود که هر مسئولی آن را بالای سر خود قرار داده است؛ همان تابلویی که ماده قانونی را در بر گرفته است: «دشنام و صدای بلند و توهین به کارمند در حال انجام وظیفه مجازات و پیگرد قانونی دارد.» امسال هم میگذرد و درست است که وزیر بهداشت سعی میکند با انجام فعالیتهای متفاوت شکل دیگری از اعتبار را برای سیستم بهداشتی کشور تأمین کند، اما به نظر میرسد هنوز راه زیادی باقی مانده است که همراهان و بیماران مراقبت و احترام را از دستاندرکاران بیمارستانها انتظار داشته باشند. در این میان دیدن سریالهایی مثل پزشکان یا پرستاران و مقایسه آن با فضای واقعی بیمارستانهای ایران موجب اندوه است. البته در کمال تأسف در خلوت نیز اشتراکات زیادی بین محیط بیمارستانها با سریال « درحاشیه » میتوان پیدا کرد و جز حسرت و صبوری چاره دیگری نمیتوان داشت.