دستِ پیش رئیس صدا و سیما
«سرافراز» دیروز بعد از حضور در کمیسیون فرهنگی مجلس به «خانه ملت» گفته است: «باید مردم نسبت به اظهارات طرف غربی و نیز دیدگاههای کارشناسان داخل کشور در خصوص این مذاکرات آگاه باشند ولی عدهای توقع دارند فقط حرفهای موافقان مطرح شود و پوشش صداوسیما یکطرفه باشد؛ که این امر رویکرد ما نبوده است. این رویکرد به آن معنا نیست که دیدگاههای طرف غربی و آمریکاییها درباره مذاکرات منعکس نشود زیرا بههرحال آنها نیز اظهاراتی دارند و تهدیدهایی را در قبال سیاستهای ایران انجام میدهد که قرار نبوده از سوی صداوسیما سانسور شود».
ظهور منتقدان در سیما
این گشادهدستی در طرح گفتههای منتقدان توافق و تمایل صداوسیما به سانسورنکردن نظرات، رویکرد اخیر رسانه ملی و صرفا در موضوع توافق هستهای است. چنین میلی را «رسانه ملی» درباره شش قطعنامهای که پیش از این علیه ایران از سوی شورای امنیت صادر شد، از خود نشان نداده بود. پرسش این است که اگر «آگاهی» و پوشش نظرات مخالفان و موافقان دغدغه رسانه ملی است چرا آن را در رویه کلی این رسانه نمیتوان دید؟
خیلیها در داخل معتقد بودند صدور قطعنامههای پیشین و تحریمهای پیدرپی تا حد زیادی متأثر از عملکرد اشتباه دولت نهم و دهم بود. به اعتقاد آنها، دولتی که قطعنامهها را «کاغذپاره» میخواند و معتقد بود تا جاییکه میخواهند قطعنامه بدهند تا محل صدورش پاره شود! پس با آغوش باز به استقبال تحريم میرفته است. صدای این منتقدان اما هیچوقت در رسانه ملی شنیده نشد.
منتقدان با روایت «سرفراز» موافق نیستند و به اعتقاد آنها سیمای ملی به سیمای دلواپسان نزدیکتر است. به اعتقاد آنها تصویر توافقی که از خروجی صداوسیما بیرون میآید چندان با سیمای واقعی توافق همسو نیست. وجوه منفی آن برجستهتر و دستاوردهای آن کمرنگتر شده است. این را حتی «علياكبر ولایتی» وزير اسبق خارجه و مشاور بینالملل مقاممعظمرهبری هم متوجه شده وقتی کنایهوار به مجری صداوسیما در یک برنامه خبری میگوید: «اینکه در مورد توافق هرچه بگوییم، شما قانع نشوید، به خودتان مربوط است؛ غرض ما مجادله نیست.
آنها که حرف ما را میشنوند قضاوت میکنند». این جمله «ولایتی» را اگر کنار این پاسخ او به مجری که «اگر توافق را «بد» توصیف کنیم، بیانصافی کردهایم» قرار دهیم، آن وقت سخن او معنادارتر میشود. کنایه «ولایتی» یعنی مجری رسانه ملی دارد خط خود را میرود و کاری به پاسخهای مصاحبهشونده ندارد. خطی که به خط دلواپسان و نقدهایشان از گوشه و کنار مجلس یا تریبونهایشان شبیهتر است.
تعبیر «محمدجواد ظریف»، وزیر امور خارجه و مسئول تیم مذاکرهکننده هستهای ایران هم از رویکرد صداوسیما جالب است. او در گفتوگو با روزنامه اعتماد گفته بود: «در مصاحبه تلویزیونیام برخی این حس را پیدا کردند که بازجویی شدهام». اگرچه خودش گفته است: «اما خودم اینطور فکر نمیکنم».
در نمونهای دیگرمجری با سؤالاتش درباره ابهامات قطعنامه از «عراقچی» او را به سمتی میبرد که فقط چند ساعت بعد از تصویب قطعنامه، عضو ارشد تیم مذاکرهکننده را مجبور میکند از احتمالات و شرایط «نقض» آن از سوی ایران سخن بگوید؛ ابهاماتی که بهنظر میرسد ابهامات صداوسیماست، درحالیکه مخاطبان صداوسیما مشتاق شنیدن چیزهای دیگریاند؛ سخنانی درباره دستاوردهای قطعنامه، وضعیت بعد از رفع تحریمها و گشایشهای بعد از آن در زندگی روزمره خود. جای این تحلیلها در صداوسیما خالی است.
دست پیش سرافراز
رسانه ملی همواره در مظان این اتهام است که رفتارش جناحی است. یکبار «ضرغامی» رئیس پیشین، در همان روزهای بعد از خروجش از صداوسیما گفته بود: «نادیدهگرفتن یك جناح سیاسی براساس اهداف صداوسیما بود». اگرچه او بعدا حرف خود را تصحیح کرد و گفت: «بنای حذف هیچ جریانی در دوره من در صداوسیما نبوده است. هرگز حذف یک جریان سیاسی را تأیید نمیکنم». حالا این بار «سرافراز» دولت را متهم به سیاسیکاری میکند و میگوید نقدهای دولت به رویکرد رسانه ملی سیاسی است.
او در ادامه همان صحبتهای قبلی گفته است: «نگاهی بین برخی از دولتیها نسبت به صداوسیما وجود دارد که معتقدند باید آنقدر سطح توقع از صداوسیما بالا رود که این سازمان همیشه بدهکار جلوه داده شود تا دولت به وظایف قانونی خود در قبال رسانه ملی برای تأمین بودجه آن عمل نکند؛ لذا اهداف دولت و چنین اظهاراتی سیاسی بوده و واقعی نیست…» از آنسو اما نقدهای دولت به صداوسیما تازگی ندارد و به موضوع هستهای هم محدود نمیشود. «روحانی» شخصا بارهاوبارها در حوزههای مختلف از عملکرد صداوسیما انتقاد کرده است.
او یکبار با بیان اینکه صداوسیما در انتقاد صددرصد از این فرصت علیه دولت استفاده کرده است به کنایه گفت: «البته ما انتقاد را خوب میدانیم اما در بیان خدمات دولت گاهی مشکل پیش میآید و شاید این مشکل در دوربینها و فرستندههای صداوسیما وجود دارد». در دوران تبلیغات انتخاباتیاش هم گفته بود: «صداوسیما با سانسور نمیگذارد صدای من به مردم برسد».
رسانهای که مستثناست
نکته دیگر اینکه شورای عالی امنیت ملی در مواردی بهخصوص مصوباتی را برای اجرا به رسانهها اعلام میکند. فارغ از تحلیل محتوای مصوبات اما یک چیز مشخص است و آن اینکه رسانهها هیچ راهی جز اجرای آن ندارند و قاعده هم برای همه رسانهها یکسان است.
یکی از این مصوبات مربوط به توافق هستهای است و اینکه رسانهها از انتشار مطلبی در مخالفت با توافق منع شدهاند. سخنگوی وزارت ارشاد دیروز درباره این ابلاغیه گفته است: «توافق هستهای، توافق یک جریان سیاسی با یک کشور خارجی نیست بلکه موضوع مهمی است که زیر نظر رهبر معظم انقلاب و با تدابیر قوای سهگانه صورت گرفته و نمیتواند بهراحتی موردنقدهای ناروا قرار گیرد.
طبیعی است که باید سازوکاری برای نحوه پرداختن به این موضوع در رسانهها فراهم میشد؛ چراکه همانطورکه رهبر معظم انقلاب بعد از این توافق فرمودند، باید متانت و وحدت حفظ شود و نباید این مسئله باعث دودستگی و پراکندگی در جامعه بشود». او در انتها تأکید کرده است: «مصوبات شورای عالی امنیت ملی برای همگان لازمالاجراست و ما هم این مصوبه را براساس قانون مطبوعات در رسانهها ابلاغ کردیم». با این توضیح جای این پرسش باقی است که آیا صداوسیمای ملی در اجرای مصوبات شورای عالی امنیت ملی از دیگر رسانهها استثناست؟