هیلاری کلینتون؛ ملکه زخمی دموکراتها
روزنامه واشنگتن پست در تحلیلی به قلم “مایکل گرسن” درباره اقبال هیلاری کلینتون، وزیر خارجه سابق آمریکا در انتخابات ریاست جمهوری این کشور مینویسد:
« اغلب گفته شده که دونالد ترامپ به عنوان یک ستاره نمایشهای واقعگرای تلویزیون که از ذهنیت بیگانه ستیز و مبتنی بر تئوری توطئه برخوردار است، باعث نابودی حزب جمهوری خواه خواهد شد اما او در ایالتهای کلورادو و آیووا همان میزان محبوبیت دارد که هیلاری کلینون به عنوان کاندیدای حزب دموکرات دارد. در اینجا حقیقت دیگری مطرح میشود: دموکراتها در حال تاج گذاشتن بر سر یک ملکه زخمی هستند.
معمولا نظرسنجیهایی که در اوایل رقابت برای انتخابات ریاست جمهوری انجام میشوند اعتبار چندانی ندارند همانطور که در خصوص دورنمای ریاست جمهوری فرد تامپسون در حزب جمهوریخواه و هووارد دین در حزب دموکرات مشاهده کردیم. اما نظرسنجیهای اولیه با اینکه نمیتوانند نتیجه انتخابات را پیش بینی کنند میتوانند ضعفها را نشان دهند . اخیرا در یک نظرسنجی CNN/ORC از افراد بزرگسال، 57 درصد گفتند کلینتون را صادق و قابل اعتماد نمیدانند. در یک نظرسنجی AP-Gfk نیز 31 درصد از رای دهندگان عقیده داشتند کلمه “صادق” کلینتون را توصیف نمیکند .
همچنین در یک نظرسنجی شرکت Quinnipiac در ایالتهای کلیدی، 59 درصد از رای دهندگان آیووا، 55 درصد از رای دهندگان ویرجینیا و 62 درصد از رای دهندگان کلورادو اعتقاد نداشتند که کلینتون صادق و قابل اعتماد است. اما کلینتون چه پاسخی داد؟ او گفته است: “مردم باید به من اعتماد کنند و این اعتماد را دارند”. جملهای که البته چندان ارزش اعتماد را ندارد!
یکی از مباحثات مطرح محافظهکاران آمریکا در ماه گذشته این بوده است که آیا کلینتون یک کاندیدای قدرتمند است یا یک کاندیدای ضعیف؟ من او را یک کاندیدای قدرتمند تلقی کردهام؛ او یک فرد آگاه، سرسخت، با تجربه و به عنوان رئیس جمهور، قابل تصور است. او توانسته است راه خود را در عرصه حزب دموکرات با مفهوم “اجتناب ناپذیر” بودن خاص خود و مشهور بودن به اینکه بیوفایی را نیز فراموش نمیکند، باز کند. اما اخیرا استدلالهای کسانی که او را ضعیف میدانند، در حال قویتر شدن هستند. از زمانی که کلینتون در ماه آوریل با انتشار ویدئویی کاندیداتوریاش را برای انتخابات ریاست جمهوری اعلام کرد، برداشتی که مردم از شخصیت و نحوه رهبری او داشتهاند بدتر شده است.
همچنین آسیب پذیری وی در نزد چپگرایان پوپولیست نیز افزایش یافته است و اکنون اکثریت لیبرالهای سفید پوست دموکرات از سناتور “برنی ساندرز” حمایت میکنند. از طرف دیگر کلینتون با رسوایی مربوط به افشای پستهای الکترونیکش، دست کم آنهایی که به دلیل احتیاط او پاک نشدند، مواجه است.
این که کنگره آمریکا تحقیقاتی را در این زمینه انجام داده و با استناد به خطر احتمالی علیه اطلاعات محرمانه، کلینتون را به وزارت دادگستری ارجاع میدهد، موجب ضعفهای جبران ناپذیر برای او خواهد شد. کلینتون دیگر نمیتواند ادعا کند در حالی که سرور شخصی خود را از چشم تیم تحقیقات پنهان کرده، چیزی برای پنهان کردن ندارد.
کلینتون مدعی است که هیچ قانونی را زیر پا نگذاشته و نقض نکرده است. اما با این جمله خاطرات زیادی هم به ذهن راه مییابد. در طول دوران وزارت خارجه کلینتون قوانین عموما نقض نشدند، بلکه دور زده شدند، بازتفسیر شدند، به سمت دیگر هدایت شدند و یا با مفاهیم دیگری مخلوط شدند. آمریکاییها همواره به بیل کلینتون آسان میگیرند و در خصوص تردیدهاییشان به او تخفیف میدهند، اما هیلاری کلینتون که از اکثر مهارتهای سیاسی مافوق طبیعی شوهرش محروم است، از این مزیت برخوردار نیست. اکنون دموکراتهای ارشد چیزی را میبینند که ما نیز میبینیم. این که کمپین کلینتون در حال به هدر دادن پول و از بین بردن اعتبار این حزب است. اما چه زمانی ممکن است رهبران این حزب، جستوجوی شتاب زده برای گزینههای جایگزین هیلاری کلینتون را آغاز کنند؟ این اتفاق هنوز نیفتاده است اما یک مقام سابق دموکرات به من گفت: هنگامی که احساس عمومی درباره او به طور مداوم بدتر شود چنین اتفاقی خواهد افتاد. او عنوان کرد: این اتفاق زمانی میافتد که مردم بگویند دیگر کافی است و نمیتوانند با نمایش روانی کلینتون ارتباط برقرار کنند. با این حال این مقام سابق تصور میکند که کلینتون تا ماه اوت فرصت دارد تا کمپین خود را اصلاح کند. اگر تا آن زمان این اتفاق نیفتد در آن صورت بخت جو بایدن، معاون رئیس جمهوری آمریکا برای کاندیداتوری دموکراتها بیشتر خواهد شد.
من میپذیرم که هنوز معتقد نشدهام که کلینتون دست کم برای کاندیداتوری حزبش یک کاندیدای ضعیف است. جو بایدن به رقم همه جذابیتهایش کمتر از کلینتون به عنوان یک رئیس جمهور قابل تصور است. از طرف دیگر کلینتون با بازیهای سیاسی درون حزبی شیطانی رو به رو است. در حال حاضر تقریبا نیمی از نمایندگان دموکرات کنگره حامی او شدهاند. کمپین کلینتون توانسته است نظر گروههای ذینفع دموکرات اصلی را نیز به خود جذب کند.
همچنین کلینتون توانسته است با محتاط و سنجیده عمل کردن در محافل شخصی، شبکهای از وفاداران را به وجود آورد. همانطور که در سال 2008 دیدیم کلنیتون زمانی که بیشترین جذابیت را به عنوان یک سیاستمدار پیدا میکند، بیشترین آسیب پذیری را نیز پیدا میکند. اگر رقابتها مشخص کند که کلینتون کاندیدایی متفاوت است، چیزی که در حال حاضر به دلیل محتاط بودنش چندان مشخص نیست، در آن صورت کاندیداتوری او تقویت خواهد شد. این چالش هرچند که انتظار نمیرود به زودی رخ دهد، اما اجتناب ناپذیر خواهد بود.»