شرط تحقق آرزوی کالای ارزان!
قاسم تقیزادهخامسی- مؤسس فروشگاههای زنجیرهای شهروند
٢٠ سال گذشته همزمان با خاتمه جنگ، اولین فروشگاه زنجیرهای مدرن پس از راهاندازي ميادين ميوهوترهبار به همت شهرداری تهران ايجاد شد؛ دورهای که چرخه تولید و توزیع سامانی نداشت و هنوز کشور حتی بارکد ملی نداشت. با اينكه ابزار تأسیس اینگونه فروشگاهها چند دهه قبل در کشورهای توسعهیافته به کار گرفته شده بود، اما کشور ما از بهكارگيري اين تكنولوژي بينصيب بود. سامانه فروش این فروشگاهها توانست فرهنگ خرید در کشور را متحول کند، هرچند بهدلیل عدم توسعه اين نگرش و نداشتن رقيب، در كاهش قيمتها موفقيت چنداني نداشتهاند. روزی که رئیس دولت سازندگی گفت: میخواهد هزار فروشگاه بزرگ در کشور بسازد، آرزوی ایشان بلندپروازانه تفسیر شد، اما این چشمانداز با روند ایجاد فروشگاههای زنجیرهای در دنیا که اکنون به صدها هزار رسیده است، امروز قابلتحسین است. زنجیره تأمین کالا با پیشرفت دانش و تکنولوژی پیشرفت جدی یافته و ایران سالها از آن فاصله دارد؛ راهی که پیمودن آن برنامه عملیاتی یک «پروژه» را میخواهد. اگر دولت یازدهم در زمان باقیمانده برای فضای کسبوکار دستاوردی ملموس نداشته باشد و حتي اگر رقبای میدان سیاست نتوانند در مقابل دستاورد خارجی بهانهتراشی کنند، احتمال انتقاد به عملکرد دولت از این زاویه محتمل است. تولید یکی از حلقههای تأمین کالاست و حمایت از آن در ارزانی تأثیرگذار است اما این زنجیره از تأمین تا توزیع است و هریک از این حلقهها ناقص انجام شود، کالا گرانتر به دست مشتری خواهد رسید.
دولتها برای شفافکردن زنجیره تأمین کالا بیش از یک قرن است که با حمایت از ایجاد فروشگاههای زنجیرهای و از سهدهه قبل با ارائه مشوق برای ایجاد «پارکهای لجستیک» بهمنظور شفافکردن و ایجاد رقابت در تأمین مایحتاج مردم اقدامات وسیعی انجام دادهاند و مراکزی هستند که واردات و صادرات را به یکدیگر متصل میکنند، بنابراین حجم میلیاردی تجارت در ایران نیازمند یک زنجیره تأمین کالای مناسب است و «پاركهاي لجستیک» یک فرصت برای کاهش هزینه و بهبود نظام توزیع بهعنوان یکی از بسترهای برقراری اطلاعات تجارت در کشورها محسوب میشود. ایران بهلحاظ پشتیبانی كالا بین ١٥٥کشور رتبه ١٠٣و در ميان ٢٢ کشور منطقه رتبه ١٦ را دارد در صورتی که کشور همسایه با داشتن پنج درصد جمعیت ایران رتبه اول منطقه را داراست و در حال ساخت بزرگترین شهر لجستیکی دنیاست! ایران با موقعیت جغرافیایی، زمینه جدی برای تبدیلشدن به حلقه لجستیک بین آسیا، اروپا، آسیای میانه و آبهای آزاد را دارد که در صورت توجه صحیح به آن و ایجاد زمینه زیرساختهای لازم میتواند رتبه بالایی را در منطقه کسب کند. امروزه کاهش هزینه با افزایش سرعت رساندن محصول به مشتری گره خورده است و مراکز لجستیکی هستند که دامنهای از فعالیتهای ضروری تجاری چون: حملونقل، انبارداری، یکپارچهسازی بارهای تجاری، بستهبندی، گمرک، بانک، بیمه و شفافسازی فرایند تبادلات مرزی تا سیستم توزیع داخلی را پوشش میدهند. دولت اگر میخواهد ارزانی کالا برایش یک آرزو نماند، باید کشور را به ساختار تجاری مدرن تجهیز و بخش خصوصی را نیز در این جهت حمایت کند تا محصول در میدان رقابت ارزش واقعی خود را پيدا كند. درحالحاضر در ايران تنها بهلحاظ كاهش توليد نيست كه كالا گران به دست مصرفكننده ميرسد، بلكه دلالي و غيرشفافبودن كانالهاي توزيع، گاه مارجين برخي از محصولات را تا مشتري صددرصد افزايش ميدهد. دولت باید دست بخش خصوصی را در جهت راهاندازی آن به گرمی بفشارد و ساختار بورس را برای پذیرش این فعالیت آماده کند، در غیر این صورت نباید انتظار داشته باشد که کالا از پستو و انبارهای پنهان به صورت شفاف قیمتگذاری شود و به دست مصرفکننده برسد تا دولت بتواند حقوق قانونی خود را از این دادوستدها دریافت كند، بلکه باید بپذیرد که ملت کالای ارزان را در کشورهای همسایه جستوجو کند؛ شرایطی که نه خواسته ملت است و نه آرزوي دولت.