مجری، مترسک مناظره نباشد!
این مجری کارشناس برنامههای سیاسی تلویزیون، در عین حال یادآور شد: رسانهای آوانگارد و پیشرو است که بتواند در موضوعبندیها از حالت انتحاری خارج و با یک آیندهنگری مشخص و ترسیم تصویری مطلوب از افکار عمومی در آینده با روشهای اقناعگرایانه و استفاده از دادههای علمی مربوط به آنچه که امروزه تبلیغات سیاسی خوانده میشود بهره برده، تاثیرگذاری خود را افزایش بخشد.
مهدی مطهرنیا – کارشناس برنامههای سیاسی تلویزیون دربارهی افزایش مناظرههای تخصصی در تلویزیون اظهار کرد: صداوسیما همواره نگاه سیاسی خواص خویش را در سیاستگذاری برنامههای خود متناسب با متغیرهای فضای سیاسی جامعه مدنی و نوع ارتباط آن جامعه با دولتهای برگزیده مردم قرار میدهد. به بیان دیگر صداوسیما برای خود رسالت حکومتی قائل است و تلاش دارد تا تحت نفوذ متغیری به نام ارتباط دولت با حکومت در چارچوب تفسیر و تعبیری که مدیران سازمان صدا و سیما از نزدیکی دولتهای گوناگون با قرابت حکومتی دارند، وارد عمل شوند. در دوره دولتهای متعدد این معنا تجربه شده است و هم اکنون میتواند به این نتیجهگیری منتج تبدیل شود.
مطهرنیا همچنین یادآور شد: هرگاه دولت از گفتمان نزدیک به ساخت قدرت حکومتی برخوردار بوده است، چه در آرایش شکلی، چه در آرایش محتوایی و چه در کدگذاری پیامهای تبلیغاتی و پیامهای آگاهیبخش و اطلاعرسانی و چه در گروه برنامههای الف، ب و ج سیاست گذاریهای سازمان صدا و سیما اثر پذیرفته است.
این کارشناس مسائل سیاسی همچنین اظهار کرد: با یک پیمایش مبنی بر روش تحلیل محتوا تا حدود زیادی میتوانیم دریابیم که صدا وسیما در زمانی که دولتها نزدیک به حکومت و گفتمان قدرت وارد عمل میشوند، تلاش دارد فضای آرام سیاسی را مدیریت کند و زمانی که این نزدیکی و قرابت دور میشود، صدا و سیما تبدیل به سخنگوی مطالبات مردم و ایجاد فضای باز سیاسی نسبت به گذشته میشود، تا زمینه نقادی تحرکات دولت را بیشتر فراهم سازد. این امر میمون و مبارکی است که صداو سیما آن را برگزیده اما این روش زمانی میتواند برای مخاطب اعتمادافزا باشد که این رهیافت در تمام زمانها و برای همگان صادق باشد.
مطهرنیا در ادامه گفتوگوی خود با اشاره به افزایش سطح مناظره در تلویزیون یادآور شد: افزایش سطح مناظرههای تلویزیون در دوران اصلاحات و منتهی شدن آن به مناظرههای مشهور سالهای 84 و 88 میتواند برگ زرینی در جهت افزایش سطح آگاهیهای ملی باشد. اما اگر برخوردهای دوگانه با اشخاص گروهها و جناحهای سیاسی و همچنین برخوردهای دوگانه با دولتها و کنشگران سیاسی، فرهنگی و اجتماعی فعال در این زمینه صورت بپذیرد، این رهیافت علیرغم تمام منزلتهایش فاقد وجاهت عملیاتی خواهد شد. از این جهت باید گفت مناظره باید آزادانه، مسالمتآمیز، اعتمادافزا و اطمینانبخش برای همه طرفهای مناظره باشد و صدا و سیما در این زمینه باید در جایگاه فراجناحی و اصالت حکومتی خود عمل کند، نه آنکه در تمام مولفههای برنامهساز خویش آن اندازه سمتگیری جناحی از خود نشان دهد که نتواند شخصیت فراجناحی بپذیرد؛ البته نمیتوان از زحمات تلاشگران خدوم صدا و سیما چشم پوشید.
این کارشناس مسائل سیاسی و کارشناس مجری برنامه “جهان سیاست” در تلویزیون عنوان کرد: صدا و سیما میتواند با توجه به داشتهها و تجربههای خود به عنوان یک نماد تاثیرگذار ملی، به فرمایش معمار انقلاب اسلامی دانشگاهی عظیم برای افکار عمومی باشد به شرط آنکه منزلت خود را محصور نسازد و از پتانسیل موجود با مدیریت بهینه خردورزانه استفاده کند. مدیریتی که در آن اصالت کار رسانهای یعنی ارسال پیام با رمزگان ملی و فراجناحی در تمام ساحتهای فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی مدنظر است. امروز رسانه ملی باید رویکرد همگرایانه داشته باشد و از واگراییها بگریزد. جهتگیری ملی داشته باشد و از مرکزگرایی پرهیز کند. همچنین سویهگری اسلامی و انقلابی داشته باشد ولی از جزمگرایی و تعصبورزی پرهیز کند.
او سپس گفت: در مناظره که محل اصلی بحث است ایجاد فضای مثبت و تضمین شده برای آزادی اندیشه و اعتقاد آزاد در بستر آزادی بیان اعتماد افزا باید مورد توجه قرار گیرد. همه دولتها و کشورها به آزادی اندیشه احترام میگذارند و اعتقاد آزاد را پاس میدارند، اگرچه آزادی اعتماد را محدود میکنند. در یک مناظره باید آزادی بیان متوجه تضمین آزادی برای بیان، پس از بیان و تاثیرگذاری بیان حق در چارچوب آزادی اندیشه و اعتقاد آزاد باشد.
این کارشناس مجری در ادامه در پاسخ به پرسشی مبنی بر اینکه مجری مناظرههای تلویزیونی باید از چه ویژگیهایی برخوردار باشند تا بتوانند برنامه را به خوبی هدایت کنند؟ اظهار کرد: مجری باید متعهد به منافع ملی و امنیت ملی کشورش باشد و در عین حال مستقل از جناحبندیهای سیاسی، زمینهپرور مدیریت تخصصی مناظره و هدایت گفتوگوها در مسیر صحیح تبادل اندیشهها باشد. به گونهای که خروجی آن بتواند ایجاد کننده تعمق و تفکر بیشتر بر روی موضوع از طریق اطلاعرسانی فزایندهتر و هدفمندتر در یک بازه زمانی محدود مناظره باشد. لذا هم علم میخواهد، هم فن و هم هنر. علم به موضوع نیز ساحتهای مباحثه را میطلبد. متون رسانه ای و نحوه استفاده از این متون را باید به خوبی بداند و در نهایت هنر نزدیک کردن این متون با یکدیگر را در راستای رسیدن به هدفگذاری عالمانه آن مناظره را طراحی و در جلوی دوربین تلویزیون به عنوان نماینده اصلی افکار عمومی برای مشاهده او و دیگر اعضای مناظره فراهم آورد وگرنه این مجری یا کارشناس تنها نقش یک مترسک مزرعه مناظره را بازی خواهد کرد. تنها یک ساعت سخنگو برای تقسیم وقت را ایفا خواهد کرد و یا تنها بیان کننده پرسشهایی خواهد بود که از پیش طراحی شده و تنها او به قرائت آن پرسشها اکتفا خواهد کرد و اینها نمیتواند جذابیتی برای بیننده فراهم کند.
مطهرنیا در بخش پایانی گفتوگو خود در پاسخ به پرسشی مبنی بر اینکه تفکیک موضوعات مناظره تا چه میزان میتواند در کیفیت و جذابیت برنامه مناظره تاثیرگذار باشد؟ اظهار کرد: صدا و سیما میتواند جریان ساز باشد و با هدف گذاریهای خاص، آینده افکار عمومی را ترسیم و با آینده نگاری تصویر مناسبی از افکار عمومی را ترسیم کند. از طرف دیگر میتواند انفعالی عمل کند و در انتظار حادثه یا واقعه یا تاثیرات یک رویداد باقی بماند و در وجه انفعالی با پیش آمدن یک موضوع یا حادثه به تحلیل آن روند یا رویداد پرداخته و اینگونه به ناگاه در فضاسازی دیگران وارد شود.
مهدی مطهرنیا در پایان عنوان کرد: اگر نیک به رسانههای فعال جهان بنگرید، روش اول را برمیگزنید و همانها هستند که خواه ناخواه حتی رسانههای رقیب را نیز در محور موضوع بندی خود قرار میدهند. لذا رسانهای آوانگارد و پیشرو است که بتواند در موضوع بندیها از حالت انتحاری خارج و با یک آیندهنگری مشخص و ترسیم تصویری مطلوب از افکار عمومی در آینده با روشهای اقناعگرایانه، از دادههای علمی مربوط به آنچه که امروزه تبلیغات سیاسی خوانده میشود بهره برده، تاثیرگذاری خود را افزایش بخشد.