خرید و واردات ۴۰ میلیارد دلار هواپیما توسط ایران
حجتالاسلام غلامرضا مصباحی مقدم نماینده مردم تهران در مجلس و عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در گفتوگوی تفصیلی با خبرنگار حوزه احزاب خبرگزاری تسنیم، به تشریح برنامههای مجمع تشخیص مصلحت نظام در خصوص اجرایی شدن سیاستهای اقتصاد مقاومتی و دلایل سهل انگاری دولت در اجرای این سیاستها پرداخت.
مشروح مصاحبه خبرگزاری تسنیم با حجتالاسلام غلامرضا مصباحی مقدم سخنگوی جامعه روحانیت مبارز را در زیر میخوانید.
تسنیم: همانطور که مستحضر هستید مقام معظم رهبری در دیداری که با کارگزارن نظام در ماه مبارک رمضان داشتند، فرموند که در حرف به اقتصاد مقاومتی خوب پرداخته شده است، اما در عمل هنوز سهل انگاریهایی وجود دارد؛ به نظر شما دلایل این سهل انگاریها چیست؟
حجتالاسلام مصباحیمقدم: بنده تصور میکنم که هنوز فرهنگ اقتصاد مقاومتی در دولت و جامعه شکل نگرفته و گسترش پیدا نکرده است. فرهنگ اقتصاد مقاومتی باید به صورت یک باور در بیاید؛ نه تنها توسط دولت، بلکه توسط ملت نیز این باور باید به وجود بیاید؛ چراکه اقتصاد مقاومتی، تنها برای دولت نیست، بلکه برای ملت نیز است. لذا این اقتصاد مقاومتی نیاز به فرهنگ سازی دارد و این فرهنگ سازی را دولت باید به صورت خاص دنبال کند و رسانههای ارتباط جمعی مانند صدا و سیما و رسانههای دیگر نیز آن را به صورت فعال در جامعه اشاعه دهند.
در واقع اقتصاد مقاومتی چه میخواهد؟ یکی از اوصاف اقتصاد مقاومتی رویکرد جهادی و درون زا بودن اقتصاد، همراه با برونگرا بودن است. رویکرد جهادی به این معناست که برای دست یافتن به اقتصاد مقاومتی نمیشود روال عادی و معمولی کار را دنبال کرد. چطور اقتضای شرایط جهاد این است که انسان باید از همه ظرفیتهایش استفاده کرده و فرصتها را از دست ندهد و سرمایههای مالی، انسانی و پولی را به صورت “بر همافزا” به کار گیرد؟
ما در دوران دفاع مقدس به شکلی عمل کردیم که توانستیم در مقابل یک ارتش کلاسیک و مجهز به آخرین سلاحهای غربی و شرقی مقاومت کنیم. نیروی انسانی جوان و نیروهای با انگیزه ارتش و تمام مردم، در حمایت از دفاع مقدس، به میدان آمدند و شب و روز نشناختند. خلاقیتها و ابتکارات در مدیران جهادی و در بخش نظامی و لُجستیک دفاع مقدس به کار گرفته شد. این نیروها به صورت تمام وقت، با تمام قوا و امکانات خود به میدان آمدند تا توانستند دوران دفاع مقدس را به خوبی پشت سر بگذارند و پیروزی برای جمهوری اسلامی ایران محقق شد.
***دولتمردان در فعالیتهای اقتصادی “رویکرد جهادی” را دنبال نمیکنند
ما در مورد اقتصاد مقاومتی نیازمند چنین رویکرد جهادی هستیم که این را در دولت یازدهم نمیبینیم. دولتمردان ما برای فعالیتهای اقتصادی کشور، رویکرد جهادی را دنبال نمیکنند و فرهنگ رویکرد جهادی را در جامعه اشاعه نمیدهند؛ این یک کاستی بزرگی است که ما با آن روبرو هستیم.
درونگرا بودن به این معناست که چشممان را به خارج ندوزیم تا ببینیم از خارج چه کمکی به دست ما میرسد. در طی مذاکرات ایران با 1+5 شاهد بودیم که نگاه به خارج بسیار قوی شد. در هر صورت مذاکرات پایان یافته و نتایج آن هم ارزیابی خواهد شد که امیدواریم خوب باشد. اما همزمان باید دولت ظرفیتهای اقتصادی داخل را به خوبی فعال میکرد و به کار میگرفت، انگار نه انگار که ما در حال مذاکره هستیم و باید بخش اعظم تلاش خود را صرف فعال کردن اقتصاد داخلی کشور میکرد.
بسیار خوش واردات هستیم/وزرای اقتصادی واردات محور هستند
از طرفی در داخل جوانان تحصیلکرده کشور ما بیکار و آماده کار هستند. استفاده از ظرفیت کارخانجاتی که در حال حاضر زیر 50 درصد ظرفیت کار میکنند، میتوانست جبران وارداتی باشد که در حال انجام است و ما را از وارداتی که هم اکنون انجام میشود، بی نیاز میکرد. سال گذشته 52 میلیارد دلار واردات در شرایط تحریمی داشتیم که نشان دهنده این است که بسیار خوش واردات هستیم. بعضیها میگویند که وزرای اقتصادی این دولت، واردات محور هستند.
به طور مثال آن قدر شکر وارد کردیم که کارخانجات قند و شکر را خواباندیم، نباید این طور باشد. باید درونزا باشیم، یعنی اقتصاد ما به امکانات درون اتکا کند؛ ولی ما از امکانات درون آن چنان که باید استفاده نکردهایم. مگر ما در تولید گندم در دوره گذشته وزارت آقای حجتی، طی دو سال جشن خودکفایی نگرفتیم؟ حالا چه مشکلی پیش آمده است که همچنان شاهد واردات گندم به صورت گسترده هستیم؟ سال گذشته 2 و نیم میلیارد دلار واردات گندم داشتیم، در شرایطی که از نظر ارزی با مشکل جدی روبرو بودیم. بنابراین درونگرا بودن اقتصاد یکی از شاخصههای اقتصاد مقاومتی است و ما شاهد این دورنگرایی نیستیم.
باید با اقتصادهای دیگر تعامل داشته باشیم
برونگرایی هم ناظر به این است که اقتصاد ما نباید به صورت اقتصاد بسته دربیاید. چراکه در اقتصاد بسته، اقتصاد عقب مانده و ضعیفی شکل میگیرد. ما باید با اقتصادهای دیگر تعامل داشته باشیم؛ آن هم به این شکل که سعی کنیم بازارهای جدیدی را کشف کرده و به دست آوریم و تولیدات خودمان را به بازارهای دیگر عرضه و کاری کنیم که بین اقتصاد ما و اقتصاد کشورهای دیگر ارتباطی تنگاتنگی پدید بیاید. مثل ایران و ترکیه که اقتصاد آنها مکمل یکدیگر باشد؛ این اقدام موجب هم پیوندی اقتصاد ما با اقتصاد سایر کشورها میشود. ما به کشورهای سلطه جو طمع نداریم. همان کشورهایی که با ما تعامل مثبتی را در دوره تحریم نیز داشتهاند. پس اینگونه اقتصاد برون گرا و دارای افزایش صادرات است. البته در طی سالهای گذشته ما شاهد افزایش صادرات بودهایم و امروز هم خبرهایی وجود دارد که صادرات در حال بهبود است.
علاوه بر این، یکی از شاخصهای اقتصاد مقاومتی دست یافتن به رشد پویا و شتابان است. اگر رشد اندک و ضعیف بخواهد در اقتصاد استمرار پیدا کند، نمیتواند ما را به شرایط اقتصاد مقاومتی برساند؛ لذا باید رشد شتابان داشته باشیم. اقتصاد چین وقتی اقتصاد بزرگی شده است که طی بیش از 20 سال رشد بالای 10 درصد را تجربه کرده است. در صورتی که ما در اقتصاد ایالات متحده آمریکا رشد دو سه درصد را شاهد هستیم، رشد 12 و 15 درصد در اقتصاد چین تحقق پیدا کرده است. این نشان میدهد که عزم جدی برای دست یافتن موقعیتهای برتر جهانی وجود دارد. چین هدف گذاری کرده است که در سال 2020 اقتصاد اول جهان باشد و الان نیز دور از دسترس نیست که اقتصاد اول جهان شود.
ایران نیز هدف گذاری کرده است که در سال 1404 اقتصاد اول منطقه باشد؛ ولی با چه رشدی؟ آیا هدف گذاری با رشد 8 درصد بوده است؟ آنچه تاکنون تحقق پیدا کرده متأسفانه میانگین رشد 4/8 درصد بوده و گاهی این رقم 6 درصد و گاهی منهای 6/8 درصد هم شده است. ما باید رشد شتابان را دنبال کنیم و دنبال کردن رشد شتابان نیازمند مقدماتی و مؤلفههایی است؛ یعنی اینکه ما به سمت اقتصادی که به مزیتهای نسبی اقتصاد ایران اتکا میکند، برویم.
ما نسبت به کشورهایی که نفت و گاز ندارند، همچون کشور ترکیه، از مزیت نفت و گاز برخورداریم و میتوانیم به جای خام فروشی نفت و گاز، صنایع پایین دستی نفت و گاز را ایجاد کرده و توسعه بدهیم و جلوی خام فروشی را بگیریم؛ در این صورت محدودیت فروش نفت خام ما برداشته میشود. اما متأسفانه ما اولین کاری که از این به بعد خواهیم کرد این است که نفت خام بیشتری را بفروشیم، ولی این اقدام ما را به اقتصاد مقاومتی نمیرساند.
ما باید بلافاصله با بهدست آوردن درآمدهای بیشتر ارزی برای سرمایه پایین دستی و تبدیل نفت خام و گاز به فرآوردهها سرمایهگذاری کنیم. البته صرف داشتن پتروشیمی کافی نیست؛ بلکه باید صنایع پایین دستی پتروشیمی تا پنج نسل تولید کنیم؛ اگر بتوانیم آنها را ایجاد کنیم، به اقتصاد مقاومتی دست پیدا کرده و مزیت نفت و گاز ارزان موجب میشود که سرمایه گذاریهای گستردهای با منابع داخلی و خارجی در کشور ما صورت بگیر تا از مزیت نفت و گازمان بهره برداری کنیم؛ همچنین این اقدام اشتغال بسیار بالایی برای ما ایجاد خواهد کرد و درآمد ناشی از ارزش افزوده بالایی را نیز خواهد داشت.
صاحب نام شدن ایران در رشته غنی سازی اورانیوم
موضوع دیگر مسئله ایجاد مزیتهای جدید است؛ امروز اقتصاد دانش بنیان در جهان موجب شده است که مزیتهای جدیدی توسط دولتها و کشورها خلق شود. ما خوشبختانه در چند رشته از رشتههای علمی و پیشرفته صاحب نام شدهایم؛ غنی سازی اورانیوم رشتهای است که ما در آن صاحب نام هستیم البته آنها برای ما محدودیتهایی را ایجاد کردهاند، ولی باید تحقق و توسعه، این رشته را ادامه دهیم و بعد از گذراندن این دوران، عرضه کننده دانش بنیان در رشته هستهای باشیم.
رشته بعدی هوافضا است؛ خوشبختانه در این زمینه سرمایه گذاریهایی صورت گرفته و اقداماتی انجام میشود. ما از نظر صنعت هوا و فضا عقب هستیم. البته این قدرت را پیدا کردهایم که فناوری لازم برای تولید و ارسال ماهواره به فضا را به دست آوریم و در این زمینه پیشرفت داشتهایم و در حساسترین، ظریفترین و مهمترین فناوریها در این بخش وارد شده و صاحب نام شدهایم لذا باید از چنین ظرفیتی استفاده کنیم.
بعد از رفع تحریمها چشم همه به این است که شرکتهای خارجی تولید کننده هواپیمایی با ایران قرار داد ببندند و کمبودهای هوایی ما را در بخش حمل و نقل هوایی جبران کنند. سخن از حدود 40 میلیارد دلار واردات هواپیما است که در طی سال های آینده در ایران انجام میشود. آیا نمیشود بخشی از 40 میلیارد دلار را سرمایه گذاری کرد و حالا که قرار است تحریمها برطرف شود با شرکتهای دارای بِرَند وارد مذاکره شده و تحت لیسانس آنها شروع به ساخت و ساز هواپیما کنیم. ما نیازمند تعداد زیادی از هواپیما در بخش حمل و نقل هوایی هستیم. آیا باید همه را وارد کنیم؟ به جای اینکه همه را وارد کنیم، بهتر است در داخل سرمایه گذاری کرده و شریک خارجی نیز بگیریم که گشایش بزرگی در این صنعت در کشور ما پدید بیاید.
میتوان محصولات دانش بنیان را صادر کرد
نظیر این اقدام را باید در سایر فناوریهای پیشرفته دنبال کرده و کاری کنیم که اقتصاد ما صادرات محور باشد و در این صادرات محصولات، اقتصاد دانش بنیان را صادر کنیم. در این صورت ارزش افزوده بالاتری به دست آورده و مشتریان زیادی در بازارای جهانی خواهند بود که محصولات ما را خریداری کنند. با توجه به دانشگاههای فنی مهندسی در کشور ما میتوانیم در اقتصاد دانش بنیان پیشگام باشیم. یکی از مؤلفههای اقتصاد مقاومتی، اقتصاد دانش بنیان است.
هم اکنون دست ظرفیت نیروی جوان برای اشتغال دراز است و بیشتر مایل هستند تا در بخش دولتی فعال شوند، ولی بخش دولتی ظرفیت جذب ندارد و بودجه عمومی دولت نیز کفایت نمیکند تا نیروی جدیدی جذب کند. نیروهای جوان اگر آموزش کارآفرینی دیده و مطالعه کنند که چه کم و کاستیهایی در اقتصاد ملی ما وجود دارد، میتوانند با تولیدات خود این کم و کاستیها را برطرف کنند و از دولت بخواهند که به آنها کمک کند و به آنها سرمایه بدهد. ولی کار برای خودشان باشد، اگر این اتفاق بیفتد، جمعیت عظیم تحصیل کرده کشور ما میتوانند در قالب تعاونیهای تولیدی و خدماتی شاغل شده و محصولات آنها نیاز مردم را تأمین کند و با این اقدام نیاز به واردات هم کاهش پیدا میکند.
یکی از آن مسائل رشد بهره وری است. متأسفانه بهره وری در اقتصاد ما پایین است؛ بهرهوری شامل بهرهوری آب، نیروی انسانی و انرژی میشود. در بخش منابع طبیعی از جمله آب و خاک کشور ما در شرایط بحران آب قرار گرفته و با اُفت سفرههای زیرزمینی آب روبرو هستیم که باید برای سرمایه گذاری بهینه در این بخش وارد شویم. بالای 90 درصد از مصرف آب در بخش کشاورزی است؛ اگر سیستمهای آب در بخش کشاوری اصلاح شود، بهرهوری بالا میرود و میتوانیم با آب بسیار کم، مزارع و محصولات خود را آبیاری کرده و به این وسیله مشکل کمبود آب را حل کنیم. بخشی از کمبود آب میتواند با انتقال از دو دریای شمال و جنوب به استانهای مرکزی جبران شود که این اقدام نیازمند سرامایهگذاری است. بالاخره دو دریای شمال و جنوب فرصت بسیار بزرگی است و امروز قدرت شیرین کردن آب برای ما فراهم است و ماشین آلات مربوط به شیرین کردن آب در کشور ما نیز تولید میشود؛ ماشین آلاتی که میتواند آب شرب 50 هزار جمعیت را تأمین کند. سواحل دریای جنوب سواحلی است که میتواند از آب دریا تغذیه شود و اگر به صورت گستردهای از آب شیرینکنها استفاده شود، به ظرفیت آب ما نیز افزوده میشود.
مصرف انرژی در کشور 4 برابر مصرف انرژی جهانی است
استفاده بهینه از زمین مانند یکپارچه سازی زمین، ایجاد تعاونیهای کشاورزی در روستاها و یکپارچه شدن زمینهای با قطعه کوچک در کاشت و داشت و برداشت، این نتیجه را خواهد داد که هزینهها کمتر شده و تولید افزایش پیدا میکند. بهره وری نیروی انسانی با بالا بردن آموزش فنی و حرفهای میتواند به تولید بیشتر کمک کرده و هزینهها را پایین آورد.
در حال حاضر ما 4 برابر مصرف انرژی جهانی در بخش تولید و مصرف، انرژی مصرف میکنیم که این نیازمند به اصلاح سیستمها و فناوریهایی که به مصرف انرژی کمتر اتکا میکند. به عنوان مثال میانگین مصرف بنزین 8 لیتر در 100 کلیومتر است؛ ولی با اصلاح موتور میتوان این را به 4 لیتر کاهش داد و معنایش این است که میتوانیم به جای 70 میلیون لیتر مصرف روزانه بنزین آن را به 35 میلیون لیتر کاهش دهیم. با این اقدام 35 میلیون لیتر بنزین مازاد خواهیم داشت که میتوان آن را صادر کرد. شبیه به این را در مصرف گازوییل در بخش کشاورزی داریم. بهینه سازی مصرف و بالابردن بهره وری انرژی در بخش کشاورزی و حمل و نقل بار و مسافر میتواند هزینههای ما را کاهش دهد و ما از این طریق میتوانیم سطح مقاومت اقتصاد خود را بالا ببریم.
بازخوردی از اجرایی شدن اقتصاد مقاومتی در دستگاههای دولتی نداریم
تسنیم: مجمع تشخیص مصلحت نظام آماری از اجرای اقتصاد مقاومتی توسط دولت دارد؟
حجت الاسلام مصباحی مقدم: مجمع تشخیص مصلحت نظام درصدد نظارت است؛ چون ما کمیسیون نظارت بر اجرای سیاستها را داریم و کارشناسان این کمیسیون در حال بررسی و مطالعه هستند و شاخصههای اندازه گیری تدوین کردهاند که انشاءالله اگر این شاخصها تصویب شود، در مقام مطالعات خود به کار گرفته شود. هنوز ما بازخوردی از اجرایی شدن اقتصاد مقاومتی در دستگاههای اجرایی دولت نداریم. پس از تصویب شاخصهای اندازهگیری اقتصاد مقاومتی میتوان آمار داد که اقتصاد مقاومتی کجا اجرایی شده و کجا اجرایی نشده است.
تسنیم: گفته شده است بالای 100 شاخص برای اندازه گیری اقتصاد مقاومتی در نظرگرفته شده است، جزئیات این شاخصها را توضیح دهید؟
حجتالاسلام مصباحی مقدم: این شاخصها هنوز در مرحله پیشنهاد است نه در مرحله اجرایی شدن؛ ما شاخصهای زیادی را تهیه کردهایم و کار علمی در این زمینه انجام دادهایم؛ ولی هنوز این شاخصها در کمیسیون نظارت نهایی نشده است و فعلاً در حد پیشنهاد است.
تسنیم: چه زمانی تمام می شود؟
حجتالاسلام مصباحی مقدم: ما امیدواریم در جلسات کمیسیون نظارت شاخصهای اندازه گیری اقتصاد مقاومتی هرچه سریعتر نهایی شود.
تسنیم: زمانی که این شاخصها نهایی شود چه پروسهای را تا اجرایی شدن باید طی کند؟
حجتالاسلام مصباحی مقدم: شاخصهای اندازه گیری اقتصاد مقاومتی بعد از نهایی شدن در اختیار مجمع تشخیص مصلحت نظام خواهد بود؛ البته برای دولت و سایر قوا ارسال میشود، تا بتوانند خود را ارزیابی کنند. مجمع تشخیص برای مطالعه وضعیت عملکرد این سیاستها از این شاخصها استفاده خواهد کرد.
شاخصهای اندازهگیری اقتصاد مقاومتی باید دارای نظام تشویقی و تنبیهی باشد
تسنیم: آیا مجمع تشخیص در این شاخصها برای دستگاههای اجرایی که سیاستهای اقتصاد مقاومتی را اجرایی کرده یا نکردهاند، تشویق و تنبیهی در نظر گرفته است؟
حجتالاسلام مصباحی مقدم: هنوز در این مورد بحث جدی نشده است؛ ولی حتماً باید تشویق و تنبیهی وجود داشته باشد.
تسنیم: آیا مجمع تشخیص مصلحت نظام طرح دیگری که بخواهد به این شاخصها برای اجرایی شدن اقتصاد مقاومتی کمک کند، دارد؟
حجتالاسلام مصباحی مقدم: همت مجمع تشخیص مصلحت نظام این بود که تعدادی از مسائل را نهایی کند که خوشبختانه انجام شده است؛ یکی در مورد سیاستهای برنامه ششم توسعه و یکی در مورد انتخابات بود که خوشبختانه انجام شده است؛ موضوع دیگر در مورد طرح رسیدگی به دارایی و اموال مسئولان بود که در دستور کار مجمع تشخیص قرار دارد.
آماری از اقتصاد مقاومتی در دست نیست
تسنیم: به رشد اقتصاد مقاومتی در کشور چه عددی را میدهید؟
حجتالاسلام مصباحی مقدم: واقعاً نمیتوانم ارزیابی روشنی ارائه کنم؛ چرا که این موضوع نیازمند به آمار است و هنوز ما آماری از اقتصاد مقاومتی در دست نداریم.
تسنیم: در بحث فرهنگ سازی اقتصاد مقاومتی، بحث اقتصاد تولید در داخل مطرح است و بسیاری از کارشناسان اقتصادی اعتقاد دارند که استفاده از تولید داخل باید از دولت آغاز شود، نظر شما در این خصوص چیست؟
حجتالاسلام مصباحی مقدم: حتماً همینطور است؛ بخش دولتی مصرف کننده بزرگ است و اگر مصرف کننده بزرگ سعی کند که از تولیدات داخل استفاده کند، بخش مهمی از مسئله حل میشود. ثانیاً دولت برای مردم الگو است و مردم به رفتار دولت نگاه میکنند؛ اگر مشاهده کنند که دولت مقید به مصرف کالای داخلی است، آنها نیز تأثیر این رفتار عمل خواهند کرد.
مصرف کالای داخل توسط دولت موجب بهبود کیفیت کالاها میشود
نکته سوم این است که با مصرف کالای داخلی شاهد بهبود کیفیت تولید هم خواهیم بود؛ چراکه زمانی که کالای داخلی مصرف میشود، تولید کنندگان از این راه امکان اصلاح روشها و بهبود تولید را پیدا میکنند. دولت که خودش مصرف کننده باشد، عیوب کالاها را زودتر متوجه میشود و پیگیر است تا تولیدکنندگان این عیوب را رفع کنند و چون فرض بر این است که تولیدات رقابتی است، شرکتهایی طرف قرارداد دولت قرار خواهند گرفت که کالاهای بهتری را ارائه دهند و در این صورت مشوقی برای سایر تولیدکنندگان خواهد بود که آنها نیز در این رقابت با ارائه کالای بهتر بتوانند طرف قرار داد دولت قرار گیرند.
تسنیم: برخی معتقدند که ما باید در مسیر توسعه به شیوه غربی آن قرار بگیریم، به نظر شما این رویکرد موجب نمیشود که عزت و شرف ما از بین برود؟
حجتالاسلام مصباحی مقدم: طبعاً دو دیدگاه در میان نخبگان جامعه ما نسبت به اوضاع سیاسی و اقتصادی کشور وجود دارد. یک دیدگاه “تبعیت” است و دیدگاه دیگری “استقلال” است. دیدگاه تبعیت و استقلال مبانی و لوازمی دارد. مبانی دیدگاه تبعیت این است که جهان یک دهکده یکپارچه است و این دهکده یک کدخدا دارد و ما باید وارد این هم پیوندی با اقتصاد جهانی شویم و در این هم پیوندی سهمی برای خودمان جستجو کنیم و ناگزیر باید سازوکارهای اقتصاد جهانی و جهانی شدن را بپذیریم. این دیدگاه میگوید ما باید قبول کنیم که قدرتهای برتر در اقتصاد جهانی به طور مثال اروپا و امریکا است و از این قدرتهای برتر تبعیت کنیم؛ این تبعیت موجب میشود تا بتوانیم وارد میدان بازی با آنها شویم.
یک چنین نگاهی لوازمی دارد و لوازماش این است که ما فرهنگ نظام سلطه جهانی را بپذیریم؛ یعنی صحبت از استکبار، استضعاف و مقاومت بی معناست؛ آنها تعیین میکنند که جایگاه ما کجاست و سهم ما چقدر است تا چگونه با آنها همراهی کنیم و آنها در مقابل چه پاداشی به ما بدهند. این جا سخن از استقلال سخنی بی پایه و بی مبناست.
آمریکا جایی که منافعاش اقتضا کند، قواعد بازی را برهم میزند
نقطه مقابل آنها اندیشه انقلاب اسلامی است؛ این سخن که میگوید جهان امروز به صورت یکپارچه و دهکده درآمده است، حرفی برای یکی دو دهه قبل است که تاریخ مصرف آن گذشته است. باید گفت که چشمانتان را باز کنید؛ اقتصاد جهانی چند پارچه است نه یک پارچه. ما شاهد ظهور اقتصادهای جدید همچون چین، هند و چند کشور دیگر در شرق آسیا هستیم که آنها به سرعت رشد میکنند و سهم بزرگی از اقتصاد جهان را به خود اختصاص میدهند. این کشورها از ایالات متحده آمریکا تبعیت ندارند و با آنها فعلاً مماشات میکنند تا قدرت برتر جهانی شوند.
شاهد این ماجرا این است که این کشورها دنبال سازوکار دیگری هستند که تشکیل بانک آسیایی برای توسعه زیر ساختهاست و اخیراً در چین تفاهم نامهاش امضا شده است. این نشان میدهد که ما یک اقتصاد جهانی یک پارچه نداریم.
در این اقتصاد جهانی سازی شده آمریکا که خود را قدرت مطلق تلقی میکند، با اقتصاد جهانی بازی میکند و جایی که منافعاش اقتضا کند، قواعد بازی سازمان جهانی تجارت را برهم میزند. اخیراً که قیمت فولاد در بازارهای جهانی کاهش و فروش و صادرات فولاد به آمریکا افزایش پیدا کرد، آمریکا تعرفه زیادی را برای واردات فولاد وضع کرد که این خلاف قواعد سازمان تجارت جهانی است. آمریکا بدون هیچ ملاحظهای منافع ملی خودش را از منافع هم پیوندی با اقتصاد جهانی جدا کرد. اگر واقعاً التزام به لوازم جهانی شدن، امری بدیهی است چرا آمریکا قواعد بازی را به هم میزند؛ اینجا معلوم میشود که آنها وفادار نخواهند بود مگر جایی که منافع آنها اقتضا کند.
جایگاه جدید ایران در نظام جهانی از راه مقاومت کسب شده است
نکته دیگر این است که امروز ایران با مقاومتی که در برابر 1+5 نشان داد، توانست جایگاه جدیدی را برای نظام جمهوری اسلامی در نظام جهانی ایجاد کند در حالیکه در گذشته چنین جایگاهی به رسمیت شناخته نمیشد؛ به نظر میرسد که با حفظ مواضع، از راه مقاومت این جایگاه کسب شده است، نه با پشت سرگذاشتن مواضع و قبول تبعیت از نظم جهانی. ما ایدهآلهای خودمان را در این مذاکرات حاکم کردهایم و این نشان میدهد که ضرورتی ندارد برای جای پا پیدا کردن در اقتصاد جهانی مبانی لیبرالیسم اقتصادی را بپذیریم و خودمان را به عنوان عنصری ضعیف در مجموعه اقتصاد جهانی تعریف کنیم و ببینیم دیگران چه نقشی به ما میدهند، بلکه میتوانیم به صورت پویا برای خودمان نقش دست و پا کنیم.
شعری هست که میگوید باش تا صبح دولتش بدمد کاین هنوز از نتایج سحر است؛ انشاءالله اگر از شرایط جدیدی که برای ما به وجود آمده است، درست استفاده شود، یقیناً تعدادی از کشورهای منطقه به جای اینکه به دنبال محوریت آمریکا باشند، به دنبال محوریت جمهوری اسلامی ایران خواهند بود. در این مذاکرات شاهد بودیم که برخی از کشورهای منطقه، در مذاکرات به ایران تبریک گفتند و برخی نیز عقب مانند. این به معنی وضعیت جدید و شرایط متفاوت است.
اگر اقتصاد ایران مهم نبود، آمریکا وادار به برداشتن تحریمها نمیشد
کسی که در چنین شرایط متفاوتی حضور دارد و درک میکند، نباید به صورت منفعلانه نسبت به آنچه که نظریه پردازان اقتصاد جهانی و جهانی شدن ارائه میکنند، موضع گیری کند؛ بلکه باید ببیند که با حفظ اقتدار ملی و عزت ملی ایران که در طی این 37 سال به آن دست پیدا کردیم، چگونه میتوانیم سهمی از اقتصاد جهانی را به خود اختصاص دهیم و این چیزی است که دور از انتظار نیست.
زمانی به ما میگفتند که اگر به اقتصاد جهانی نپیوندید، حذف خواهید شد؛ ما امروز در سخن اوباما مشاهده میکنیم که میگوید ادامه تحریمهای ایران ممکن نبود چراکه این تحریمها به اقتصاد کشورهای دیگر هم آسیب رسانده است. یعنی ما اینجا نقش داشته و مؤثر هستیم و اگر به ما فشار تحریمی میآورند، کشورهای دیگری نیز از فشار تحریمهای ما آسیب میبینند و این فشارها موجب شده است که اوباما چنین حرفهایی را بزند که تحریمها را بردارید. چراکه احساس میکند حتی شرکای خودش ناشی از فشارهایی که برایران وارد میکنند، تحت فشار قرار میگیرند. این به معنی این است که اقتصاد مهمی داریم؛ اگر اقتصاد ما مهم نبود، آنها را وادار نمیکرد که مذاکره کنند و تحریمها را بردارند تا گشایشی برای سایر کشورها هم پدید بیاید.