زنان ايراني را از سياست راندهاند
محبوبه شعاعي
حال كه برگرديد و به اعداد نگاه كنيد ابرويي بالا مياندازيد و با نگاهي گرد شده، پيش خودتان ميگويد «خجالتآور است». زناني كه نيمي از جمعيت كشور را تشكيل ميدهند آنقدر چگال نيستند كه بتوانند حداقل نيمي از كرسيهاي مجلس را بگيرند! مجلس در 9 دوره گذشتهاش به طور متوسط 300 نماينده داشته كه تعداد زنان در اين ميان كاملا قابل اغماض است. وقتي از ميان 500 كانديداي زني كه براي انتخابات مجلس كانديد ميشوند تنها 9 نفر ميتوانند به مجلس راه پيدا كنند، يعني ما هنوز در اول راه جا انداختن جايگاه واقعي زنان در ميان مردم هستيم. حتي در ميان مسئولان هم، زنان از حمايت مناسبي برخوردار نيستند. وقتي در ليستهاي حزبي از ميان 40 يا 50 كانديداي معرفي شده، تنها چهره يك يا دو زن به چشم ميخورد، اين يعني حتي مسئولان هم با وجود همه حرفهاي پرطمطراق و دهان پركني كه درباره جايگاه زنان ميزنند، اما در عمل اعتقاد چنداني به آن حرفها ندارند. همين است كه وقتي ميشنويم رئيس مجلس شوراي اسلامي در جلسهاي با معاون رئيسجمهور در حوزه زنان گفته است بايد كاري كنيم زنان به ميدان رقابت بيايند، كمي تعجب ميكنيم و هزاران پاسخ در ذهن وول ميخورد. آنوقت است كه ميفهميم «فرهنگسازي» حلقه مفقوده اين زنجير است، زنجيري به نام حمايت مسئولان از جايگاه واقعي زنان.
طبق مصوبه اتحادیه بینالمجالس که ایران نیز عضو آن است، 25 درصد از کرسیهای مجلس باید به زنان اختصاص پیدا میکرد. اما با اين وجود تعداد زنان در مجلس امسال به اندازه تعداد انگشتان دو دست هم نيست. نمايندگان مجلس معتقدند قانون راه را براي شركت زنان باز گذاشته است و زنان به هر ميزان كه بخواهند، ميتوانند كانديد نمايندگي مجلس شوند اما مشكل اين است كه اين كانديداها اصلا توسط مردم انتخاب نميشوند! امروز میانگین حضور زنان در پارلمانها از مرز 20 درصد عبور کرده اما حضور زنان در مجلس ایران براساس آمارهای سال 2015 زیر سه درصد و در کابینه، زیر 9 درصد است.
مجلس دهم، دواي درد؟
24 اسفند. كمتر از هفت ماه مانده است. روزشماري از همين حالا آغاز شده و طرفداران احزاب دست به كار شدهاند. گرچه تا زمان قانوني تبليغات، زمان زيادي مانده اما خيليها از همان سالي كه دولت يازدهم روي كار آمد، خيز برداشتند براي انتخابات مجلس دهم. اين انتخابات، «فاينال دستينيشن» (مقصد نهايي) خيلي از احزاب بوده كه حتي زنان هم از آن مستثنا نيستند. زنانيكه هميشه در مقايسه با مردان، جايگاه كمتري در مجلس داشتهاند. حوزه زنان دولت يازدهم آنقدر در اين دو سال گذشته با سرو صدا همراه بوده كه حالا زنان جرأت كردهاند بيشتر در صحنه حاضر باشند. از اخباري كه از گوشه و كنار به گوش ميرسد مشخص است كه زنان خيز برداشتهاند تا كرسيهاي بيشتري را در مجلس دهم داشته باشند. «دستیابی به توسعه متوازن، بالا بردن میزان حضور زنان در مجلس و پیگیری مطالبات آنان از دلایل اصلی ضرورت مشارکت سیاسی زنان در انتخابات مجلس آینده است. آثار این مشارکت در بلندمدت و کوتاهمدت به نفع کل جامعه است.» اينها صحبتهاي آذر منصوري، عضو مجمع زنان اصلاحطلب درباره علت حضور بيشتر زنان در عرصه انتخابات مجلس است. همين موضوعات است كه اسب زنان را براي رسيدن به مجلس، زين كرده است.
افزایش حضور زنان در مجلس ابلاغ خواهد شد؟
شهیندخت مولاوردی، معاون رئیس جمهور در امور زنان وخانواده فروردين ماه امسال اعلام كرد: «تلاش میکنیم تا تدابیر لازم برای افزایش حضور زنان در مجلس در سیاستهای کلی انتخابات گنجانده شده و پیش از انتخابات امسال ابلاغ شود. مجمع تشخیص مصلحت نظام اصرار دارد که سیاستهای کلی انتخابات، پیش از انتخابات مجلس شورای اسلامی تصویب و ابلاغ شود، ما هم قطعا پیگیر هستیم تا به این موضوع رسیدگی شود و رایزنی های لازم را نیز در اینباره انجام دادهایم.» اين خبر، يعني همتها براي افزايش شمار زنان در مجلس، به كار گرفته شده است. البته اين داستان به قبلتر از بهار امسال برميگردد. علی لاریجانی ارديبهشت ماه سال گذشته در دیدار با فراکسیون زنان مجلس در همین زمینه مسائلی را مطرح کرد و از زنان مجلس خواسته بود تا طرحی برای افزایش تعداد زنان در مجلس ارائه کنند. همان زمان فاطمه رهبر، رئیس فراکسیون زنان و اعضای آن مشغول به كار شدند و ميخواستند طرح «الزام حضور نماینده زن در هر استان» را در قالب اصلاح قانون انتخابات به مجلس ارائه كنند.
حضور بيشتر زنان، رأي نياورد!
فاطمه رهبر اوايل تيرماه اعلام كرد: «پیشنهادی را در صحن علنی مجلس مطرح کردیم که براساس آن در استانهایی که بالای 5 نفر کرسی در مجلس شورای اسلامی دارند، در لیستهای انتخاباتی که از سوی گروهها و تشکلهای مختلف به مردم ارائه میشود، حضور حداقل یک نفر از زنان واجد شرایط نامزدی نمایندگی در مجلس پیشبینی شود که این طرح در مجلس رأی نیاورد.» 21 تير ماه هم مولاوردي اعلام كرد: «از جمله مهمترین موانع بر سر حضور بيشتر زنان در مجلس را میتوان تعصبات جنسیتی، فقدان حمایت احزاب و رسانهها نام برد. همچنین براساس آمارهای بینالمللی کمبود درآمد، مهارت، اعتماد به نفس، انگیزه و … از جمله این عوامل است.» مولاوردی با اشاره به اینکه سهمیهبندی جنسیتی یا تبعیض مثبت از جمله راهکارهای فوری برای حل این مشکل است، گفته: «در کشورهای مختلف این تدابیر اتخاذ شده و نتیجه نیز گرفته است اما ما سعی کردهایم که این مسئله را در مجمع تشخیص مصلحت نظام مطرح کرده تا زنان سهمیه 30 درصدی در مجلس داشته باشند که متاسفانه در صحن علنی مجمع با اختلاف دو رای، رای لازم را کسب نکرد.» پس با اين حساب، برخلاف تمام حرفهايي كه از حمايت زنان در مجلس ميشود، خبري از حمايت در عمل وجود ندارد. حرف وقتي به عمل نرسد، باد هواست!