فید

«مرتضی پاشایی» و آلبومی که اسمش عشق‌ نیست!

زینب مرتضایی‌فرد:از یک سو راه‌ها برای نقد اثر تقریبا بسته است و بسیاری از هواداران هنرمند معتقدند نباید به نقد اثر هنرمند درگذشته پرداخت و از دیگر سو سکوت درباره کیفیت اثر منتشر شده هم به نوعی نادیده گرفتن آن است.

هفته گذشته آلبوم زنده‌یاد مرتضی پاشایی با نام «اسمش عشقه» منتشر شد. هنرمند جوانی که سال گذشته پس از مدتی مبارزه با بیماری سرطان درگذشت.

بیماری، مرگ و دیگر اتفاقات مربوط به این خواننده همه حواشی زیادی را ایجاد کرد. ماجرای انتشار آلبوم و اختلاف نظر بین تهیه‌کننده قبلی آلبوم و خانواده پاشایی هم تنش‌های فراوانی داشت که هنوز هم ادامه دارد. فارغ از همه حاشیه ها، آخرین آلبوم این هنرمند روانه بازار موسیقی کشور شده است. آلبومی که البته ساعاتی پس از توزیع روی برخی سایت‌ها هم قرار گرفت تا دانلود غیرقانونی هم مثل همیشه یک پای ماجرا باشد.

شنیدن آلبوم برایم تجربه دلچسبی نیست، صدا در موسیقی گم است. صدای خواننده در برخی قسمت‌ها واضح نیست. آن قدر کیفیت صدا بد است که با خودم می‌گویم اگر او زنده بود، احتمال این که آلبوم را منتشر کند کم بود و احتمال انتشار برخی قطعات از جمله قطعه اول آلبوم خیلی هم کمتر !

پس از دوباره گوش دادن آلبوم سوال ابتدای گزارش در ذهنم پررنگ‌تر و کامل‌تر شد؛ این که واقعا چه نیازی بوده آلبوم با چنین کیفیتی منتشر شود؟ این موضوع را با کارشناسان موسیقی مطرح کردیم تا نظرشان را درباره انتشار اثر هنرمند پس از مرگ و بخصوص درباره انتشار آلبوم پاشایی بپرسیم.

مسیری که پاشایی طی کرد

وقتی موضوع را با رضا مهدوی کارشناس موسیقی مطرح می‌کنم می‌گوید: با موضوع بسیار خاصی روبه رو هستیم. و کمی مکث می‌کند… از او می‌پرسم از چه نظر خاص؟ پاسخ می‌دهد: مرتضی پاشایی خواننده‌ای بود که پس از مرگش بسیار مورد توجه قرار گرفت و در زمان حیاتش با این حجم توجه روبه‌رو نبود.

آثارش چند سال مجوز نمی‌گرفت تا این‌که به دلیل دوستی‌اش با یک مجری تلویزیونی جایگاه ویژه‌ای پیدا کرد، مردم صدایش را شنیدند و افراد زیادی هم منتقدش بودند. بعد یک اتفاق خاص پزشکی – که برای خیلی از مردم دنیا می‌افتد – برایش رخ داد و شرایط او را ویژه و متمایز کرد تا جایی که یک ترانه خاص او اکنون زنگ موبایل بسیاری از کسانی است که شاید پیش از این صدایش را خیلی هم دوست نداشتند. خلاصه آن‌که چند موضوع دست به دست هم می‌دهد و این جوان جایگاه ویژه‌ای پیدا می‌کند. حتما خدا نظر خاصی به او داشته که ناگهان چنین جایگاهی پیدا کرده و تشییع جنازه باشکوهی برایش برگزار می‌شود و طی مدت کوتاهی عنوان آقای خاص را که تنها به محسن چاوشی اطلاق می‌شده، به خود اختصاص می‌دهد.

همه چیز در سایه پول!

وقتی پاشایی برای انتشار آلبوم‌ها و برگزاری کنسرت هایش موفق به اخذ مجوز می‌شود، همه شرکت‌ها دوست دارند با او فعالیت داشته باشند؛ چرا که می‌دانند سودشان از پیش تضمین شده است و توجه‌ها تا حدی به سمت این هنرمند جوان جلب شده که بتواند برایشان شرایط مادی مطلوبی را ایجاد کند. مهدوی در این باره توضیح می‌دهد: به دلیل شرایط خاص مرتضی پاشایی وقتی کارهایش مجاز می‌شود، شرکت‌های موسیقی برایش سر و دست می‌شکنند و به خاطر سود اقتصادی درصدد انتشار کارهایش هستند. حالا هم شاهد انتشار آلبومی به عنوان آلبوم منتشر نشده این هنرمند هستیم که به نظرم بهتر بود چند سال برای انتشار آن صبر می‌کردند. اما حالا با این همه تبلیغات و آب و تاب، شرکتی که آلبوم را منتشر کرده سود می‌برد و پای اسپانسر یا شرکتی در میان است که می‌خواهد با نام ایشان مطرح یا مطرح‌تر شود.

او توضیح می‌دهد: البته این کار از نظر اقتصادی و نگاه تجاری کاملا درست است، اما به چه قیمتی و چرا باید چنین کاری انجام شود؟ متاسفانه جامعه ما کاملا اقتصادی شده، ما یک کشور اسلامی با شعارهای اسلامی هستیم اما رفتارهایمان بیشتر شبیه کشورهای سرمایه‌داری شده است. ارکسترهای ما همه نیازمند سرمایه‌داران هستند و کنسرت موسیقی تبدیل به یک جایگاه لوکس شد. فقط پولدارها می‌توانند در آن حضور پیدا کنند. سالن‌ها به کسانی داده می‌شود که پول دارند و دیگر جایگاه هنری مطرح نیست. طبیعتا شرکت‌ها هم متاثر از سیاستگذاری دولت هستند و وقتی می‌بینند حرف اول را پول می‌زند دنبال چهره‌هایی می‌روند که برایشان سود اقتصادی بیاورد.

«اسمش عشقه»؛ مثل صدها موسیقی پاپ

«هیچ نگویید. او دستش از دنیا کوتاه است و نباید درباره کارش قضاوتی کرد!» این جمله‌ای است که این روزها در فضای مجازی هواداران زنده یاد مرتضی پاشایی، آن را به شکل‌های گوناگون می‌نویسند و از همه می‌خواهند درباره کیفیت این آلبوم تازه منتشر شده او انتقادی مطرح نشود. اما آیا می‌توان این آلبوم را بر خلاف نظر هواداران این خواننده نقد کرد؟ مهدوی در این باره می‌گوید: کار آقای پاشایی باید در یک فضای منطقی نقد علمی و هنری شود.

او ادامه می‌دهد: آقای استاد دانشگاهی ماجراهای اتفاق افتاده در جامعه برای این هنرمند را نقد کرد، اما چون لحنش تند و رفتارش مناسب نبود بازتاب عجیب و غریبی پیدا کرد و همه چیز علیه خودش شد. من معتقدم اگر در یک فضای سالم و منطقی نقد کنیم، می‌بینیم یک کار معمولی است که در کنار صدها کار معمولی موسیقی پاپ می‌آید و مثل کف روی آب می‌ماند و می‌رود و ماندگار نمی‌شود. این که بیاییم از حواشی یک هنرمند استفاده کرده و کاری را ارائه کنیم قطعا سود اقتصادی خواهد داشت اما نمی‌تواند اثر ماندگاری شود. البته می‌خواهند برادر مرتضی پاشایی را هم خواننده کنند! دیگر این موضوعات را همه می‌دانند و نیازی به توضیح بیشتر نیست.

مهدوی در پایان سخنانش اظهار می‌کند: این قصه می‌تواند ادامه پیدا کند، رمان پاشایی، عروسک پاشایی و هر روز محصول جدیدی با نام پاشایی به بازار بیاید و اینها همه سوء‌استفاده کسانی است که فقط دنبال پول هستند.

پس از صحبت با این کارشناس موسیقی طی جستجویی ساده در فضای مجازی متوجه انتشار قریب‌الوقوع رمان پاشایی و مستند پاشایی هم می‌شوم، خدا به خیر کند…

قضاوت دشوار درباره اثری ضعیف

با کارشناس دیگری هم در این باره صحبت می‌کنم. کسی که آلبوم «اسمش عشقه» را شنیده و آن را ضعیف ترین کار این خواننده فقید می‌داند. دکتر پیروز ارجمند، مدیر سابق دفتر موسیقی درباره این موضوع می‌گوید: اگر موضوع را به صورت مصداقی بررسی کنیم، راحت‌تر می‌توانیم به نتیجه برسیم. گاهی اوقات آثار به جا مانده از هنرمند در قالب یک اثر نوشته و اجرا شده است؛ مانند آثار هنرمندان کلاسیک که در قالب پارتیتور باقی مانده است. در این دسته از آثار، آهنگساز عمده توانایی و احساس خودش را بروز می‌دهد. بنابراین اجرای دوباره این دسته از آثار مانعی ندارد، مانند کتابی که یک نویسنده آن را منتشر کرده و بارها پس از مرگش نقد و تجدید چاپ می‌شود.

او ادامه می‌دهد: اما درباره کارهایی مثل آثار آقای پاشایی که صوتی است شرایط به گونه دیگری است. ایشان در زمان حیاتش این کار را خوانده ولی میکس نهایی نشده بود، یعنی کار در نهایت از نظر ایشان تائیدیه نهایی نداشته است. در چنین شرایطی آهنگساز می‌تواند نسبت به کار اظهار نظر کند، اما از آنجا که آهنگسازی اغلب قطعات را هم خود آقای پاشایی به عهده داشته مشکل دوچندان می‌شود. چون هم آهنگساز و هم خواننده خودشان بودند، نمی‌توانیم مطمئن شویم این اثر نهایی است یا نیست؟

قیمت‌گذاری نامتعارف، شکست اقتصادی

ارجمند بیان می‌کند: به هر حال این یک بخش از میراثی است که از ایشان به جا مانده و خانواده، دوستان و طرفداران ایشان می‌خواهند این میراث عرضه شود، به هر حال این نظر وارثان ایشان است. اما بنده اعتقاد دارم وقتی کار هنرمند نهایی نشده و منتشر می‌شود، نمی‌توانیم درباره اش قضاوت کنیم.

او اظهار می‌کند: آلبوم «اسمش عشقه» را شنیدم . نسبت به بقیه کارهای مرتضی پاشایی کار ضعیفی است. مرتضی کارهای بهتر از این زیاد داشت و این آلبوم ضعیف‌ترین کاری بود که از او شنیدم.

ارجمند به قیمت‌گذاری این اثر هم اشاره کرده و می‌گوید: قیمت این آلبوم نسبت به بقیه آثار پاپ غیرمتعارف است. این کار ۱۸ هزار تومان قیمت‌گذاری شده و همین باعث می‌شود بخشی از مخاطبان کار را از دست بدهند یا به سمت دانلود غیرقانونی بروند. به نظرم کار بابت قیمت، از نظر اقتصادی شکست بخورد.

آلبومی که شبیه تمرین است

«اسمش عشقه» هر چند به گوش هواداران پرو پا قرص پاشایی یکی از بهترین‌های پاپ ایران باشد، اما کار ضعیفی است. کاری که شنیدنش بیشتر ماکت یک آلبوم را به ذهن می‌آورد و شباهتی به یک آلبوم کامل ندارد. صدای خواننده در همهمه موسیقی‌ها گم شده و بیشتر شبیه یک تمرین است تا اجرای اثری برای ارائه در آلبوم موسیقی. اما بد نیست از خودمان بپرسیم اگر مرتضی پاشایی در قید حیات بود آیا حاضر می‌شد آلبومی را با این کیفیت منتشر کند؟ پاسخ من این است: قطعا خیر! حالا شما هم می‌توانید پاسخ‌ها و نظرات خودتان را داشته باشید و با احترام نظرات یکدیگر را بپذیریم.

منبع: جام جم

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا