مهمترین عامل طلاق در ایران
میگوید دیگر طاقتش طاق شده بوده. دیگر نمیتوانسته به زندگی مشترک با کسی ادامه دهد که بهخاطر نئشگی همهچیزش را میدهد؛ از محبتش گرفته تا وجدان و پول. دلش میخواسته باز هم با او زندگی کند، اما عقلش میگفته دیگر تهِ خط و وقت جدایی است.
علیرضا جزینی قائممقام دبیرکل ستاد مبارزه با مواد مخدر در گزارشی که یکم شهریور درباره اعتیاد در صحن علنی شورا داد، گفت ۵۵ درصد از طلاقها ناشی از اعتیاد هستند. او همچنین گفته ۶۳ درصد از معتادین کشور متاهلاند.
پیش از این و در مهرماه ۹۳ بود که علیاکبر محزون – مدیرکل آمار و اطلاعات جمعیتی سازمان ثبت احوال کشور- گفته بود اعتیاد شاید نتواند مانعی برای ازدواج باشد اما از دلایل عمده طلاق است. او در آن زمان همچنین از آغاز انجام بررسیها بر روی تاثیر اعتیاد بر طلاق سخن گفته بود. به نظر میرسد حالا و با گذشتنِ نزدیک به یک سال مسئولان بر تاثیر ۵۵ درصدی اعتیاد روی طلاق صحه میگذارند.
تاثیر اعتیاد روی طلاق بر هیچکس پوشیده نیست. کارشناسان اعتیاد را از معضلات مهم امروز ایران میدانند که نهاد اصلی جامعه را دچار آسیب میکند. سعیدمعیدفر –جامعهشناس- اعتیاد را مهمترین آسیب اجتماعی میداند. او با اشاره به نظرسنجی ۶ سال پیش مجلس از هزار نفر متخصص و کارشناس میگوید “در این نظرسنجی همه کارشناسان بر اعتیاد به عنوان آسیب مهم و جدی در جامعه اتفاق نظر داشتند”. معیدفر اعتیاد را یک چرخه میداند؛ چرخهای از آسیبها که یکی از آنها نیز طلاق است.
در چه فرآیندی فرد معتاد به طلاق میرسد؟
اما چه فرآیندی رخ میدهد تا متاهلینی که گرفتار اعتیادند کارشان به طلاق میرسد؟ روانشناسان معتقدند اعتیاد بر روی رفتار، عواطف و نحوه تفکر فرد معتاد اثرگذار است. آنها میگویند کسی که مواد مخدر مصرف میکند، پس از مدتی و با طولانیشدن مدتزمان مصرف رفتارهایی نظیر پرخاشگری و بیتفاوتی از خود بروز میدهد که در وهله اول خانواده خود را دچار تنش و ناراحتی میکند. جامعهشناسان نیز تاثیر اعتیاد بر افول زندگی مشترک خصوصا در بعد اقتصادی – و عموما در طبقات متوسط اجتماعی- را مدنظر قرار میدهند و معتقدند حرکت زندگی خانوادگی بهدلیل هزینه اعتیاد به سمت فقر بهشدت این نهاد را تهدید میکند.
فرید براتیسده – روانشناس و رییس سابق پیشگیری و درمان اعتیاد سازمان بهزیستی- در گفتگویی، فرآیندی را که یک فرد معتاد در پی آن به طلاق و تبعات پس از آن کشیده میشود را بررسی کرد.
براتی در گفتگویی گفت: اعتیاد از دلایل عمده و اصلی طلاق است. در بررسیهای اخیری که در کشورمان انجام شده، درصد زیادی از طلاقها بهدلیل اعتیاد رخ دادهاند و اینکه قائممقام دبیرکل ستاد مبارزه با مواد مخدر آماری ۵۵ درصدی را از تاثیر اعتیاد بر طلاق ارائه میدهد، به واقعیت نزدیک است. البته طلاق در وجههای کلانتر متاثر از عوامل زیاد دیگری همچون دگردیسی در خانواده امروز ایرانی نیز هست، اما نقش اعتیاد در این میان پررنگتر از سابق است.
این روانشناس درباره فرآیند طلاق و تاثیر اعتیاد بر این فرآیند توضیح داد: همانگونه که ازدواج یک فرآیند است، طلاق نیز فرآیندی است که نیازمند طیشدن مراحلی است تا یک خانواده را به مرحله فروپاشی برساند.
وی ادامه داد: تجربه و بررسیها نشان داده، هنگامی که اعتیاد در زندگی مشترک و در یکی از زوجین وجود داشته باشد، آن خانواده تلاش میکند تا به هر نوعی موقعیت فرد معتاد بدتر نشود. اما اعتیاد بهسبب ماهیت و ذات آن همواره با نوعی از تعمیق و ژرفکردن مسائل روبروست. در اعتیاد مفهومی به نام “تحمل” وجود دارد؛ تحمل یعنی فرد برای رسیدن به نشئگی اولیه و جلوگیری از درد ناشی از مصرفِ کم، میزان مصرف خود را به مرور افزایش میدهد. در چنین شرایطی خانواده تلاش خود را میکند تا با این مسئله کنار بیاید اما از آنجاییکه “تحمل” منابع مادی خانواده را نیز هزینه میکند، ناخواسته مشکلات را بیشتر می کند که در انتهای همه مشکلات طلاق ایستاده است. در این فرآیند، خانواده و یا همسر فرد معتاد از مجادلات، مشاجرات، مشکلات اقتصادی و… بهستوه میآید و تصمیم بهجدایی میگیرد.
فرید براتیسده ضمن اشاره به فرآیند “بومرنگ” در اعتیاد در ادامه اظهار کرد: فرد معتاد پس از طلاق به مرحله بومرنگ میرسد؛ یعنی مرحلهای که از زندگی مشترک خود پس از طلاق جدا شده و به خانواده اولیه و اصلیاش بازمیگردد. اما او در این مرحله نیز باقی نخواهند ماند، چراکه پس از بازگشت به خانواده پدری بار دیگر با مشکلات جدید مواجه شده و در نهایت از خانواده پدری نیز طرد شده و وارد مرحله بیخانمانی و کارتُنخوابی میگردد.
رییس سابق پیشگیری و درمان سازمان بهزیستی درباره پدیده “قادرسازی” و “توانمندسازی” توضیح داده و گفت: بسیاری از خانوادهها و در اکثر قریببهاتفاق موارد مادران و همسران فرد معتاد برای اینکه فرزند و یا همسرشان برای مصرف دخانیات به بیرون از خانه کشیده نشود، امکانات را برای وی در خانه فراهم میکنند. بسیاری از کارشناسان معتقدند که خانوادهها بههیچوجه نباید اینکار را دربرابر یک فرد معتاد انجام دهند.
فرید براتیسده در انتها تصریح کرد: در ایران و در پی بررسیهای انجامشده، درصورتیکه حمایت خانواده و همسر از فرد معتاد وجود نداشته باشد او به کارتنخوابی و خیابانخوابی میرسد و از آنجایی که در کشور ما حمایت اجتماعی درستی نیز از معتادین کارتُنخواب وجود ندارد، عاقبت خوبی در انتظار فرد معتاد نخواهد بود. به همیندلیل تنها سیستم حمایتکننده از فرد معتاد خانواده وی است که در صورتیکه توانمندسازی و قادرسازی را برای وی انجام ندهند در نهایت وی به طلاق و سپس آسیبهای پس از آن خواهد رسید.