خواندنی

بهانه های زنانه و مردانه برای خیانت!

ماهنامه کافه زندگی: متاسفانه طی تحقیقات اخیر، آمارها و گزارش ها نشان می دهند در دهه گذشته خیانت به همسر در جامعه ما بسیار افزایش یافته است که فقدان عشق و علاقه، سهل انگاری همسر، بی خطر دانستن اصل خیانت، زیاده خواهی را می توان از دلایل اصلی بی وفایی همسران به حساب آورد.

بهانه های زنانه

خیانت های زنانه به عوامل مختلفی بستگی دارد که می توان از آن جمله به موارد زیر اشاره کرد:

دلیل شماره یک: فقدان رابطه ای گرم و صمیمانه با همسر

یکی از عوامل اصلی این خیانت ها روابط نامناسب زن و شوهر است، درواقع زمانی که زوجین، روابط خوبی نداشته باشند، این احتمال وجود دارد که خانم به همسرش خیانت کند.

اختلالات که به مرور زمان برای برخی مردان به وجود می آید و نیز مشکلات شخصیتی باعث می شود که مرد نتواند به همسرش محبت کند که نتیجه این فقدان محبت و روابط گرم و صمیمی، خیانت خواهدبود.

مسلما زنانی که از جانب همسرانشان محبت کافی دریافت کنند و یا روابط خوبی میانشان برقرار باشد، احتمال خیانت در آن ها بسیار کم است.

دلیل شماره دو: گذشته بی بند و بار زن

یکی دیگر از عوامل خیانت خانم ها، می تواند گذشته وی باشد؛ مثلا وقتی زن در خانواده ای آزاد و به اصطلاح، بی بند و بار پرورش یابد و تربیت شده باشد، تربیت غلط گذشته او باعث می شود حتی بعد از ازدواج هم این روابط را حفظ کند. برخی از زنان که در دوران مجردی روابط صمیمانه یا دوستی ها و روابط زیادی داشته اند، برایشان بسیار سخت است خود را در زمان تاهل کنترل کنند؛ بنابراین در همان چهارچوب به روابط خود ادامه می دهند.

دلیل شماره سه: داشتن احساس تنهایی

مسائل شخصیتی بسیاری وجود دارد که ممکن است یک زن به سختی دقایق یا ساعاتی را تنها و بیکار بگذراند و تحمل کند. آن ها وقتی می بینند همسرشان به دلیل مشغله کاری نمی تواند برای آن ها وقت بگذارد، برای پرکردن تنهایی شان ترجیح می دهند وقتشان را با دیگران یا جنس مخالف خود پر کنند.

دلیل شماره چهار: عوامل فردی و اختلالات شخصیتی زنان

عوامل فردی و اختلالات شخصیت و یا ویژگی های طرفین می تواند بستری برای خیانت باشد. وقتی در جامعه این روابط ناشایست، رواج یابد، امکان دارد زن وسوسه شود که این رابطه ها را تجربه کند.

دلیل شماره پنج: دوران مجردی محدود

برخی دیگر از زنان به دلیل اینکه گذشته خوبی نداشته اند و یا زمان مجردی خیلی محدود بوده اند، وقتی شرایطی را می بینند که در آن، زنان و مردان رابطه آزادانه ای با هم دارند، سعی می کنند برای جبران گذشته خود به خیانت رو بیاورند. درواقع شرکت در مهمانی های مختلط، ارتباط با دوست ناباب و مسائلی دیگر می توانند انگیزه خیانت را زیاد کنند.

دلیل شماره شش: مشکلات اقتصادی

مسئله دیگر مشکلات اقتصادی است که البته به تنهایی نمی تواند عامل خیانت زنان باشد؛ چرا که فرد ممکن است نیازهای مالی بیشتری را در خود احساس کند؛ ولی اگر پایبند چهارچوب های اخلاقی باشد، امکان ندارد در هر شرایطی، به دنبال وضعیت معیشتی بهتر با فرد دیگری باشد.

دلیل شماره هفت: اختلالات شخصیتی

برخی اوقات فرد نتوانسته با همسرش زندگی کند و به همین دلیل شاید بارها و بارها ازدواج کرده است. بهترین راهکار در این مورد این است که باید علت این رابطه ها در سطح فردی مشخص شود و فرد به روان شناس مراجعه کند. در حقیقت باید مشخص شود که فرد، گرفتار اختلالات شخصیتی است یا خیر؛ چون ممکن است درگیر روابط چندگانه شود و زیاد وفادار نباشد. برخی افراد نیز شخصیت ناهنجار و ضداجتماعی دارند؛ بنابراین در سطح خانوادگی باید مداخلات اجتماعی و فرهنگی صورت بگیرد.

برای اینکه در جامعه زنان آسیب نبینند و نیز برای حفظ حریم خانواده، بیشتر خانواده ها باید آموزش ببینند و حتی لازم است آموزش هایی از طریق رسانه های گروهی، تلویزیون و رادیو صورت گیرد و این افراد باید بدانند که چنین مسائلی تا چه حد می تواند هم به آینده خود و هم به آینده فرزندانش، آسیب جدی وارد کند.

بهانه های مردانه

دلیل شماره یک: از بین رفتن عشق و علاقه

افسوس که پس از گذشت زمان طولانی با هم بودن، برخی مردان آن عشق، علاقه و احساسی را که در ابتدا به همسرشان داشتند، از دست می دهند؛ در حالی که این رابطه به جزئی از وجودشان مبدل شده است. حقیقت آن است که جدایی بسیار دردناک بوده و تاثربرانگیز است؛ پس به جای جدایی باید چاره ای برای ادامه زندگی شیرین در کنار هم اندیشید.

دلیل شماره دو: جذاب نبودن همسر

گاهی اوقات سرکردن مدت طولانی با یکدیگر زنان را تنبل و سست می کند؛ به این معنا که دیگر آنان به ظاهر خود نمی رسند و مانند قبل جذابیتی ندارند و تلاشی هم برای جذب کردن شوهرشان نمی کنند؛ بنابراین مرد دیگر همسرش را مانند قبل زیبا نمی داند؛ بنابراین زندگی با او هیجان و لذت قدیم را نخواهدداشت.

دلیل شماره سه: سهل انگاری زنان

اکثر زنان خیلی سریع و راحت شوهرشان را به خاطر بی وفایی او می بخشند که این موضوع شاید به دلیل ترس از تنهایی یا رقیق القلبی و مهربانی آن ها باشد؛ حتی ممکن است برخی از زنان خود را مقصر اصلی خیانت شوهرشان بدانند و قدم هایی را برای بهبود روابطشان بردارند. این واقعیت که بسیاری از زنان به شوهرشان اجازه گریز از جرم را می دهند، ممکن است زمینه مضاعف شدن مشکلاتشان را فراهم کند.

دلیل شماره چهار: اخلاق و رفتار غیرقابل تحمل همسر

رفتارهای زشت، نق زدن ها و نزاع های مدام، عوامل مناسب و زمینه ساز ایجاد سردرد است و در تصور برخی مردان، البته به غلط، خیانت بهترین راه فرار از جهنم خانه و نیز بهترین مسکن برای آرام کردن این درد به شمار می رود.

دلیل شماره پنج: بی خطر شمردن خیانت

به قول معروف «ز دست دیده و دل هر دو فریاد/ که هرچه دیده بیند، دل کند یاد» این بیت قدیمی تا زمانی که دوربین مداربسته ای برای کنترل مردان وجود نداشته باشد، یک حقیقت به شمار می رود. برخی تصور می کنند در صورتی که خیانت کنند، نه کسی متوجه می شود و نه به کسی آسیبی می رسد و این استدلال را بهانه ای برای انجام عمل زشت خود قرار می دهند؛ اما لازم است این نکته را بدانید که هرقدر مردان به دلیل کنترل نشدن، حیله گرتر شوند، زنان به همان اندازه شبکه و ابزار کنترلی خود را گسترش خواهندداد!

دلیل شماره شش: خیانت همسر

برخی مردان وقتی به بی وفایی همسرشان پی می برند، تنها راه آرام کردن و فرونشاندن خشمشان را مقابله به مثل می دانند که این کار، عملی غیرمنطقی است.

دلیل شماره هفت: عدم تمایل خانم ها به برقراری روابط

برخی از زنان ممکن است تمایلی به برقراری روابط زناشویی با شوهر خود نداشته باشند یا کمتر به این موضوع اهمیت دهند که این امر ممکن است باعث فشارهای روانی و جسمانی به مرد شده و در نهایت منجر به کج روی او شود.

نتیجه: خیانت در زندگی امری نکوهیده و ضداخلاقی است که اثرات زیان بار آن قطعا دیر یا زود گریبان گیر فرد خواهدشد؛ بنابراین چنانچه مشکلاتی در روابط وجود دارد، باید با دید باز به آن ها نگریست و با اندیشه و تدبیر برای برطرف کردن آن ها کوشش کرد.

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا