رقابت و حسادت در محیط کار؛ خوب است یا بد؟
وقتی حسادت می کنیم کودک درون ما است که خود را به در و دیوار می کوبد؟ وقتی حس رقابت طلبی یک لحظه هم آزادمان نمی گذارد تا نفس راحت بکشیم، در بالغ مان هستیم یا والدمان است که خودی نشان می دهد؟ اینها مواردی است که با اتکا به نظریه تحلیل رفتار متقابل می توان به آن پرداخت
سرزنش خود و ساز و کار درونی والد
ابتدا باید قدری در مورد مفهوم شخصیت در روان شناسی بدانیم؛ شخصیت یک الگوی نسبتا پایدار، منحصر به فرد و انعطاف پذیر است که شامل افکار، احساسات و رفتار می شود، پس می توانیم شخصیت هر انسان را بی همتا در نظر بگیریم که اختصاص به خود او دارد. شخصیت هر انسان از سه بخش تشکیل می شود که ما آنها را والد، بالغ و کودک می نامیم و نکته بسیار مهم برای ما این است که بدانیم هرکدام از این بخش های مربوط به ساختار شخصیت، ویژگی و محتویات خاص خود را دارند.
بخش اول حالت های شخصیتی ما والد نام دارد که ما آن را از والدین خودمان می گیریم و شامل حمایت، مهربانی، مراقبت و سرزنش و تنبیه می شود. ما گاهی آنها را برای دیگران استفاده می کنیم و گاهی به سراغ سازوکار درونی والد می رویم که همان حمایت از خود و در بخش منفی آن، سرزنش خود است.
بالغ: ضد دردسر
حالت شخصیتی دوم بخش بالغ یا منطق ما است. بالغ به اتفاقاتی که در دنیای اطرافش می افتد (با توجه به شرایطی که در لحظه در آن قرار دارد)، واکنش نشان می دهد و هم خودمان و هم دیگران را از شر دردسرهای آینده که ممکن است تصمیمات غلط مان برای ما به همراه داشته باشد، نجات می دهد.
کودک؛ سرمنشا احساسات خوب و بد
در نهایت حالت شخصیتی کودک قرار دارد که دوست مانند یک بچه بازی کند و از زندگی لذت ببرد. نکته مهم در مورد حالت شخصیتی کودک این است که تمام احساسات و هیجانات ما در این بخش از شخصیت قرار دارد و زمانی که یک نفر احساساتی می شود، در حالت شخصیتی کودک خود قرار دارد، پس برای شروع می توانیم احساس حسادت را چه در محیط کار و چه در خارج از آن به حالت شخصیتی کودک نسبت بدهیم.
چرا در محیط کار حسادت می کنیم؟
معمولا کسانی که از حسادت رنج می برند، نیاز به توجه و نوازش کلامی آنها در کودکی به خوبی ارضا نشده است. کسی که به موفقیت دیگران حسادت می کند، احتمالا در کودکی والد مستبدی داشته که مدام او را با دیگران مقایسه می کرده و این پیام را در ذهن او قرار داده که «تو خوب نیستی» و «دیگران خوب هستند». همین پیام به ظاهر ساده تمام زندگی فرد را تحت تاثیر قرار می دهد و احساس حسادت تبدیل به بخش جدایی ناپذیری از پیش نویس زندگی فرد می شود. نگاه حسادت آمیز چیزی است که فرد آن را به تمام روابط خود تعمیم می دهد و هرگونه موفقیتی از سوی دیگران، این احساس ناخوشایند را در او تقویت می کند.
حسادت در محیط کار و کاهش راندمان
حالا اجازه بدهید برگردیم به محیط کار؛ در محیط کار چیزی که بسیار اهمیت دارد راندمان کاری هر فرد است که طبیعتا تجربه احساسات ناخوشایندی نظیر حسادت آن را به شدت کاهش می دهد. فرد در محیط کار مشغول است که می بیند همکارش با شدت دارد کار می کند و از روند کار خود راضی است. در این لحظه فرد نظاره گر یاد خاطرات دوران کودکی خود می افتد که نرمه ریاضی او هجده می شده و والدینش به خاطر اینکه پسرخاله او نمره بیست گرفته بود، به شدت او را سرزنش می کردند.
رقابت و حسادت در محیط کار؛ خوب است یا بد؟
بازنوازی این خاطره دقیقا موجب تجربه همان احساسات ناخوشایند دوران کودکی خواهد بود که بدون شک یکی از آنها حسادت بوده است. در این لحظه اتفاقی که می افتد، این است که احساسات منفی فرد، افکار بالغانه او را تحت تاثیر قرار می دهند و فرد دیگر اسیر احساسات ناخوشایند منفی خود می شود و تمام فکر و ذهن او انباشته می شود از حسادتی که نسبت به فرد دیگر دارد. زمانی این اتفاق می افتد، می گوییم حالت شخصیتی بالغ فرد توسط کودک او آلوده شده یا به عبارت دیگر احساسات منفی مانند غباری، جلوی ید منطقی او را می گیرد.
چطور به همکارمان حسادت نکنیم؟
برای خلاصی از شر این مشکل، فرد در ابتدا باید فهرستی از توانایی ها و نقاط ضعف خود در محیط کار تنظیم کند تا اصطلاحا خودش را بهتر بشناسد. زمانی که این اتفاق می افتد و فرد درک خوبی نسبت به نقاط ضعف خود پیدا می کند، متوجه می شود که اشتباه حق هر انسانی است و نباید برای آن خود را سرزنش کند و هر شخصی محدودیت های خاص خودش را دارد و باید در حوزه داشته هایش به تلاش بپردازد، نه اینکه مدام نداشته های خود را در ذهن مرور کند.
در قدم بعد فرد باید به دنبال دریافت نوازش سالم از دیگران بورد و در ابتدا باید خودنوازی کند تا با دادن بازخوردهای مثبت به خود، اعتماد به نفسش را تقویت کند.
رقابت در محیط کار: سازنده یا مخرب؟
در طرف مقابل کسی را داریم که احساس رقابت جویی بسیاری می کند و می خواهد از همه جلو بزند. نیروی انگیزه برای موفقیت از حالت شخصیتی کودک ما می آید اما بهتر است که توسط بالغ رنگ منطق به آن زده شود و تا قدری از شدت آن کاسته شده و تعدیل شود. زمانی که این میل به برتری توسط والد هدایت می شود، بهتر است که با سرزنش و تحقیر خود و دیگران همراه نباشد و فرد فقط به دنبال رقابت سالم برای پیشرفت بیشتر در زندگی باشد.