نگاهی به آمارهای موجود نشان میدهد آخرین مرتبه که شاخص بورس کمتر از 62 هزار و 264 واحد را به ثبت رسانده به حدود شش ماه قبل و دقیقا به روز 26 اسفندماه سال 93 برمیگردد که در آن روز این پارامتر 61 هزار و 532 واحد در تابلوهای آماری بورس درج شده بود. از ابتدای سال تا به امروز بورس و بازیگران فعال آن نوسان زیادی را در دادوستدهای خود به چشم دیدهاند اما شاید حتی بدبینترین فعالان بازار سرمایه نیز این عقبگرد شدید را با وجود موجی از تحولات مثبت سیاسی و اقتصادی فعلی نمیتوانست پیشبینی کند، طوری که شاخص آنقدر افت کند که در سال 94 به سال 93 برگردد.
بازگشت به 26 ماه قبل
در سالجاری کمترین میزانی که نماگر سقوط کرده، به روز 19 خردادماه برمیگردد که شاخص به 62 هزار و 317 واحد رسید و دیگر هیچگاه به پایینتر از این رقم دست پیدا نکرد. بازگشت این معیار بازار سهام به رقم سال گذشته خود گویای وضعیت اسفناک بازار سهام در این روزهاست. بدتر از این وضعیت ارزش بازار سهام را نیز باید به دایره ریزشهای عجیب و غریب بازار سهام اضافه کنیم. در حالی ارزش بازار سهام روز چهارشنبه هفته گذشته به 266 هزار میلیارد تومان رسید که شدیدترین کاهش در سالجاری را نشان میدهد. اوضاع نابود شدن سرمایهها در بازار سهام ایران وخیمتر از آن چیزی است که تصور میکنید. بر مبنای آمارهای موجود آخرین باری که ارزش بازار به پایینتر از 266 هزار میلیارد تومان دست یافته، به 26 ماه قبل یعنی بیشتر از دو سال قبل برمیگردد. براساس اطلاعات موجود، در 31 تیرماه سال 92 یعنی دو ماه بعد از انتخاب حسن روحانی به عنوان رییسجمهور یازدهم، ارزش بازار به پایینترین حد خود دست پیدا کرده است. گفتنی است در 31 تیرماه 92 ارزش بازار با رسیدن به 265 هزار میلیارد تومان موجی از ناامیدی را در بازار ایجاد کرد. اما حال با گذشت بیش از 26 ماه باز هم این ریزش شدید یادآور شکلگیری موجی از نگرانیها در بین بازیگران این بازار شده است. اینکه کاهش شاخص بورس آنقدر عمیق میشود که افت این پارامتر را به شش ماه قبل بازمیگرداند و در سویی دیگر از بین رفتن نقدینگی در این بازار آنقدر شدید و گسترده میشود که حجم آن را به بیش از 24 ماه قبل بازمیگرداند به روشنی وضعیت حال حاضر بورس و سهامداران آن را در تابلوی اقتصاد ایران به تصویر میکشد.
نقش دولت
اینکه چه معماهایی در بازار سهام وجود دارد که با همه تحولات مثبت شکلگرفته در ابعاد داخلی و خارجی در دو بعد اقتصادی و سیاسی و چشمانداز مثبت و امیدوارکننده این بازار باز شاهد افت و به ثبات نرسیدن این بازار هستیم، واقعا همه را غافلگیر کرده است. «دولت، حقوقیها، حقیقیها، اقتصاد، سیاست، نهاد ناظر، ابهام صنایع، نوسان دلار و…» از جمله آسیبهایی هستند که همه چیز را در بازار سهام تحت تاثیر قرار دادهاند. دولت با ابهامزدایی ناقص خود در بحث صنایع و روشن نکردن تکلیف بخش بزرگی از پیچیدگیهای موجود در بحث نرخگذاری، خود آب به آسیاب نوسانهای این بازار میریزد و گویی بازار سرمایه و جایگاه آن ارزش معناداری برای دولت ندارد که اگر داشت، باید بیشتر از این از بازار سرمایه حمایت میکرد.
انفعال بازیگران
در سویی دیگر بورس و فعالان آن به دلیل تجربههای چند سال گذشته آنقدر به تحولات سیاسی و اقتصادی بدبین هستند که حتی بزرگترین تحول سیاسی 20 سال اخیر «توافق ایران و 1+5» را همچنان جدی نمیگیرند. بدتر از آن وقتی پالسهای مثبت از کنگره برای تایید «برجام» به ایران میرسد هم آب از آب در تالار شیشهای تکان نمیخورد. انفعال حقوقیها به عنوان تاثیرگذارترین گروه فعال بازار سهام که به بدنه دولت نیز وصل هستند، خود معماهای بورس را پیچیدهتر کرده است. بدتر از همه این موارد رشد قیمت دلار در چند هفته اخیر نیز بخش زیادی از نقدینگیها را از بورس به سمت بازار ارز کشانده به طوری که سرمایهگذاران بازار سهام در حال حاضر سفتهبازی و کسب سود در کمترین زمان ممکن را به ماندگاری در بورس و بازار پرتلاطم و منفی آن ترجیح میدهند.
سرچشمه شاید گرفتن به بیل…
به وضوح مشخص است اگر فضای فعلی تغییر نکند باید منتظر رخ دادن ریزشهای شدیدتری در بورس باشیم به طوری که شاید باید منتظر عدد و رقمهای شگفتانگیزتری از بازگشت به عقب باشیم. به هر حال معماهای بورس باید به کمک دولت در راس، سازمان بورس در گام بعدی و بازیگران این بازار به زودی حل و شفاف شود تا تبعات گسترده خروج نقدینگی از این بازار یادآور ویرانیهای سالهای نهچندان دور این بازار نباشد. در موقعیت فعلی به قول فردوسی، شاعر بزرگ ایرانزمین «سرچشمه شاید گرفتن به بیل، چو پر شد نشاید گرفتن به پیل» مصداق این روزهای بازار سهام در ایران است.