دوست که شناخت خوبی از فوتبال ایران دارد و از نظر مالی اداره یک باشگاه لیگ برتری را طبق گفته خودش به راحتی میتواند انجام دهد، تنها به یک دلیل حاضر نیست در لیگبرتر سرمایهگذاری کند آن هم
«برنامه 90» است.
دوست در گفتوگو با «قانون» درباره مسائل پیشآمده پیرامون فوت هادی نوروزی، برنامه 90 و رشته تخصصیاش روانشناسی صحبت کرد. او که مدتی است به دلیل سوختگی از ناحیه صورت شرایط مساعدی ندارد مدعی است با همین چهره میخواهد به ورزش خدمت کند آن هم بدون گرفتن وام یا پست دولتی و رانت.
به لحاظ روانشناسی فکر میکنید جامعه فوتبال بعد از فوت هادی نوروزی چه واکنشی باید از خود نشان دهد؟
ما اگر از فوتبال حرفهای صحبت میکنیم باید در همه زمینهها حرفهای باشیم. اتفاقی که برای هادی عزیز افتاد، میشد با پیشگیری جلوی آن را گرفت. در تمام دنیا انجمنهای تحقیقاتی ورزشی وجود دارد و کسی در ورزش حرفهای به قسمت و رسیدن اجل اعتقادی ندارد چراکه همه چیز براساس علم پیش میرود. آنچه که من خبر دارم علت فوت هادی نوروزی که از دوستان خوب من بود، ضعف پزشک تیم پرسپولیس بود.
چرا ضعف پزشک پرسپولیس؟
همه میدانیم که هادی قبلا کشتیگیر بوده و اکثر کشتیگیران دریچه قلبشان کوچک است برخلاف فوتبالیستها. به من گفتهاند اگر در تمرین فشار زیادی به هادی بیاید و همراه با شوک عصبی باشد، احتمال بروز چنین حادثهای وجود دارد. اینکه هادی در طول این سالها تمرینات به مراتب سنگینتر انجام داده درست است اما کار یک بار انجام میشود. تمرین سنگین و فشار عصبی باعث شد تا این جوان را از دست بدهیم. درصورتی که باید بازیکنان فوتبال هرروز تست پزشکی شوند.
فکر میکنید چرا باید بعد از فوت چنین بازیکنانی به فکر پیشگیری بیفتیم و بعد هم فراموش کنیم؟
متاسفانه همیشه بعد از هر اتفاقی احساساتی میشویم و حرفهایی میزنیم که باید چنین کنیم و چنان اما در عمل اتفاقی رخ نمیدهد. همه قبول دارند که فساد وارد ورزش شده بهطوری که نمایندگان مجلس به دو دلیل فساد و نبود شایستهسالاری به وزیر ورزش کارت زرد دادند. وقتی دبیر یا رئیس فدراسیونی بدون هیچ تخصصی پست میگیرد و از روز اول دنبال سرکار گذاشتن اقوام، آشنایان و سفر رفتن است، دیگر به فکر مسائل علمی و ساختارسازی نیست. شما نگاه کنید یک فوتبالیست باید دایما از صبح تا شب درگیر فوتبال باشد یعنی تنها شبکهای که نگاه میکند باید شبکه ورزش باشد یا باشگاه بدنسازی بزند اما مربی ما در سعادتآباد پیتزافروشی زده به جای اینکه سالن ورزشی بزند. همه چیز این فوتبال بههم ریخته است. واقعا اگر به فکر آینده جوانان این مملکت هستند، نه پست و مقام بلكه بهترین کار این است که وزیر ورزش و وزیر آموزش و پرورش دست در دست هم برای جوانان این مملکت کار کنند اما اینها فقط حرف است و کسی دنبال این حرفهای ما نمیرود. فکر میکنید چرا تیم والیبال نتیجه نمیگیرد یا فلان کشتیگیر پناهنده میشود آن هم با ورزش ایرانیها گرهخورده است. خدا را شکر دیگر مثل قدیم نیست که آقایان بگویند امکانات نداریم چراکه همهجور امکاناتی هم وجود دارد. مردم حالا همه متوجه شدهاند که بچههای والیبال میخواستند مربی را کنار بگذارند برای همین خوب کار نکردند.
شاید هم به خاطر اینکه مدیران ما درگیر حاشیهها شدهاند برای همین وقت نمیکنند به کارهای علمی بپردازند.
مدیران ورزش یا حوزههای دیگر جزو افراد الیت جامعه هستند پس باید با مردم متفاوت باشند. در تمام دنیا بیشترین بیننده را برنامههای جنایی و حاشیهای دارد. شما یک دوربین دستتان بگیرید و به صورت آنلاین از دادگاه خانواده و جنایی فیلم بگیرید و برنامه تهیه کنید، باور کنید از برنامه 90 هم پربینندهتر میشود. مدیر اگر مدیر باشد به برنامه 90 توجه نمیکند و کار خودش را میکند. این برنامه بابت ثانیه به ثانیهاش پول میگیرد اما باعث شده تا فاصله بین بزرگتر و کوچکتر از بین برود و دعواهای خانوادگی فوتبال رسانهای شود. من به عنوان یک تاجر علاقهمند به فوتبال و ورزش به صراحت میگویم یکی از دلایلی که سرمایهگذاران حاضر نیستند در فوتبال سرمایهگذاری کنند همین برنامه 90 است. شرکای خودم در کشورهای عربی که ایرانی هستند، بارها گفتهاند که دوست دارند میلیارد میلیارد در فوتبال ایران هزینه کنند تا عربها را شکست دهیم اما از حاشیههای برنامه 90 میترسند.
اینطور که شما میگویید پس حسابی برنامه 90 باعث شده تا پول از فوتبال برود؟
من درخصوص شرایط اقتصادی فوتبال اطلاعاتی دارم اما چیزی که میبینم را عنوان میکنم و از بقیه خبر ندارم. انتقادات من از برنامه 90 دشمنی نیست بلکه 4 سالی است که دیگر برنامه 90 را نمیبینم چون فقط دنبال جنجال است. شما بیلان این برنامه را بررسی کنید ببینید چقدر به حاشیهها پرداخته و چقدر به ساختارسازی و علمیگرایی در فوتبال.
گویا قصد دارید به طور جدی در فوتبال پایه سرمایهگذاری کنید.
من قصد داشتم چند سال پیش این کار را انجام بدهم اما بنا به دلایلی نشد ولی حالا میخواهم به قولم عمل کنم و در این راستا آکادمی کیا باعث انگیزه و انرژی من شد. من هم به مانند مهدویکیا دنبال بچههای ضعیف اما بااستعداد هستم. شما شک نکنید اگر هزارتا بچه سرمایهدار تست بدهند، شاید صدتای آنها تایید شوند اما از هر 5 جوان مستضعف دوتایشان موفق میشوند. اگر فکر اقتصادی هم پشت این قضیه باشد، میتوان از همین استعدادها پول درآورد اما همین برنامه 90 تجار را هم از فوتبال فراری داده و آنها میترسند در فوتبال سرمایهگذاری کنند. من در مزایدهای در اشتهارد کرج قبول شدم و ورزشگاه آنجا را در اختیار گرفتم. باور کنید هرکس میآید آنجا و پول ندارد، مجانی میگذارم بیاید و استفاده کند. شما مجموعه انقلاب را ببینید هیچکس را راه نمیدهند اما در ژاپن مجموعههایی وجود دارد که 10برابر مجموعه انقلاب است و همه مجانی از آن استفاده میکنند. اگر مدیران ما و سیاستگذاران ورزش ما به دنبال این نباشند که به حضور 120هزار نفری در ورزشگاه آزادی افتخار کنند و به دنبال این باشند تا 120 هزار نفر هفتهای 4 ساعت از امکانات ورزشی استفاده کنند، اتفاقهای مهم و بنیادینی در ورزش ایران رخ خواهد داد. یکی از دوستان من بچهاش سنگینوزن بود به من گفت چه ورزشی برای پسرم خوب است گفتم وزنهبرداری اما قبول نکرد تا اینکه رضازاده در المپیک مدال آورد، سریعا بچهاش را به وزنهبرداری فرستاد. مشکل اینجاست که مردم لحظهای تصمیم میگیرند. اگر در چوگان قهرمان جهان شویم، دم هرخانهای یک اسب میبینید. این نوع تفکر برای جامعه بد است و نیاز به فرهنگسازی دارد. اگر برای همه ادارهجات الزام باشد که هزینه ورزش کارمندانشان را بدهند، نه تنها راندمان کاری آن اداره بالا میرود بلکه به لحاظ اقتصادی هم برایشان صرفهجویی دارد. حرف برای گفتن زیاد است. شما نگاه کنید قهرمان کشتی ما به جای تالار ورزشی بهدنبال گرفتن مجوز تالار عروسی است. اینها درد ورزش ماست.
متاسفانه قهرمانان ما به جای گرفتن رانتهای ورزشی، از رانتهای اقتصادی استفاده میکنند…
امیدوارم سازمان بازرسی به این ماجراها ورود کند و نگذارد پول ورزش در ساخت و ساز هزینه شود. برادر یکی از همین فوتبالیستهای سابق (الف.م) وامهای میلیاردی با بهره کم و بازپرداخت 2 سال تنفس به اسم ورزش گرفته و به جای ساخت سالنهای ورزشی، در کرج و چالوس ساخت و ساز میکند. خدا را شکر من نه پست دولتی میخواهم و نه میخواهم رئیسفدراسیون شوم و از هیچ جایی هم وام نگرفتهام اما باید سازمان بازرسی به این پروژهها ورود کند و نگذارد به اسم مجموعه ورزشی مشکات وام بگیرند و ساخت و ساز کنند. من 2 باشگاه در بوشهر و چند پروژه ورزشی در قشم و گناوه ساختهام تا مردم بیبضاعت بتوانند از آن استفاده کنند اما یک نفر هم نیامد از من حمایت کند تا با انگیزه بیشتری این کار را
انجام بدهم.
دل پری دارید. کمی از فوتبال پایه و آکادمیای که قصد دارید تاسیس کنید، بگویید.
فوتبال پایه باشگاه دریادوست در حال حاضر فعال است و قصد داریم آن را گسترش دهیم. خیلی دوست دارم از مهدویکیا الگوبرداری کنم و به جایی برسیم که از آکادمی کیا هم قویتر شویم. فوتبال مملکت ما نباید یک آکادمی کیا داشته باشد بلکه باید 10تا از این آکادمیها وجود داشته باشد.
به عنوان سوال آخر، میخواستم درباره سانحهای که برای شما رخ داد و صورتتان سوخت توضیح دهید.
درحال انجام ماموریت بودم که این اتفاق برای من رخ داد. به قول مقام معظم رهبری هر بلایی از جانب او آید رحمت است. من دچار سوخت 80درصد با گرید 3 شدم که علم پزشکی میگوید باید همان موقع از دنیا میرفتم اما خدا خواست زنده بمانم تا بتوانم به این جوانها خدمت کنم. یکی از دلایلی که باعث شد زنده بمانم، شنا کردن زیاد من بود چراکه روحیه من با روحیه مردم عادی فرق داشت. جا دارد از مسئولان بیمارستان شهید مطهری تشکر کنم. از انتظامات تا رئیس بیمارستان و کادر پزشکی برای من زحمت کشیدند و زندگیام را مدیون آنها هستم. دکتر هومن و فرقانی کسانی بودند که بعد از خدا زندگی دوباره به من دادند. قبل از اینکه از کسانی که زحمت کشیدهاند تشکر کنم، باید بگویم که کارمندان بیمارستان شهید مطهری 3 شیفت کار میکنند و وقتی بیماران از روی عصبانیت به آنها فحش میدهند، آنها فقط لبخند میزنند اما به اندازه یک کارمند ساده هم درآمد ندارند. حتی برای نگهداری بچههایشان یک مهدکودک درنظر گرفته نشده یا در همین بیمارستان همراهان نمیتوانند بچههایشان را در یک اتاق نگهداری کنند و صحنههای دلخراش سوختگی را میبینند. در تمام دنیا هم همه دولتها هزینههای پزشکی را نمیدهند بلکه مردم هم کمک میکنند. طی مشورتی که با مدیران بیمارستان مطهری داشتم، کمپینی را تشکیل دادیم تا از طریق مددکاری بیمارستان به بیماران بیبضاعت کمک کنیم. «یاعلی از ما و علی یارت از مردم.» حتما نباید پول نقد بدهند بلکه میتوانند با ساخت یک اتاق یا ساخت یک بیمارستان در شهرهای محروم کمک کنند. به نظر من سرطان بدتر از سوختگی نیست و باید بیایید و بیمارستان مطهری را ببینید که چه چهرههای زیبایی میسوزند و به دلیل نبود بضاعت مالی، تا آخر عمر از داشتن چهره خوب محروم میشوند. من بخشی از ثروتم را در سوختگی و ورزش هزینه میکنم.
و حرف آخر؟
میخواستم بگویم تیم امید ما با عربستان بازی دارد. امیدوارم قبل از بازی صحنههای کربلا و منا یاد بازیکنان بیفتد تا آنها در این جنگ پیروز شوند. بنده به عنوان مدیرعامل شرکت دریادوست هدیهای ناقابل برای بچههای امید درنظر گرفتم و همچنین هدیهای هم برای بانوان فوتبالیست که در آسیا قهرمان شدند. میخواستم از کادر پرستاری و ارتوپدی بیمارستان مطهری خانم اندی، استاد زاهدیپور، سجادی، صلحوند، خانم دوستی، دکتر دندانپزشکم، ترانه امینی، آریاپناه، صداقت، قریشی، حسین رجبی، اکبر طالعی و سرزعین که مرا در این مدت تنها نگذاشتند تشکر کنم و همچنین از خانوادهام و دوست عزیزم که مثل برادر برای من میماند عبدالغفور زینعلی، مادرم و برادرانم محسن و مهدی، خانواده همسرم، پسرم عرفان و همسر عزیزم، دوستان عزیزم دکتر خبیری، حسین دشتی و فرزاد حسنپور تشکر کنم که در این روزهای سخت کنار من بودند. همچنین یک تشکر ویژه از مدیرعامل هتل پارسیان آزادی دارم که عاشقانه از من و خانوادهام حمایت کرد و امیدوارم وقتی سالم و سلامت شدم بتوانم محبتهای او را جبران کنم.