خواندنی

خبرنگاری را برای «شغل خانگی» رها کردم

مشاغل خانگی چندسالی است که میان مردم ما به خصوص دختران و زنان رونق گرفته است. به طوری که در صفحات اجتماعی و بازارچه ها شاهد محصولات خوش آب و رنگ خانگی هستیم که فروش خوبی دارند و حالا مشتریان و طرفداران مخصوص به خودشان را هم پیدا کرده اند. کیک و شیرینی خانگی هم از جمله محصولات دست ساز و خوشمزه ای است که حالا خیلی از خانواده های ایرانی ترجیح می دهند به جای رفتن به قنادی ها با پرداخت کمی پول بیشتر محصول خانگی و ایمن تری برای لحظات شاد و شیرینشان خریداری کنند. «نجمه پریدری» هم یکی از همان خانم های خوش سلیقه است که با راه انداختن یک صفحه اختصاصی کیک و شیرینی های خانگی اش را برای فروش تبلیغ  می کند. با این مادر جوان و هنرمند درباره هنر،  آشپزی، شیرینی پزی و اینکه چطور تصمیم گرفت به این کار رو بیاورد حرف زدیم.

خبرنگاری را برای «شغل خانگی» رها کردم

درخانه پدرم فقط ۲ بار ماکارونی درست کردم

«نجمه پریدری» متولد ۱۶ مهر در محله پیروزی تهران و بچه آخر خانواده است. در دانشگاه خبرنگاری خوانده و بعد از چندسال کار خبری حالا یک دختر۴ ساله به نام «ستاره» دارد. «من به واسطه اینکه بچه آخر بودم. معمولا کارهای خانه روی دوشم نبود. به خاطر همین هیچ وقت آشپزی نمی کردم. شاید فقط  دوبار ماکارونی درست کردم. برای همین در جلسه خواستگاری مادرم به خانواده شوهرم گفت که نجمه چیزی بلد نیست. اما وقتی آدم مسئولیت قبول می کند ناچار همه چیز را یاد می گیرد. بعد از ازدواج هم صفحات آشپزی و اینترنتی را که می دیدم دوست داشتم و از این همه رنگ و سلیقه لذت می بردم. اما هر غذایی که درست می کردم و بقیه از آن می خوردند می گفتم ببخشید خودم می دانم که چقدر بد شده. یک بار به خودم گفتم تا کی مدام این جمله را بگویم. بالاخره باید یک روز اصلاح شود. بعد از بچه دار شدن خیلی دلم می خواست که کلاس آشپزی بروم. اما خیلی قیمت های عجیب و غریبی بود. مثلا دوساعت کلاس کلا ۷۰۰ هزارتومان یا یک کارگاه یک روزه، یک میلیون تومان قیمت داشت. تا اینکه یک آموزشگاه نزدیک خانه پیدا کردم که قیمت مناسب تری داشت و دوره شیرینی پزی ۱ و ۲ را دیدم و بعد از آزمون مدرک گرفتم.»

خبرنگاری را برای «شغل خانگی» رها کردم

مربی آشپزی ام گفت عجب جراتی داری

نجمه می گوید که جراتش در شیرینی پزی زیاد بوده آنقدر که برای اولین بار برای تولد دو سالگی دخترش جرات کرد و یک کیک ۵ کیلویی درست کرد. «معمولا شیرینی هایی که درست می کردم را بقیه امتحان می کردند. اما در اندازه های کوچک تا اینکه برای تولد دخترم یک کیک خیلی بزرگ ۵ کیلویی درست کردم. حالا فکر کنید خامه اش شل شد، روی کیک اشتباه نوشتم. شما باید برای درست کردن کیک خامه ای بین لایه های کیک شربت بریزید. من مثلا می خواستم یک شربت طبیعی و خیلی خوب بریزم. آب پرتقال طبیعی ریختم که خامه اش حسابی ترش شد. وقتی به مربی آشپزی گفتم که چنین کاری کردم تعجب کرد و گفت: « تو دیگه خیلی اعتماد به نفس داری» بعضی از مهمان ها هم فکر می کردند این ترشی به خاطر ترش شدن خامه است. خلاصه کلی خرابکاری شد اما من سعی کردم اعتماد به نفسم را حفظ کنم. اما اولین تایید خیلی جدی را وقتی گرفتم که رولت درست کردم. همیشه یکی از آرزوهایم درست کردن رولت بود. آن بار هم خیلی خوب پیچیدم هم خیلی خوب برش خورد. بقیه هم خوردند و آنقدر تعریف کردند که من کاملا روی هوا بودم.»

خبرنگاری را برای «شغل خانگی» رها کردم

دستمزد اول خیلی چسبید

اولین مشتری خانم پریدری از مهدکودک ستاره سردر می آورد تا او بیشتر از قبل تشویق شود که این کار را ادامه بدهد. اما حالا باتوجه به صفحه اینستاگرامش کلی هم سفارشات اینستاگرامی دارد که از روی عکس های بسیار زیبا تصمیم می گیرند که سفارش بدهند. « مادر یکی از بچه های مهدکودک که می دانست من شیرینی پزی انجام می دهم به من گفت که برای تولد همسرش یک کیک کوچک می خواهد. همه چیز را هم به خودم سپرد. من هم با کلی ذوق و شوق درست کردم و خودم در خانه شان بردم و تحویل دادم. پولی که بابت این کار گرفتم خیلی چسبید. بعد نزدیک عید که شد اقوام هم برای شیرینی عیدشان به من سفارش دادند. فکر کنید خانه ام را برای عید تمیز کرده بودم اما زمانی که سفارشات را آماده می کردم، مدام پودر قند به هوا می پاشید. خیلی سخت بود اما چون واقعا به این کار علاقه داشتم برایم خیلی شیرین و دلچسب شده بود. بعد هم می گفتم سریع پولم را بدهید که پیامبر گفته تا عرق کارگر خشک نشده باید دستمزدش را پرداخت کنید (خنده) . اما من این همه شیرینی و کیک درست می کنم خودم اصلا لب نمی زنم!»

خبرنگاری را برای «شغل خانگی» رها کردم

گران‌تر بودن کیک خانگی با کیفت جبران می شود

قیمت این کیک های خانگی بین کیلویی ۲۶ تا ۳۰ هزار تومان است که شاید در نگاه اول باتوجه به قیمت بالاتر نسبت به قنادی ها به صرفه به نظر نرسد اما خانم پریدری این موضوع را اینطور توجیه می کند: «همیشه همه مربی ها می گویند کسی که به قنادی می رود از وضع معیشتی پایین تا طبقه مرفه جامعه است. اما کسی که سراغ خرید کیک خانگی می رود از قشر متوسط به بالای جامعه است چون حاضر است مبلغ بیشتری پرداخت کند. دلیل این گرانی هم این است که کیفیت مواد اولیه بسیار عالی است. در خامه های قنادی از سفیده تخم مرغ همزده همراه با خامه استفاده می شود. اما در کیک های خانگی همه خامه طبیعی است. تهیه کنندگان خانگی چون در حجم کم خرید می کنند و دولت هیچ یارانه ای به آنها برای خرید آرد و شکر نمی دهد مجبورند مواد اولیه را گران تر ولی با کیفیت بهتر بخرند. این قیمت بالاتر قطعا با کیفیت جبران شده است که هرکسی می تواند با امتحان کردن متوجه این موضوع شود.»

خبرنگاری را برای «شغل خانگی» رها کردم

در شیرینی پزی هم جنس ایرانی بخرید!

خانم پریدری از طرفداران خرید جنس ایرانی و ارزان قیمت است و می گوید با اینکه الان چندسالی است که کار شیرینی پزی انجام می دهد، هیچ ا اصراری به ابزار گران قیمت خارجی ندارد ، او می گوید: «یک اصطلاحی هست که می گویند زندگی را هر طوری بگیری می گذرد. در شیرینی پزی هم همینطور است. من هیچ وقت نخواستم در خرید ابزار ریخت و پاش کنم. همیشه هم سعی کردم همه چیز را در صورت امکان جنس خوب ایرانی بخرم. درصورتی که مشابه خارجی با همان کارکرد شاید چندین برابر باشد. یک بار یک تک کلاس آشپزی دوساعته رفتم که خیلی نیاز داشتم. دیدم آنجا حتی قیف های خامه هم خارجی است. این اصلا لزومی ندارد. متاسفانه برخی از فروشندگان لوازم قنادی مشتریان را به خرید جنس خارجی تشویق می کنند. من یک بار رفتم قالب بخرم که یک خانمی آمده که معلوم بود سر رشته چندانی ندارد. فروشنده به آن خانم یک قالب گران قیمت خارجی را معرفی کرد. من بلافاصله از آن خانم پرسیدم برای چه کاری لازم داری که گفت می خواهد یک کیک ساده درست کند. من تشویقش کردم که جنس ارزان تر ایرانی را بردارد. گفتم شما با هزینه این قالب خارجی می توانید ۴ تا قالب ایرانی بخرید که همان کار را برایتان انجام می دهد. آقای فروشند ناراحت شد و شروع کرد به تعریف از قالب خارجی. اما آن خانم آخر همان قالب ایرانی را خرید که خیلی کیف داد. متاسفانه بعضی تازه کار ها گول این ظواهر را می خورند. وقتی جنس خوب ایرانی هست خرید جنس خارجی آن هم با آن قیمت هیچ ضرورتی ندارد.»

خبرنگاری را برای «شغل خانگی» رها کردم

هرکس باید تکانی به دنیا بدهد

خانم پریدر تا قبل از به دنیا آمدن فرزندش خبرنگار بوده است. اما بچه دار شدن و مسئولیت های مادری مجبورش کرد که در خانه بماند اما به قول خودش هیچ وقت دوست نداشت که بیکار بنشیند و سعی کرد که راه پیشرفت و هنر را طور دیگری پیش بگیرد، او ادامه میدهد :« من از بزرگی یک جمله ای شنیدم که همیشه در خاطرم مانده است اینکه زندگی و دنیا را باید کمی بهتر از آنچه که گرفته ایم پس بدهیم. هرکس باید یک تکانی به دنیا بدهد و بعد آن را پس بدهد. با یک جا نشستن هیچ اتفاقی نمی افتد. باید هنر یا حرفه ای داشته باشیم. متاسفانه برخی از خانم های خانه دار ما واقعا هیچ کاری نمی کنند. با اینکه بعضی هایشان خیلی وقت دارند. حتی سعی می کنند همه چیز را آماده بگیرند و هیچ زحمتی برایش نکشند. یا اینکه برخی از دخترهای ما متاسفانه فکر می کنند همه چیز آرایش کردن و خریدهای گران قیمت است. همه این کارها را همه بلدند. شما به هرکس پول بدهی می تواند این کار را انجام بدهد. به جای آن بروید یک هنر و حرفه خاص یاد بگیرید و از آن لذت ببرید.»

خبرنگاری را برای «شغل خانگی» رها کردم

همان اول کلاس آشپزی نروید

خانم پریدری به همه کسانی که دوست دارند به این شغل خانگی رو بیاورند چند توصیه هم دارد: « به کارتان علاقه داشته باشید. بپذیرید که ممکن است ابتدای راه شکست بخورید و کارتان نگیرد. اما با تجربه ای که کسب می کنید به پشتکارتان ادامه دهید. برای آشپزی و شیرینی پزی سریع کلاس نروید. اینطور نباشد که تا دیدید غذایتان خوب شده و بقیه تعریف می کنند پس بروید و کلاس های گران قیمت ثبت نام کنید. ما بی نهایت سایت خوب آشپزی و کتاب ها و مجلات آشپزی در این حوزه داریم. حتی خانم هایی داریم که بی دریغ دانش آشپزی‌شان را در اختیار شما قرار می دهند که هیچ هزینه ای ندارد. وقتی سراغ همه این ها رفتید و یاد گرفتید ولی دید که هنوز خلاء دارید بعد سراغ ثبت نام در کلاس های آموزشی بروید. لطفا گول جنس های گران تر را نخورید و فکر نکنید که بهتر هستند.»

آخر مصاحبه خانم پریدری چند تشکر ویژه دارد که بزرگترینش شامل آقای همسر می شود که می گوید سهم ویژه ای در این موفقیت دارد و کسی است که تمام این شیرینی و کیک های خوشمزه را خورده است. تشکر ویژه بعدی هم شامل کسانی است که از روز اول همه کیک و شیرینی ها را خورده اند و ایراداتش را گفته اند و در تمام این مدت همراه خانم پریدری بودند.

176/

نوشته های مشابه

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا