آيا وين 2 نقطه تفاهم خواهد شد؟
متین مسلم/ کارشناس روابط بین الملل
در این میان حضور ایران در نشست وین بیش از سایر کشورها نظر ها را به سوی خود جلب کرد.چراکه صرف نظر از حمایت تهران از دولت سوریه، دعوت از ایران در مذاکرات سیاسی مربوط به سوریه برای اولین بار است که صورت می گیرد.دعوت از ایران برای همراهی در نشست بین المللی حل بحران سوریه به هر دلیلی که صورت گرفته باشد نشان می دهد عدم اقدام مشابه درموارد قبلی اشتباه بوده و مشکل بتوان برای سوریه و آینده بشار اسد تصمیمی گرفت بدون آنکه به نقش ایران را در نظر نگرفت. یک مقام ارشد وزارتخارجه آلمان که از نزدیک مذاکرات روزجمعه را دنبال کرده است می گوید« موضوع حضور ایران تنها بحث بر سر بهترین راه حل نیست،بلکه بر سرضرورت است».. این مقام که مایل به افشای نام خود نبود تاکید می کند«وزیر خارجه آلمان در سفر اخیر خود به ریاض به مقامات سعودی یادآور شد اگر واقعا خواهان یافتن راه حلی برای بحران سوریه هستند حضور ایران در مذاکرات ضروری ست».البته در اینکه حضور ایران در مذاکرات روزجمعه صرفا به دلیل چراغ سبز سعودی ها صورت گرفته؛ جای تردید بسیاردارد و بعید است 15 کشور شرکت کننده دیگر نه فقط در آنچه مربوط به تهران می شود، بلکه یافتن راه حلی برای پایان دادن به جنگ منتظر تصمیمات و نظرات رهبران عربستان بمانند.در واقع شرایط به وضوح نشان میدهد دربرابر خواست جامعه
بین المللی سعودی ها عملا در برابر کار و تصمیم انجام شده قرار گرفته و با تلخی و قبول شکست چاره ای جزپذیرش نداشته اند. منابع دیپلماتیک مقیم ریاض نیز می گویند جان کری وزیر خارجه ایالات متحده که اوایل هفته با شاه سلمان ملاقات کرد 2 موضوع مهم رابا پادشاه عربستان بررسی کرده است«نخست نگرانی از حضور نظامی روس ها در سوریه با تشدید حملات به گروه های مخالف پرزیدنت اسد » و دوم «اهمیت حضور ایران در حل و فصل بحران و اجماع سایر طرف های بین المللی برای پذیرش این حضور». به هرصورت عربستان چه با اکراه قبول کند یانه؟ دیپلماتهای ایرانی سوار قطار بین المللی سیاسی سوریه شدند و به قول یک دیپلمات اتریشی«عجیب است! ایرانیها بلیت در جه یک هم گیر آوردند!».
اکنون به وضوح مشخص است به3 دلیل عمده، مسیر توجه جامعه بین المللی به بحران سوریه تغییر وهمه طرفها به صورت مشترک به دنبال یافتن راه حلی متفاوت تر از آنچه غرب ، اعراب محافظه کار و ترکیه تا کنون به دنبال آن بودند هستند.
نخست،تشدید حملات نظامی روسیه به مواضع مخالفان آقای اسد خصوصا شبه نظامیان تروریست داعش.
دوم،اهمیت ایران به عنوان یک طرف اصلی بحران سوریه که به قول آقای اشتاین مایر تا کنون بی جهت کنار گذاشته شده بود.
سوم ،نگرانی روز افزون از تشدید موضوع مهاجران و پناهجویان جنگی به اروپا که کم کم از یک معضل مهاجرتی و پناهجویی در حال تبدیل شدن به یک بحران اجتماعی و امنیتی است.
اما تا آنجا که به نشست روز جمعه مر بوط می شود فکر میکنم از کنفرانس روز وین نباید انتظار معجزه ای فوری را داشت. این تنها به شکاف بزرگ میان دو دیدگاه حاکم بر فضای نشست وین بر سر آینده شخص پرزیدنت اسد مربوط نمی شود(شاید مهمترین آن باشد) بلکه موضوعات« مهمتر چگونگی تقسیم قدرت میان گروه های مخالف در آینده، خلع سلاح آنها،پراکندگی جغرافیایی مناطق تحت تسلط این گروه ها و نهایتا چگونگی سرکوب داعش و نیروهای نظامی متحد او همچون احرار شام جبهه النصر»است. ممکن است گفته شود اینها مسائل آینده هستند. اما مواردی هستند که بالقوه می توانند هر گونه فرآیند کنونی تحقق صلح یا حداقل آتش بس اطمینان بخش رابه نابودی بکشانند. خصوصا که این گروه ها هم پراکنده اند ؛هم عمیقا تحت تاثیر و حمایت کشور هایی مانند ترکیه و عربستان قراردارند
اما درخصوص خود آقای اسد، میان موافقا ن و مخالفان بین المللی او 3 دیدگاه تقریبا متفاوت وجود دارد. از یک سو طرف های غربی و پاره ایی کشور های عربی مانند مصر و امارات ظاهرا حضور او در یک فرآیند کوتاه مدت(حداکثر 6 ماه) و تا زمان بر گزاری یک انتخابات و تشکیل دولت موقت ملی انتقالی را تقریبا پذیرفته اند. از سوی دیگر عربستان و ترکیه هستند که نظری مخالف داشته و معتقدند اسد در هیچ فرایندی نباید حضور داشته باشد و از هم اکنون تکلیف او باید روشن شود.
در جبهه روبرو ایران و روسیه و شاید چین حضور دارد که تعیین پیش شرط بود و نبود یک طرف منازعه رانپذیرفته (حداقل تا کنون) و می گوید تکلیف همه چیز میتواند پس از یک آتش بس و بر گزاری انتخابات روشن شود.آیا میان این 3 دیدگاه می توان پل تفاهمی زد؟ خصوصا که عبداللهیان معاون پر نفوذ عربی وزیر خارجه ایران گفته« کشورش اصراری بر ماندن اسد در قدرت تا ابد ندارد». شاید!هنوز هیچ چیز مشخص نیست. اما اگر هم پل تفاهمی ایجاد شود،دیدگاه سعودی و ترکیه در آن نقشی نخواهد داشت. نشست وین این را به خوبی ثابت کرد.
179/