شغل های کاذب در ایران؛ از «آدم جمع کن» تا «گریه کن مراسم ترحیم»
بازار کار ایران در شرایطی است که بسیاری از افراد برای کسب درآمد به سمت مشاغل کاذب و زیرزمینی (به معنای غیراستاندارد و غیر قابل ردیابی) کشیده میشوند. در حال حاضر، از ضعفهایی که پنهان بودن فعالیتهای اقتصادی با خود به همراه دارد، ناتوانی دولت در اخذ مالیات از کسب و کارهای موجود ولی پنهان است. اما هم اکنون میلیونها نفر در بخش غیررسمی اقتصاد حضور دارند، از این طریق کسب درآمد میکنند و روزگار میگذرانند. برخی سرمایهای دارند و آن را وارد کار کردهاند و برخی نیز بدون سرمایه به واسطهگری و فروش اجناس خُرد مشغولند. امروزه فعالیتهای کاذب و غیررسمی شغلی در همه جای شهر به راحتی قابل مشاهده است. در کنار خیابانها، در مراکز خرید و پاساژها، در متروها و خطوط حمل و نقل عمومی و در میادین شهر عدهای در حال کسب روزی هستند.
مشاغل کاذب از واسطهگری تا کمک دادزن
خیلی هم فرقی ندارد چه شغلی داشته باشند، چون در بین آنها از دادزن و کمک دادزن هستند تا کارت پخش کن و گریه کن. همچنین از نوبت گیر تا خط نگه دار تاکسی و بسیاری عناوین دیگر در بازار مشاغل کاذب و زیرزمینی وجود دارد.شاید یک کارت پخش کن نتواند درآمد مناسبی از بازار کار کشور داشته باشد، اما قطعا کسانی که در سالهای گذشته توانستهاند سرمایههای خود را در بازارهای پُرنوسان طلا، سکه و ارز سرمایهگذاری کنند توانستهاند سود خوبی را نیز ببرند، البته ناگفته نماند که برخی غیرحرفهایها نیز سرمایههای خود را در این بازارها از دست داده و نابود کردند.با این حال، وجود میلیونها شغل کاذب و شاغل غیررسمی؛ واقعیتی است که در اقتصاد ایران وجود دارد. کارشناسان عقیده دارند برخی مشاغل کاذب و لوکس اتفاقا تا ۱۰ برابر یک شغل رسمی نیز درآمد دارد. البته دادزنها و کارت پخش کنها اگر بتوانند به اندازه متوسط دریافتی یک تا ۱.۲ میلیونی امسال شاغلان رسمی مشمول قانون کار هم حقوق بگیرند، احتمالا راضی خواهند بود.
پیادهروها در تسخیر مشاغل کاذب
حمید حاج اسماعیلی با بیان اینکه آمارهای ارائه شده از مشاغل کاذب و هر آمار دیگری از بازار کار تخمینی است گفت: متاسفانه اشتغال مبتنی بر تولید نیست و این مسئله باعث تاثیرات منفی در بازار کار شده است.
این کارشناس بازار کار اظهارداشت: بازار کار ایران مستعد دلالی است و از اینرو افراد کمتر تمایلی برای دریافت شناسنامه کاری و یا شناسایی شدن زمینههای شغلی خود میشوند. از ویژگیهای مشاغل کاذب عدم پوششهای قانونی، بیمهای و مالیاتی است.
حاج اسماعیلی ادامه داد: یکی از عواملی که باعث توسعه و افزایش مشاغل غیررسمی و دلالی میشود، رکود بازارهای کار رسمی است؛ بنابراین ناتوانی دولتها در ایجاد اشتغال برای جوانان منجر به رونق یک بازار موازی کار در کشور شده که امروزه به نام مشاغل زیرزمینی و کاذب شناخته می شود.
وی افزود: امروز پیادهروهای شهرها از مشاغل کاذب پُر است ولی دولت میتواند بسیاری از این مشاغل را شناسایی و سازماندهی کند، اما به دلیل بیتحرکی دولت در بازار کار رسمی، توجهی به شناسایی و سازماندهی مشاغل کاذب نمیشود.
در همین زمینه اقتصاد نیوز در گزارشی به شغل های کاذب مختلف در ایران می پردازد و می نویسد که استفاده از راهی که رهروان آن کم است، بهرغم اینکه هیجانانگیز است میتواند درآمدزایی خوبی هم داشته باشد. بیشک افراد خلاق، افراد موفقی هستند و میتوانند به گونهای فکر یا کار کنند که هیچگاه به ذهن عموم نمیرسد. دلیل موفقیت آنها هم دقیقاً در همین نکته است: کاری که انجاماش به ذهن هر کسی نمیرسد. کارهای عجیب و غریب قطعاً میتواند درآمد خوبی داشته باشد، اما اغلب نیاز به خلاقیت، سعی و کوشش و تمایل به خطر کردن دارد. در این زمینه ابیگیل گرینگ (Abigail Gehring) نویسنده کتاب 100 شغل عجیب معتقد است: «بدیهی است هزینههای بالایی برای آموزش و پرورش و تبدیل شدن به یک دکتر یا یک وکیل وجود دارد، اما اگر شما یک فرد سختکوش هستید یک راه بسیار ساده برای موفقیت وجود دارد، مجهولات زیادی هستند که عموم مردم به آن توجه نمیکنند و میتوان از آنها پول درآورد. قرار نیست همه پزشک یا وکیل شوند.» به گفته گرینگ مطمئناً افرادی که از ساعت 9 صبح تا پنج بعد از ظهر سر کار هستند به دنبال شغلهای عجیب نمیروند. آنها شغل دارند و سرشان شلوغ است. معمولاً افرادی که شغل خود را از دست دادهاند، به دنبال فرصتهای جدید میروند. البته هستند افرادی که برای هیجان دادن به زندگی خود کاری غیرمعمول و هیجانانگیز انجام میدهند.
دادزن
دادزنها را همه جا دیدهاید از خیابان انقلاب گرفته تا مقابل سینماها و حتی اگر مشهد رفته باشید عکاسیهای اطراف حرم. ممکن است بعضی روزها با صدای دادزنها از خواب بیدار شوید. دادزنها داد میزنند و از صدای بلند خود نه برای آواز بلکه برای جذب و جلب مشتری برای یک دکان و حجره استفاده میکنند. دادزنها در مشهد بین 30 تا 100 هزار تومان در روز پول میگیرند. برخی از آنها یک حقوق ثابت میگیرند و مابقی به صورت درصدی است. هر چه مشتری بیشتری بیاید پول بیشتری کاسب هستند. قدیمترها دادزنها مردم را برای دیدن فیلم هم دعوت میکردند. اگر سر خیابان حافظ برای سوار شدن تاکسی منتظر شده باشید حتماً آن پیرمرد قدکوتاه با عینک دودی را دیدهاید که با صدای بلند داد میزند: «مستقیم ته شاپور». میوه و ترهبارفروشها هم دادزن استخدام میکنند. یا شب عید که میشود خیابانهای تهران پر است از دادزنهایی که برای فروش بیشتر تلاش میکنند.
عروسک تنپوش
یکی از شغلهایی که در همه کشورهای دنیا و حتی در ایران مورد توجه قرار گرفته پوشیدن عروسک تنپوش است. افرادی هستند که این عروسک را میپوشند و در مقابل رستورانها و فستفودها برای مشتریان ایجاد رغبت میکنند. معمولاً کودکان به این عروسکها واکنش نشان داده و با آنها بازی میکنند و البته بزرگترها هم با او عکس یادگاری میگیرند. یکی از روشهای شناساندن رستوران و غذاخوری همین عروسکهای تنپوش است. شغلی که شاید در نگاه اول عجیب به نظر رسد اما افراد زیادی این شغل را برای خود انتخاب کردهاند و از آن لذت میبرند. البته پوشیدن عروسک تنپوش یکی از ابزارهای تبلیغاتی است که در کشورهای دیگر هم مورد استفاده قرار میگیرد. اما اینکه کسی شغل خود را عروسک تنپوش انتخاب کند عجیب و جالب است. عروسکهای تنپوش به شکل جوجه، خروس، پینوکیو، خرس، پلنگ صورتی و… است. ممکن است برخی افراد پوشیدن عروسک تنپوش را به عنوان شغل دوم خود انتخاب کنند. یک شغل عجیب برای شاد کردن مردم و دعوت آنها به صرف غذا.
سگگردان
یکی از شغلهای عجیب در ایران و سایر کشورها سگگردانی است (Dog Walking). با اینکه این شغل هم به ندرت نصیب کسی میشود ولی برای خیلیها سگگردانی بهتر از سرگردانی است. سگها موجوداتی هستند که نیاز دارند روزانه پیادهروی کنند لذا افرادی که سگ خانگی دارند حتماً این کار را انجام میدهند. با توجه به اینکه در سالهای اخیر نگهداری حیوانات در ایران رونق پیدا کرده است در کنار آن شغلها مثل سگگردانی نیز جایگاه ویژهای دارد و معمولاً افراد پیر یا پرمشغله از سگگردان استفاده میکنند. البته باید گفت، سگگردانی یک کار پارهوقت است و گاه برخی دانشجویان این شغل را انتخاب میکنند تا بخشی از هزینههای خود را پوشش دهند. البته باید به این موضوع هم توجه کرد که سگگردانی یکی از شغلهای عجیب اما پذیرفتهشده در کشورهای توسعهیافته است. اما از آنجا که در کشور به لحاظ برخی مسائل نگهداری حیوانات جایگاه چندانی ندارد انتخاب این شغل و همچنین مطالبه برای حضور افرادی که این کار را انجام دهند بسیار عجیب است.
آدم جمع کن
شغل واقعی او تدارک دیدن و مهیا کردن افراد برای حضور در همایشها و مراسمهاست. به نحوی که بنا به خواسته کارفرما او میتواند سالن یک همایش را در ظرفیتی بین 500 تا 1000 نفر پر کند. برای افرادی که در این مراسم حضور داشتند سرویس ایاب و ذهاب، یک وعده غذا و حدود 20 تا 30 هزار تومان برای هر نفر مطالبه میکند که قبل از ورود به سالن این مبلغ باید به افراد پرداخت شود. حقالزحمه خودش هم برای هر مراسم پنج میلیون تومان است. او توانایی دارد تا در طبقهبندیهای مختلف سنی، تحصیلی و حتی جنسیتی میهمانان را فراهم کند. برای خود بانک اطلاعاتی مناسبی از افراد تهیه کرده و سامانه پیامکی دارد. میگوید این افراد به فراخور مراسم میتوانند تشویق کنند، سوت و کف بزنند، ساکت و آرام باشند یا در برخی مباحث حضور فعال داشته باشند. شغل این فرد ساماندهی و مدیریت این افراد است و در زمان انتخابات کارش سکه است. او یکی از مهمترین افراد برای گرم کردن میتینگهای سیاسی است.
خط نگهدار تاکسی
کارش این است که مسافران را برای سوار شدن به تاکسی هدایت میکند. از نظر مسافران این کار مزاحمتی ایجاد نمیکند و حتی باعث رعایت کردن صف هم میشود. رانندههای خطی هم از این موضوع راضی هستند. اما سوال اینجاست که چه چیزی نصیب این فرد میشود. اینها در ازای کاری که انجام میدهند از رانندههای خطی و مسافران مبلغی مطالبه نمیکنند، بلکه منبع درآمد آنها رانندههای غیرخطی هستند. یعنی افرادی که مسافربر تاکسی یا شخصی دارند اما در خط خاصی کار نمیکنند. این افراد اگر بخواهند در خطی مسافر سوار کنند باید حق حساب خط نگهدار تاکسی را بدهند. عمدتاً سر صبح و سر شب به دلیل ترافیکی که وجود دارد تاکسیهای خطی نمیتوانند به موقع به مبدا برگشته و دوباره مسافر سوار کنند. این است که صفهای طویل مسافر شکل میگیرد و کار این افراد سکه میشود. آنها از تاکسیها یا شخصیهای سواری 500 تا 700 تومان میگیرند و از رانندگان ون 1000 تا 2000 تومان به ازای سوار کردن مسافر دریافت میکنند. در برخی شرایط این افراد از خطوطی که مسافر کمتری دارند برای خطوط پرازدحام تاکسی میآورند که آن هم درآمد خاص خودش را دارد.
قلیان موتوری
این روزها در هر پارک یا سفرخانه یا رستوران سنتی که مسیرتان بیفتد شاهد عرضه قلیان به طالبان آن خواهید بود. فارغ از اینکه استعمال قلیان چه مضراتی دارد باید به این نکته اشاره کرد که در کنار استعمال این وسیله شغل هایی هم به فراخور آن ایجاد می شود. قلیان چاق کن شغلی است که این روزها حتی اگر در کنار ساحل هم قدم بزنید برای خودش کاسبی دارد. این افراد قلیان را آماده استفاده کرده و تحویل مشتری می دهند. آنچه در اینجا به عنوان شغل عجیب از آن نامبرده می شود سرویس تحویل در درب منزل قلیان است. یعنی هستند افرادی که قلیان را آماده استعمال کرده و برای فرد متقاضی ارسال می کنند. بنابراین اگر کسی هوس کند قلیانی استعمال کند باید با این افراد تماس بگیرد. البته گاهی این افراد در کنار قلیان غذاهای سنتی هم سرو می کنند. قلیان چاق کنها و آنها که قلیان را در درب منزل یا هر جای دیگری که شما بخواهید تحویل میدهند این قابلیت را دارند که طوری برنامهریزی کنند تا قلیان مورد نظر در لحظه تحویل آماده استعمال باشد و آتش آن کم و زیاد نشده باشد.
شیشهشور برج
پاک کردن شیشه به خودی خود کار بسیار دشواری است حال تصور کنید که از یک طناب آویزان شده و بدون اینکه بر نقطه محکمی ایستاده باشید شیشههای یک برج را در ارتفاع 100متری بشویید. آویزان شدن از ارتفاع 100 متر و بالاتر از آن به خودی خود آنقدر هیجان و خطر دارد که قابل وصف نیست حال اینکه در این شرایط قرار باشد کاری نظیر شیشه شستن هم انجام دهید. هر چقدر هم که این تصور وجود داشته باشد که شستن شیشه توسط این افراد کار سادهای است و نباید به آنها اینقدر پول داد اما باید پذیرفت که در این شغل عجیب فرد شیشهشور روی زندگی خود معامله میکند. گزارشهای فراوانی در خصوص حوادث ناشی از شستن شیشه گزارش شده است. گفته میشود موسسات و شرکتهایی که شیشه ساختمانهای بلند را میشویند برای هر طبقه بین 500 هزار تا یک میلیون تومان دریافت میکنند. شیشهشورهای ساختمانهای بلند کاری را انجام میدهند که هر کسی نمیتواند این کار را انجام دهد. به همین دلیل هم هست که همیشه مشتری دارند. کارگری که از طناب آویزان است و شیشه میشوید چندین برابر کارگری که پایش روی زمین است درآمد دارد فقط به خاطر ریسکپذیری.
گریهکن برای مراسم ترحیم
با توسعه شهرنشینی و وجود ترافیک و در حاشیه قرار گرفتن قبرستانها، دیگر مراسم تشییع جنازه یا حتی برگزاری مراسم ختم، هفتم و چهلم مثل سابق با حضور فامیلهای چند دست دورتر امکانپذیر نیست و ممکن است سالنهای عزاداری خلوتتر از گذشته باشد. اما برخی افراد سنتی همچنان علاقهمند هستند که در مراسم آنها جمعیت قابل توجه و پرشوری حضور داشته باشند. برای پاسخگویی به این نیاز موسسات خاصی وجود دارند. این موسسات توانایی این را دارند که مراسم عزا و تشییع را پرسوز و گداز برگزار کنند به نحوی که اطرافیان با خود بگویند فرد متوفی چقدر شناختهشده و محبوب بوده است. افراد حاضر در صحنه در اینگونه مجالس دو دستهاند؛ دستهای که مثل سیاهی لشگرها، فقط محیط را پر میکنند که ساعتی حدود ۱۰ تا ۲۰ هزار تومان گیرشان میآید. دستهای دیگر هم گریهکنها و شلوغکنها هستند که بسته به تواناییشان ساعتی از ۲۵ هزار تومان به بالا نصیبشان میشود. برگزاری چنین مجلسی از حدود یک میلیون تومان تا هر قدر که صاحب عزا مایل باشد و بپردازد، جگرخراشتر میشود.
فال تلفنی(فالتون)
یکی از عجیبترین مشاغل که در کشور ما رواج دارد فالگیری تلفنی است به نحوی که دیگر نیازی به حضور طالب فال نیست و تنها با یک تماس میتواند از فال خود مطلع شود. در این شغل انواع فال ورق، تاروت، پاسور و شمع به صورت تلفنی انجام شده و به اطلاع صاحب فال میرسد. قیمت فال به صورت تلفنی متفاوت است اما با گشت و گذاری که انجام شده عرف بازار به این شکل است که هر فال 20 هزار تومان، دو فال 30 هزار تومان، سه فال 50 هزار تومان و چهار فال 70 هزار تومان است. روش پرداخت به دو صورت آنلاین یعنی از طریق سیستم برخط بانکی و از طریق شارژ تلفن است. در روش شارژ تلفن طالب فال کارت شارژی خریداری کرده برای فالگیر کد را میخواند یا از طریق تلفن همراه ارسال میکند و او پس از اطمینان کارش را شروع میکند. این فالگیرها از همه روشهای تبلیغات اینترنتی استفاده میکنند و عمدتاً وبلاگ و صفحه فیسبوک دارند.
نوبتگیرها
نوبتگیرها در کار خرید و فروش زمان هستند. آنها از زمان خود میزنند. از وقت استراحت خود میزنند. صبح علیالطلوع نوبت میگیرند و نوبت گرفته شده اول را به افرادی که مشغله دارند و نمیتوانند ساعتها در صف بایستند میفروشند. در واقع کار آنها خرید و فروش زمان است. نوبتگیرها در بانکها حضور دارند و برای اینکه شما یک ساعت در صف نایستید نوبت خود را به شما میفروشند و در ازای فروش آن بین پنج تا 10 هزار تومان دریافت میکنند. این افراد را در صفهای طویل سبد کالا هم میشد دید. اینها همه جا هستند. بهمنماه که میشود در صف بلیت جشنواره میایستند. یا نوبت خود را به شما میفروشند یا بلیتی را که خریدهاند به چند برابر قیمت به کسی که فرصت ایستادن در صف یا نوبت را ندارد میفروشند. نوبتگیرها در زمان برگزاری داربی بزرگ پایتخت هم فعال میشوند. هم فوتبال میبینند و هم کسب درآمد میکنند. هم فیلم میبینند و هم کسب درآمد میکنند. هستند افرادی که اگر کاری هم نداشته باشند در خانه نمیمانند و برای کسب درآمد هر کاری میکنند. هر چیزی میفروشند حتی زمان.