سرك كشيدن در زندگي جوانان، عامل طلاق
با توجه به آسيبهايي كه طلاق در جامعه ما به همراه دارد به نظر ميرسد كه هر چقدر هم براي آن نگران بود باز كم است. متأسفانه طلاق با سرعتي باورنكردني در حال تاختن است؛ گسترش صورتهاي جديد آن مانند طلاق توافقي و طلاق عاطفي به غامض شدن اوضاع دامن زده است. دانستن اينكه در هر يك ساعت 18 نفر از همديگر جدا ميشوند باعث ميشود مسأله طلاق در كشور ما تبديل به يك سونامي خطرناك شود كه بنيان بسياري از خانوادهها را مورد تهديد قرار دهد. در كشور ما از يك سو كاهش آمار ازدواج هشدارهايي را به همراه داشته است و از سوي ديگر از همان تعداد پايين ازدواج هم جدايي درصد قابل توجهي از آنها نگرانيها را دو صد چندان ميكند. از هر 4/4 ازدواج در كشور ما يك مورد آن به طلاق منتهي ميشود و اين در حالي است كه پديده ديگري به نام طلاق عاطفي كه آمار دقيقي از آن وجود ندارد هم در جامعه رشد پيدا كرده است. طلاقي خاموش كه با تبديل كردن اعضاي خانواده به هم خانه، عواقبي تلخ بر جاي ميگذارد. با اين اوصاف هر چقدر هم در زشتي هاي و عواقب طلاق سخن راند باز كم است اما قبل از هر چيزي بايد به بررسي اين مسأله پرداخت كه چه چيزي باعث ميشود كه دو عاشق ديروز كه بدون همديگر نميتوانستند نفس بكشند، حالا با در كنار هم بودن نفس كشيدن برايشان سخت شده است.
خانوادهها عامل طلاق ميشوند
عوامل مختلفي براي پديده طلاق برشمرده ميشوند كه در ابعاد مختلف فردي، اجتماعي و خانوادگي اين مسأله را مورد بررسي قرار ميدهند. يكي از اين عواملي كه با وجود عمر طولانياي كه دارد ولي كمتر مورد توجه قرار ميگيرد دخالت خانوادهها در زندگي افراد است كه كار را به جايي ميرساند كه افراد در زندگيشان فرار را به قرار ترجيح دهند. عوامل مهم افزايش طلاق عبارت است از: انتخاب نادرست، مسائل اقتصادي، بيكاري، دخالت خانوادهها، اعتياد، سوءظن و ازدواج اجباري، كه در اين ميان در ادوار مختلف بعضي از اين عوامل نقش پررنگتري پيدا ميكنند. البته مسأله طلاق هميشه يك مسأله تك عاملي نيست و معمولا مجموعهاي از شرايط و عوامل دست به دست يكديگر ميدهند و افراد را متقاعد به طلاق گرفتن ميكنند. با وجودي كه امروزه ديگر اكثريت زوجها در كنار خانوادهها زندگي نميكنند و معمولا هم فاصله مكاني آنها با خانوادههايشان زياد است ولي دخالت خانوادهها همچنان يكي از 10 عامل اصلي طلاق زوجين از همديگر است، به حدي كه سال گذشته تویسركاني، رئيس سازمان ثبت احوال با اعلام رشد 6/4 درصدي طلاق در كشور گفت: «نخستين علت وقوع طلاق، دخالت خانوادهها بوده است.» دخالت خانوادهها حتي از مشكلات اقتصادي كه در جامعه ما روي آنها مانور زيادي داده ميشود هم نقش بيشتري در مسأله طلاق دارند و واكاوي اين موضوع نشان ميدهد كه در بررسي مسأله طلاق بايد تجديدنظر صورت گيرد. شايد در ابتدا اينطور به نظر برسد كه دخالتهاي خانواده پسر عامل مهم در اين زمينه باشند اما بررسيهاي مختلف نشان دادهاند كه بعضا دخالت خانواده دختر بيش از دخالت خانواده پسر در اين زمينه نقش دارند، به همين دليل ميتوان گفت دخالت خانواده در زندگي افراد هم تغيير پيدا كرده است و برخلاف گذشته كه دخالت خانواده پسر در اين زمينه نقش بيشتري داشت امروزه دخالتهاي خانواده دختر در اين زمينه بيشتر دردسرآفرين هستند.
كاسه داغتر از آش
خانوادهها در حالي تبديل به يكي از فعالان در صحنه طلاق ميشوند كه با گسترش طلاقهاي توافقي اين انتظار ميرود كه نقش ريشسفيدي آنها بيش از پيش باشد. با توجه به اينكه در طلاقهاي توافقي افراد خودشان دست به توافق براي جدايي ميزنند خانوادههاي دو طرف ميتوانند با ميانجي كردن بين آنها و تلاش براي حل مشكلاتشان از طلاق آنها جلوگيري كنند. با توجه به اينكه قسمت اعظمي از طلاقها در سالهاي اول زندگي افراد روي ميدهند كه احساس افراد نقش زيادي در تصميميگيريشان دارد، اگر خانوادهها به جاي اينكه كاسه داغتر از آش شوند و به اختلافات دامن بزنند سعي كنند راهنماييهاي درستي به فرزندانشان دهند، ميتوانند آمار طلاق و بهويژه طلاق توافقي را به ميزان زيادي كاهش دهند. برای کاهش طلاق علاوه بر اینکه زوج های جوان باید آموزش های لازم را ببینند لازم است خانواده ها نیز مهارت های لازم برای مواجه با این زوج ها را یاد بگیرند. به این شرط می توان امیدوار بود طلاق در میان خانواده ها تا حد قابل توجهی کاهش یابد.
179/