خواندنی

دغدغه جوانان تغییر کرده

در کنار کار تیمی، مساله جوانان از مساله‌های استراتژیک هر جامعه‌ای است و در این مسیر اگر جامعه‌ای بتواند جوانان خود را آماده کارهای گروهی کند به سهولت می‌تواند مسیر توسعه را طی کند. برای آشنایی با شرایط، ابعاد  و چگونگی کارهای تیمی در جامعه ایران و پی‌بردن به جایگاه آن در میان جوانان پای حرف‌های امیر مختاری، مدیرعامل موسسه خیریه پیام امید نشسته‌ایم. مختاری معتقد است کار تیمی را می‌توان از ٢ وجه بررسی کرد. در بررسی وجه داوطلبانه آن باید گفت سطح فعالیت‌های داوطلبانه در کارهای تیمی به تناسب دهه‌های گذشته افت چشمگیری داشته است ولی اگر  یک کار تیمی صرفا به‌عنوان یک گروه بررسی شود، نتیجه حاصله این است که پتانسیل آن نسبت به دهه‌های قبل، بالاتر رفته است، یعنی نسل جدید قابلیت بیشتری برای انجام کارهای تیمی دارد. برای آگاهی با زوایای دیگر کار گروهی این گپ را در ادامه بخوانید.
آقای مختاری شما فکر می‌کنید چرا جوانان به کارهای تیمی تمایل چندانی نشان نمی‌دهند؟
همانطور که رویه زندگی به تناسب گذشت زمان تغییریافته، دغدغه افراد نیز به تناسب نسل‌های گذشته تغییراتی به خود دیده  است. نسل جدید مشارکت را فرا نگرفته و این مسأله حتی در زندگی روزمره آنها قابل‌ مشاهده است، در صورتی که جوانان دهه‌های ٥٠ و ٦٠ مسئولیت کارهای خود را بر عهده داشتند. شاید این قبول مسئولیت برای این بود که از آن نسل به اندازه جوانان امروزی حمایت نمی‌شد. متاسفانه امروزه خانواده‌ها علاوه بر حل مسائل روزمره جوانان خود، خواهان مشارکت آنها  نیستند. مورد بعدی که می‌توان درباره آن بحث کرد این است که سطح رفاه تغییر یافته چون در گذشته مشکلات برای بیشتر اقشار جامعه قابل لمس بود اما نسل جدید با برخی از مشکلات غریبه است، البته محیط پرورش نیز تاثیرگذار است؛ این امکان وجود دارد مشارکت در میان کسانی که در مناطق جنوب شهرها زندگی می‌کنند بیشتر باشد. شاید بتوان هیات‌های عزاداری را به‌عنوان نمونه این مشارکت نام برد. مسأله تاثیرگذار بعدی، فرهنگی است که افراد در سایه آن تربیت می‌شوند؛ این‌که جامعه و خانواده تا چه حد خواهان مشارکت جوانان هستند. مانع بعدی دنیای مجازی‌ای است که جوانان به آن دلبستگی خاصی دارند. در گذشته ارتباطات تنگاتنگ بود و افراد بیشتر با هم مراوده داشتند، به همین دلیل کارهای تیمی بیشتری شکل می‌گرفت و تمام اینها برای افراد لذت‌بخش بود اما ارتباطات نسل جدید هم به شکل مجازی است و لذتی را در پی ندارد.
ریشه عدم جذابیت کارهای تیمی را باید در کجا جست‌وجو کرد؟
یکی از علل عدم تمایل جوانان به کارهای تیمی را باید در تغییر دغدغه‌ها جست‌وجو کرد. جوان امروزی بیشتر دغدغه این را دارد که کارهای مربوط به خود را به سرانجام برساند، البته باید متذکر شد که نه سازمان‌های مردم‌نهاد و نه دولت‌ها هیچ‌کدام روی مشارکت جوانان کار  نمی‌کنند. در گذشته سازمان ملی جوانان به‌طور جدی روی این مسأله کار می‌کرد و همیشه از مشارکت جوانان در تمام عرصه‌ها استقبال می‌شد اما امروزه فقدان این استقبال یا تحرک مشهود است. متاسفانه امروزه سیاستگذاری‌ها  نیز تغییر یافته و اگر گروه جوانی بخواهد وارد عرصه شود، حساسیت‌هایی وجود دارد که گاهی نقش مانع را ایفا می‌کنند و به همین دلیل جوان امروزی دیگر در پی کار گروهی نمی‌رود. یکی از موارد را هم باید به کوتاهی نسل گذشته اختصاص داد چون برخی از مسائل توسط همین نسل رها  و ادامه‌دار نشده است و عمده افرادی که وارد فعالیت‌های داوطلبانه می‌شوند     ٦-٥ ‌سال حضور دارند و تعداد معدودی هستند که تا یک دهه این فعالیت‌ها را دنبال می‌کنند. نسل جدید برای ادامه فعالیت باید یکسری ارزش‌ها را که از قبل وجود داشته‌اند را بیاموزد و در کنار فعالیت‌ها برخی مسائل را لمس کند که متاسفانه این خلأ دیده می‌شود.
در زمینه کارهای تیمی چه نقشی را می‌توان برای فناوری و سرعت یافتن زندگی و رسیدن به اهداف قایل شد؟
مجازی‌شدن دنیای امروزی و تغییر محیط و سبک زندگی باعث شده جوانان به تناسب نسل‌های گذشته خود سریعتر به خواسته‌های خود برسند و همین سرعت دلیلی شده تا جوانان مطالبه‌ای را احساس نکنند که بخواهند برای جوابگویی به آن در اجتماع فعالیت و چیزی را در راستای آن تجربه کنند. درواقع جوان امروزی انگیزه‌ای برای کارهای گروهی ندارد، البته سهل‌الوصول شدن خواسته‌ها نیز تأثیر خود را بر  این مقوله گذاشته است.
به‌ باور برخی از صاحبنظران، امروزه فردیت بر جمع‌گرایی قالب شده و عامل تاثیرگذاری بر محدودشدن کارهای گروهی است.
رواج فردیت و گرایش به تأمین منافع عمومی از ویژگی‌های زندگی امروزی است و می‌توان گفت منافع فردی بر منافع جمعی ارجح است؛ اگر در یک کار تیمی منافع نسل جدید تأمین شود و وجهی را در قبال کاری که انجام می‌دهد دریافت کند  به صراحت می‌توان گفت این نسل به نحو احسن آن را به سرانجام می‌رساند. اما ما این مسأله را در نسل‌های گذشته کمتر شاهد بودیم و خیلی از فعالیت‌ها بدون چشمداشت انجام می‌شدند. نکته جالب این است که ما با مرور کارهای نسل‌های گذشته متوجه می‌شویم که کارهای بزرگ توسط همان نسل‌ها انجام شده است؛ در مقایسه نسل‌های دهه‌های ٤٠و ٥٠نکته حائز اهمیت این است که اتفاقات سختی که در تاریخ ما پیش آمده، بیشتر برای نسل‌های گذشته بوده و در همان دوران منافع جمعی بر منافعی فردی اولویت داشته اما به مرور زمان این اولویت‌ها جابه‌جا شده‌اند و متاسفانه فردیت حاکم شده است.
چیزی که ما در سطح جامعه شاهدیم، تعداد کثیر سمن‌هاست اما متاسفانه فعالیت‌هایشان ملموس نیست. با توجه به این رویه چه آینده‌ای در انتظار سازمان‌های مردم‌نهاد است و آیا می‌توانیم در آینده شاهد گسترش کارهای داوطلبانه در قالب سازمان‌های مردم‌نهاد باشیم؟
با این رویه ما در آینده مفهوم کار تیمی را خواهیم داشت اما به احتمال قوی شکل آن تغییرات زیادی به خود خواهد دید، البته ادامه سیاستگذاری فعلی تنها باعث می‌شود ما تعداد بیشتری سمن ثبت کنیم و ادامه این رویه شرایط را بدتر هم کند. اگر ما مصمم هستیم در آینده سمن‌ها را به معنای واقعی خود شاهد باشیم، باید یکسری اصول وجود داشته باشند و همه ملزم به رعایت آن؛ حتی در مرحله ثبت یک فعالیت. سختگیری‌ها در این زمینه باید بر مبنای پایه و اصول اعمال شوند. در این حالت ما با تعداد کمتری سمن روبه‌رو هستیم که هدفمندتر در مسیرمشخص حرکت می‌کنند. این‌که ما در حال حاضر شاهد تأثیر ناچیز سمن‌ها  هستیم، به پراکندگی فعالیت این موسسات برمی‌گردد؛ تعداد بالا با عمق پایین فعالیت‌ها.
ما در بخش نظارت هم کاستی‌هایی داریم. در مرحله ثبت شرکت‌ها ممیزی‌های لازم اعمال نمی‌شود و بعد از ثبت نیز این موسسات به حال خود رها می‌شوند. در سیاستگذاری‌ها باید قالبی را که سمن‌ها باید در آنها فعالیت کنند را مشخص کنیم و چون این کار صورت نمی‌گیرد، ما با پراکندگی «ان‌جی‌او»ها روبه‌رو هستیم. درواقع باید نیازسنجی شود این‌که ما در چه زمینه‌هایی نیازمندیم تا سمن‌ها وارد عرصه شوند، بعد از آن باید پیش‌نیازها را بسنجیم و آنها را لحاظ کنیم؛ این‌که سمن توسط چه کسانی اداره می‌شود و آیا افرادی که عضو سمن هستند، تخصص فعالیت در عرصه مورد نظر سمن را دارند یا خیر و …

179/

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا