سعید اصغرزاده
١- زندان، بندیخانه، سجن، دوستاخ، دوستاقخانه، بند، حصیر، محبس، دوستاق و… مکانی است که اشخاص از نظر فیزیکی، محدود و توقیف و معمولا از آزادیهای شخصی محروم میشوند. زندانها بهطور قراردادی، سازمانهایی هستند که بخشی از نظامقضائی یک کشور محسوب میشوند و بهمنظور اجرای کیفر حبس، بهعنوان یک مجازات قانونی که به صورت حکم از سوی دادگاه صادر شدهاست، به دلیل ارتکاب جرم بهکار میروند.
در بیان عامیانه در خیلی از کشورها، واژه زندان بهعنوان یک مترادف برای بازداشتگاه نیز بهکار میرود. درحالیکه از نظر قانونی این واژهها به دو نهاد مختلف اختصاص دارند. بازداشتگاهها ویژه نگهداری اشخاصی هستند که در انتظار محاکمهاند یا هنوز احکام به آنها ابلاغ نشدهاست، برای کمتر از یکسال. درصورتیکه زندانها میزبان افرادی هستند که دارای محکومیت قطعی هستند. واژه زندان در لغتنامه دهخدا به معنی جایی است که متهمان و محکومان در آن نگهداری میشوند. این کلمه در فرهنگستان زبان و ادبفارسی بهجای حبس پذیرفته شدهاست. در زبان پهلوی «زیندان»، ارمنی «زندن»، اوسِتی «زیندون» گفتهمیشود. این واژه در فرهنگ عمید به معنای بندیخانه، محبس خانه و قیدخانه، بهکار رفته است. زندانهای بزرگ به بخشهایی تقسیم میشوند که هر بخش، یک بند نام دارد. در زندانهای بزرگ قسمتهایی مانند اندرزگاه، سلول انفرادی و بهداری نیز وجود دارد.
٢- مراقبت و تنبیه با عنوان فرعی زایش زندان عنوان کتابی است از میشل فوکو، فیلسوف فرانسوی. در این کتاب فوکو دودمان شکلگیری کالبد و ذهن را در چارچوب نظامهای مراقبتی و انضباطی قدرت مورد مطالعه قرار میدهد. فوکو میگوید، در شیوههای مراقبتی و کیفری ماقبل مدرن روشهای وحشیانه شکنجه و آزار بدنی بهکار میرفت. اما بهتدریج از قرن هجدهم بهبعد مجازاتهای بدنی جای خود را به مجازاتهای ظریف روانی داد. از این تاریخ مجازاتهای جدید روح را آماج خود قرار داد، مجموعه کیفرشناسی جدید به جانب مراقبت فراگیر معطوف شد. از این تاریخ به بعد زندانها، مدارس و آسایشگاههای روانی بهمنظومههایی از نظارت فراگیر تبدیل شد که فرد را در معرض مراقبت دایمی و بدون وقفه قرار میداد و به تهیه پرونده و گزارشهایی تفصیلی از رفتار فرد و تدوین شناختشناسانه از این دادهها مدد میرساند. در این منظومه که فوکو آن را «میکروسکوپ قدرت» مینامد، گفتمان علمی، اجتماعی و کیفیات سیاسی قدرت و ذهنیت فردی با هم تلاقی میکنند و به صورتی ظریف و پیچیده بر یکدیگر تأثیر میگذارند. به اعتقاد او با رویتپذیری زندانی و یادداشت همه اعمال او توسط مراقب، زندان مولد دانش شد.
٣- زندان رجاییشهر کرج، دارای ۱۰۰نفر زندانی است که مشغول به تحصیل در مقاطع آموزشعالی در سه رشته علومانسانی هستند. از ماه گذشته، شعبهای از دانشگاه علمی- کاربردی بعثت۲ در زندانی رجاییشهر کرج مستقر شد که تاکنون این دانشگاه موفق به پذیرش ۱۰۰ دانشجو در مقاطع تحصیلات عالیه شدهاست.
در دانشگاه علمی- کاربردی مستقر در زندان رجاییشهر، امکان ادامه تحصیل در رشتههای حقوق، روانشناسی و حسابداری در سه مقطع کاردانی، کارشناسی و کارشناسیارشد بهصورت رایگان برای زندانیان فراهم شده است. تاکنون نزدیک به ۱۰۰زندانی با حضور در کلاسهای این دانشگاه، اقدام به ادامهتحصیل کردهاند و یکی از سالنهای اندرزگاه ۱۰ این زندان به اقامت و تحصیل این زندانیان اختصاص یافته است. این زندانیان ۴ روز در هفته از کلاسهای درسی استفاده میکنند و امتحانات پایان ترم آنها نیز در زندان برگزار میشود. این زندان در گوهردشت کرج قرار دارد و بیشتر محکومان آن، مربوط به جرایممالی هستند و از سایر استانها بهخصوص تهران به این زندان منتقل شدهاند.
٤- اواخر تابستان بود که شنیدم حدود یکصد زندانی بهطور داوطلبانه و با مجوز مقامات قضائی استان گیلان با هدف تقویت احساس مسئولیت و مشارکت در فعالیتهای عامالمنفعه و بازاجتماعیکردن زندانیان، در طرح پاکسازی محیطزیست شرکتکردند. مدیرکل زندانها و اقدامات تامینی و تربیتی گیلان با بیان اینکه این طرح برای نخستینبار در ایران اجرا میشود، اظهار کرده بود: تاکنون دو مرحله از این طرح در جادههای ورودی رشت و موزه میراثروستایی گیلان انجام شده است. او تقویت احساس مسئولیت، احساس مفیدبودن، جلوگیری از هدررفت نیروی انسانی در زندان، کاهش هزینههای دولت، خدمت به مردم، تغییر دیدگاه مردم نسبت به زندانی و زندانیان و کمک بهپاکسازی محیطزیست را ازجمله مزایای این طرح عنوان کرد. حسینی با اشاره به ادامه اجرای این طرح در استان گفته بود: درختکاری، پاکسازی امامزادهها، کمک در برداشت محصولات زراعی و مشارکت در خدمات شهری همچون رنگآمیزی اماکنعمومی شهر از دیگر برنامههای آتی این طرح است. ٥- کشف راههای داوطلبانه برای ارتقای محبوسین و بازاجتماعیکردن آنان چه از طریق تحصیل و چه فعالیتهای اجتماعی، فعالیتی است ترویجی که موجب میشود دیدگاه مردم نسبت به زندان، عوض شده و میزان اثرگذاری حبس را بر مجرمان قابلتأملتر کند.
179/