زندگی جنگلی پناهجویان در اردوگاه‌های اروپا

به فاصله پنج دقیقه رانندگی از مرکز شهر ساحلی کاله در فرانسه، پس از پشت سر گذاشتن مراکز توریستی و تفریحی، چشم انداز یکی از شناخته شده ترین اردوگاه های اسکان پناه جویان در اروپا نمایان می شد. یک دقیقه بعد، در برابر حلبی آبادی قرار می گیرید که منظره ای به مراتب بدتر از محله های فقیرنشین بمبئی دارد. اینجا، خانه بیش از شش هزار نفر است که اغلب آنها به شدت آسیب پذیر و ناخوش هستند. پشت خانه های زیبای شهر کاله با سقف های رنگی، زمین بایری است با آلونک هایی از جنس چوب و پلاستیک و چادرهای مسافرتی که میزبان هزاران پناه جوی درمانده است. رسیدن به اینجا، پایان بخشی از دشواری های سفر، اما شروع کابوسی جدید است.

بوی تعفن و فضولات انسانی فضا را پُر کرده است. به دلیل تعجیلی که در اسکان سیل پناه جویان در ماه های گذشته وجود داشته، چادرها اغلب دز زمین های شنی برپا شده که قبلا توسط چندین هزار نفر به عنوان دستشویی (غیررسمی) استفاده می شده است. فرانچسکو گنو، یکی از دست اندرکاران موسسه خیریه محلی در امور مهاجران، می گوید: «اینجا بسیار آلوده است و بسیاری از کودکان به بیماری های عفونی مبتلا شده اند».

زندگی جنگلی پناهجویان در اردوگاه های اروپا

جمعیت این اردوگاه، که اصطلاحا «جنگل» خوانده می شود. در یک ماه گذشته، نزدیک به دو برابر شده است. جمعیت هزار و 500 نفری این اردوگاه از ابتدای تابستان تاکنون، به شش هزار نفر رسیده است. گنو می گوید: «هر روز در سپتامبر و اکتبر بین 100 تا 150 نفر وارد این اردوگاه می شوند و ما ناچار شده ایم برای اسکان آنان از چادر استفاده کنیم». اما واقعیت این است که این آمار و ارقام، کاملا تقریبی است؛ چرا که هیچ کس ساکنان این اردوگاه را سرشماری نکرده است. هیچ کس در اینجا مسئول نیست؛ نه سازمان ملل متحد و نه سازمان صلیب سرخ.

دولت فرانسه در ابتدا 200 زن و کودک را در یک مرکز تفریحی تعطیل شده اسکان داده بود؛ اما اکنون خانواده های بسیاری به اینجا آمده اند که کسی هم در قبال اسکان دادن آنها مسئول نیست. گنو در این باره می گوید: «این بزرگ ترین اردوگاه پناه جویان در اروپا و احتمالا بدترین آنهاست».

کارزان، پرستار 35 ساله عراقی، در مرکز این اردوگاه و در یک سرپناه محقر چوبی، به همراه همسرش شارمین، پسر 18 ماهه اش حمن و برادرزنش زندگی می کند. او می گوید: «وقتی یک ماه پیش به اینجا رسیدم، دو خانواده اینجا زندگی می کردند؛ اما حالا 40، 50 یا شاید هم 60 خانواده در اینجا ساکن شده اند. هیچ وقت پیش از این در چنین شرایط زندگی نکرده بودیم. احساس می کنیم که به آرامی در حال مرگ هستیم».

هر روز، به سوی انگلیس

اردوگاه کاله در نزدیکی کانال مانش و معبر بین فرانسه و انگلیس قرار دارد. کمی بالاتر از اردوگاه بزرگراهی است که به کانال مانش می رسد. پناه جویان به امید رسیدن به زندگی بهتر در انگلیس، به اینجا آمده اند و به دنبال راهی برای فرار از اردوگاه و رسیدن به بهشت موعود خود (انگلیس) هستند. آنان اغلب در طول روز در اطراف رستوران های جاده ای به امید یافتن کامیونی که به سوی انگلیس حرکت می کنند، پرسه می زنند.

زندگی جنگلی پناهجویان در اردوگاه های اروپا

آنها گاه حتی بدون اینکه خود را پنهان کنند، بالا می برند و می خواهند به هر قیمتی به انگلیس برسند. از آنجایی که از چند ماه پیش، پلیس دیگر توانایی کنترل همه خودروهای سنگین را ندارد، رانندگان مجبورند خودشان کامیون را بازبینی کنند و همین مسئله، باعث درگیری میان رانندگان و مهاجران می شوند. این واقعیت برای یک خدمتکار رستوران جاده ای، مسئله ای روزمره است. او با نشان دادن دفتر کارش، به یورونیوز می گوید: «دعوا جلوی رستوران بین مهاجران غیرقانونی و رانندگان، شلیک گاز اشک آور و کتک کاری با میله های آهنی؛ هر روز وضعیت ما همین است. به پلیس زنگ می زنیم اما دوباره فردا روز از نو، روزی از نو».

یک وعده غذا در شبانه روز

در غیاب کمک های دولتی به اردوگاه کاله، مردم خود به یکدیگر کمک می کنند. صدای میخ و چکش از همه جا به گوش می رسد. داوطلبان در تلاش برای ساخت مدرسه، کتابخانه، غذاخوری و مرکز درمان هستند؛ اما هیچ یک از این کارها نمی تواند از بار سنگین نکبت و بدبختی این اردوگاه بکاهد. زباله ها همه جا هستند. کیسه های خوابی که دیگر قابل استفاده نیستند. مواد غذایی فاسد، کفش های پاره و نیمدار، دستمال توالت های استفاده شده… در هر گوشه و کناری دیده می شوند. برای پخت و پز غذا و در امان ماندن از تیغ سرما، جا به جای اردوگاه، آتشی افروخته شده و دود ناشی از آن، همه جا دیده می شود.

از آنجایی که حجم لباس های اهدایی به اردوگاه زیاد است، بیشتر افراد لباس های نسبتا خوبی به تن دارند و در نگاه اول، تفاوت چندانی با مردم شهرهای بزرگ ندارند؛ اما به پاها که نگاه می کنیم، داستان تلخ پناه جویان، فاش می شود. برخی کفش های نسبتا خوبی به پا دارند؛ اما اغلب افراد، نیازمند پاپوش های مناسب هستند. به ویژه افرادی که مجبورند به یک جفت دمپایی پلاستیکی قناعت کنند.

عمق زندگی فاجعه بار مهاجران کاله را در مرکز این اردوگاه بیشتر می شود حس کرد؛ جایی که هر روز بعد از ظهر، هزاران مهاجر برای گرفتن یک وعده غذای رایگان در میدانی صف می کشند. برای خیلی از آنها، این تنها غذایی است که در یک شبانه روز می خورند. اغلب افراد، پریشان و سرخورده و ناراضی اند و همین مسئله باعث شده فضا همیشه تنش آلود باشد و گاهی هم کار به دعواهای دسته جمعی بکشد. زندگی در بدبختی مطلق، آن هم بدون کوچک ترین فضای خصوصی، مهاجران را به جان هم انداخته است.

احمد، شهروند عراقی، که هزاران کیلومتر از زادگاهش دور شده است، درباره شرایط خود در این اردوگاه می گوید: «از وقتی که رسیدم آب و غذا به اندازه کافی نداشته ام و روی زمین می خوابم. تصور ما از اروپا چیز دیگری بود. فکر می کردیم جای متفاوتی باشد».

زندگی جنگلی پناهجویان در اردوگاه های اروپا

زنان مستاصل

شب ها زندگی در «جنگل»، به ویژه برای زنان، وهم آورتر است. یک داستان تکراری که بارها و بارها در کمپ ها شنیده شده، داستان زنانی از طبقه متوسط است که روزگاری شغل و خانواده داشتند و با پرداخت هزاران دلار به قاچاقچیان انسان، در نهایت به جایی رسیده اند که به هیچ عنوان خواستار آن نبودند.

«بی بی» که تمایلی ندارد هویتش به طور کامل فاش شود، یکی از این زنان است. او می گوید از اتیوپی به اینجا آمده و یک وکیل است. او از سه ماه پیش که به دلیل صحبت کردن علیه حکومتش، مجبور شده کشورش را ترک کند، در این اردوگاه به سر می برد. او می گوید 27 سال دارد؛ اما بسیار مسن تر به نظر می رسد. «بی بی» با انگلیسی دست و پا شکسته ای با عصبانیت می گوید: «ما اینجا اصلا امنیت نداریم. حق ما کجاست؟ چرا هیچ کس به ما اهمیت نمی دهد؟ چرا دولت فرانسه با ما مانند حیوان رفتار می کند؟».

ریتا، یکی دیگر از زنان ساکن اردوگاه، می گوید: «همیشه داستان هایی از تجاوز و خشونت در اطراف اردوگاه جنگل وجود دارد». بسیاری از زن ها اعتراف می کنند که برای حفظ امنیت شان و جلوگیری از هرگونه آزار احتمالی، شش تا 11 نفره در چادر می خوابند. زنان می گویند با تاریک شدن هوا، مردان مشروع مصرف می کنند، عربده می کشند و اغلب با یکدیگر درگیر می شوند.

به نظر می رسد نگرانی زنان چندان هم بی دلیل نیست. یکی از ساکنان اردوگاه به خبرنگار گاردین می گوید: «چند شب پیش یکی از همسایگان هشت بار از ناحیه سینه چاقو خورد؛ در حالی که خودرو پلیس در حومه اردوگاه مشغول گشت زنی بود، هیچ پلیسی برای پایان دادن به هرج و مرج شبانه، وارد اردوگاه های موقت دیگر است. زنانی که برای وعده ای غذای گرم، استفاده از حمام و حتی امکانات دستشویی بهداشتی، تن به هر کاری می دهند.

برخی مهاجران گفته اند قاچاقچیانی که در اردوگاه زندگی می کنند و امکانات نسبتا خوبی دارند، از زنان مهاجر درخواست رابطه می کنند و اگر خواست شان برآورده نشود، طرف را تحت انواع فشارها قرار می دهند تا به خواست خود برسند.

اینکه چه تعداد از این زنان مهاجر، حاضرند به خاطر تامین معیشت خویش به فساد تن بدهند یا حتی با باندهای قاچاق مواد مخدر همکاری کنند، دقیقا مشخص نیست؛ اما حرف ها در این باره بی شمار است. ریتا می گوید: «زنان تحصیل کرده در اینجا کم نیستند، برخی اینجا پزشک، دندان پزشک و مهندس هستند. کسانی که مدارک معتبر داشته باشند، می توانند از دولت انگلیس درخواست پناهندگی کنند؛ اما اگر درخواست شان رد شود، ترجیح می دهند به خانه بازگردانند، چرا که پولی برای بازگشت به کشورشان ندارند.»

او با اشاره به زن جوانی ،که از قضا یکی از دوستانش است، می گوید: «او اینجا باردار شده است؛ آن هم بعد از اینکه شوهرش تلاش کرد با یکی از کامیون های گذری، خود را به انگلیس برساند. مدت هاست هیچ خبری از شوهرش نداریم…واقعیت تلخ این است که پس از طی کردن این راه دشوار و خطرات بسیار و صرف هزینه های سنگین مالی و احساسی، اغلب زنانی که در اردوگاه زندگی می کنند، ترجیح می دهند به جای زندگی در اینجا (جنگل) به کشور و خانه خود بازگردند».

ریتا با صدایی لرزان ادامه می دهد: «شاید اینجا غذا و آبی برای زنده ماندن و جایی برای خوابیدن وجود داشته باشد؛ اما آنچه نمی تواند به زنان بدهد، امید به آینده است. به همین دلیل است که اغلب ساکنان اینجا به افسردگی های شدید روانی دچار شده و به الکل و مواد مخدر روی آورده اند».

زندگی جنگلی پناهجویان در اردوگاه های اروپا

یک پناه جو، یک مجرم!

این ناامنی فقط متوجه ساکنان اردوگاه نیست. شهروندان شهر کاله هم از نبود امنیت و زندگی در کنار هزاران انسان ناامید، سرخورده و خشمگین، نگران هستند؛ آن هم در شرایطی که روند رسیدگی به پرونده های مهاجران باید حداقل از سه تا پنج سال، برای دریافت پناهندگی شان در کشور سوم باشند.

فیلیپ مینیونه، معاون شهرداری کاله، می گوید: «وضعیت در حال انفجار است. هر لحظه ممکن است اتفاق بدی بیفتد. راننده های کامیون دیگر به تنگ آمده اند؛ مهاجرها هم به تنگ آمده اند؛ مامورها هم به تنگ آمده اند. اگر هر چه زودتر تغییری اساسی پیش نیاید، شاهد مشکلات خیلی جدی خواهیم بود».

به گزارش بی بی سی، آمار و اطلاعات اتحادیه اروپا نشان می دهد برخورد کشورهای عضو با پناه جویان، بسیار متفاوت است؛ برای نمونه آلمان بیشترین درخواست پناهندگی را دارد، اما از نظر شمار پناه جویانی که بر می گرداند، اول نیست. در مقابل، انگلیس بیش از هر کشوری مهاجران را اخراج می کند. با این حال بنا بر ارزیابی سازمان دیده بان حقوق بشر، هلند در میان کشورهای عضو اتحادیه اروپا سخت گیرانه ترین قوانین را در قبال پناه جویان اعمال می کند. گفته شده، حدود دوسوم درخواست های پناهندگی در هلند رد می شوند.

از سوی دیگر، برخی کارشناسان معتقدند ساز و کارهای آگاهانه ای وجود دارد که می خواهد پناه جویان را در همان شرایطی که هستند، نگه دارد و مانع ورود آنان به اروپا شود؛ برای مثال، انگلیس سعی دارد با سخت تر کردن شرایط زندگی پناه جویان، آنان را به بازگشت به کشورهای شان ترغیب کند. به همین دلیل بود که «ترزا می»، وزیر کشور انگلیس، توصیه کرده کالاهای لوکس در اختیار پناه جویان قرار نگیرد. جالب اینکه در فهرست کالاهای که این مقام انگلیسی لوکس خوانده، یخچال و اجاق گاز نیز دیده می شود.

اما برخی کشورها در بدرفتاری با پناه جویان پا را از این هم فراتر گذاشته اند؛ از جمله مجارستان که به طور رسمی اعلام کرده است پناه جویان غیرقانونی را بازداشت می کند. یکی از پناه جویان افغان که مدتی را در بازداشتگاهی در مجارستان گذرانده است، از بدرفتاری پلیس با بازداشت شدگان می گوید: «در این بازداشتگاه یک جای خیلی بدی وجود دارد. اسم آنجا را گوانتانامو گذاشته ایم. من تا حالا به آنجا نرفته ام؛ اما یکی از دوستانم را که خیلی سرکش بود، چندین بار به گوانتانامو برده، کتک زده و پس آورده اند. کسی که اینجا کاری مخالف خواست ماموران انجام دهد به سختی تنبیه می شود».

کمیساریای عالی پناهندگان، در گزارش سالانه خود به این اقدام دولت مجارستان انتقاد کرده است. گوتفراید کوفنر، رئیس کمیساریای عالی پناهندگان در شرق اروپا می گوید: «دیدن پناه جویانی که به دلایلی مانند حفظ جانشان از کشورشان گریخته اند در پشت میله های زندان، بسیار غم انگیز است. این پناه جویان که شاید زندان را در کشورشان نیز تحمل کرده اند، در نخستین تجربه خود بعد از ورود به مرزهای اتحادیه اروپا، باز هم با تجربه زندان رو به رو می شوند».

176/

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا