نقاشی دختران استثنایی در مترو تهران!
آزاده باقري: شايد اگر اشتباه پزشكي موجب نمي شد كه فاطمه در زمان تولد به معلوليت جسمي گرفتار شود الان مانند خواهر دوقلويش زندگي معمولي خودش را داشت. مثل او درس مي خواند، ازدواج مي كرد و شايد علاقه و استعدلد به نقاشي اش را بيشتر از امروز مي توانست دنبال كند. اما مثل اينكه روزگار جور ديگري براي او رقم خورده است. فاطمه حمامي نصرآباداني ٢٥ سال سن دارد و با وجود معلوليت شديد جسمي اش نه با دست بلكه با پايش نقاشي مي كشد؛ آن هم نقاشي هايي كه با ديدنش شايد باورتان نشود آنها را كسي مانند فاطمه كشيده باشد. او چند روزي است كه از سفيد شهر كاشان به تهران آمده و ميهمان پايتخت نشينان شده است تا آثارش را به همراه هم طيفانش در معرض نمايش عموم قرار دهد و چه جايي بهتر از ايستگاه مترو كه محل رفت و آمد بسياري از مردم است. ٣-٤ روزي مي شود كه او به همراه خانواده اش و پروفسور حسين فخيمي، طراح و مجسمه ساز در ايستگاه متروي امام خميني مستقر شده و نقاشي هايش را براي نمايش و فروش چيده است. فاطمه در ميان آثارش نشسته و ميزباني بازيد كننده ها را مي كند.
استادانش رايگان آموزش مي دهند
نقاش هنرمند ما سخت مي تواند صحبت كند براي همين مادرش به كمكش مي آيد و حكايت نقاش شدن دخترش را تعريف مي كند: «فاطمه وقتي به دنيا آمد به خاطر اشتباهات پزشكي دچار معلوليت شديد شد در صورتي كه خواهردوقلويش سالم به دنيا آمد و الان هم ازدواج كرده است. به جز اين دخترهايم دو پسر بزرگ دارم كه آنها هم به سر خانه و زندگي شان رفته اند. وقتي فاطمه كمي بزرگ تر شد ديديم كه خيلي به نقاشي علاقه دارد و با اشتياق خودش را با اين هنر مشغول مي كند. ديگر از سال ٨٠ بود كه به طور حرفه اي برايش استاد گرفتيم و حالا هم چندسالي مي شود علاوه بر مدادرنگي و آبرنگ؛ با رنگ روغن نيز در حال آموزش ديدن است و هر دو استاد او به صورت رايگان به فاطمه آموزش مي دهند.»
٧ اثر برتر از سوي بهزيستي
او درباره آنكه چطور شد فاطمه توانست در تهران آثارش را به نمايش بگذارد گفت: «ما در سفيدشهر كاشان ساكن هستيم و سازمان بهزيستي از طريق فراخواني كليه معلولان نخبه هنري كشور را دعوت كرد. از هر استان چند نفر انتخاب شدند كه يكي از گزينه هاي انتخابي در استان اصفهان فاطمه بود. حتي ٧ تابلوي دخترم از طريق سازمان بهزيستي استان اصفهان به عنوان آثار برتر انتخاب شدند.» مادر فاطمه در توضيح آنكه چرا آثار فاطمه داخل ايستگاه مترو به نمايش گذاشته شده است گفت: «بهزيستي تصميم داشت براي آنكه مردم بيشتري با آثار هنري معلولان آشنا شود نمايشگاه را داخل ايستگاه مترو برگزار كند تا از اين طريق افراد بيشتري بتوانند از نزديك با هنر اين قشر از جامعه آشنا شوند.»
تمام هنر دنيا در پاهاي فاطمه خلاصه مي شود
در آثار فاطمه هر مدل نقاشي را مي توان در اندازه و سبك هاي مختلف ديد. از نقاشي روي بوم گرفته تا روي كاغذ هاي كوچك و بزرگ. از سياه قلم تا مدادرنگي، آبرنگ و رنگ روغن. از نقاشي چهره تا طبيعت بكر و طبيعت بي جان. انگار كه تمام هنر دنيا در پاهاي فاطمه خلاصه شده باشد مي تواند از پس هر نقاشي بر بيايد. مادرش مي گويد براي تابلوهاي بزرگ نزديك به دوماه وقت مي گذارد و براي همين ارزش آثارش بالاست و قيمت آنها نيز نسبت به زحمتي كه مي كشد بيشتر هم مي شود: «تابلوهايي كه با رنگ روغن مي كشد از ٥٠٠ هزارتومان شروع مي شود. حتي در نمايشگاهي كه آثار فاطمه بود اثري كه ٥٠٠ هزارتومان قيمت گذاشته بوديم ٥ ميليون تومان خريدند. نقاشي هاي كه در كاغذ كوچك مي كشد از ٢٠ هزارتومان و نقاشي هايي كه اندازه بزرگ تري دارند از ٥٠ هزار تومان قيمت گذاشته شده است.»
نقاشي پناه تنهايي هايش است
او درباره ميزان استقبال و فروش آثار دخترش مي گويد: «استقبال خوب است اما درمورد فروش بايد بگويم متاسفانه چندان خوب نيست. مردم مي آيند نگاه مي كنند احسنت مي گويند و مي روند اما باز هم خدا را شكر مي كنيم.» چندان اهل گلايه نيست اما وقتي درِ دلش باز مي شود مي گويد: «فاطمه بعد از آنكه خواهر و برادرهايش ازدواج كردند و رفتند خيلي تنها شد و تنها پناه و سرگرمي اش همين نقاشي هايش است. اما خوب پدرش نانواست و چندان توان مالي ندارد تا بتواند وسايل نقاشي مرغوب برايش تهيه كند و همين موضوع باعث مي شود فاطمه بيشتر روي پايش فشار بياورد.» مادر فاطمه از نمايشگاهي مي گويد كه دو سال پيش برگزار كردند و آن كسي كه قرار بود به طور رايگان نمايشگاه را در اختيار آنها بگذارند نه تنها مبلغي از فروش تابلوها را برداشت بلكه چند تابلو از دخترش را هيچ وقت به آنها برنگرداند. از حمايت ها كه مي پرسيم مي گويد: «حمايت چنداني كه نمي شود. فقط ١٢ آذر نامي از معلولان مي آورند و تمام. در صورتي كه هنوز معلول ها هيچ جايي و جايگاهي ندارند. دائما دلسوزي مي كنند در صورتي كه آنها دلسوزي نياز ندارند. بايد به آنها بها و ارزش بدهند.»
مسئولان بايد كمي زندگي كردن بفهمند
پروفسور حسين فخيمي، طراح و مجسمه سازي كه چندين اثر هنري اش در همين ايستگاه مترو امام خميني نصب شده است از جمله حاميان فاطمه حمامي نصرآبادي است كه دو سال مي شود او را تحت حمايت خود قرار داده و مي گويد: «من تمام تلاشم اين است كه فاطمه و تمام معلولان مانند او با وجود خودش زندگي را تعريف كند. شايد بسياري از آنها نياز به كمك مالي نداشته باشند نياز به دلسوزي نداشته باشند آنها بيشتر از تمام اينها به دلگرمي احتياج دارند. آنها مي خواهند ثابت كنند كه در هر شرايطي مخلوق خداوند هستند. بايد به اين دسته از اقشار جامعه اجازه نشان دادن توانايي هايشان را داد.»
فخيمي در خصوص طرحي كه بابت حمايت از معولاني مانند فاطمه دارد مي گويد: «طرح هايي در اين زمينه داريم كه مي خواهيم تحولي در هنر معلول ها به وجود آوريم. مسئولان بايد كمي زندگي كردن بفهمند. بايد متوجه باشند كه زندگي دستگيري ظاهري نيست. معلول، آنهايي هستند كه از وجودشان بهره برداري نمي كنند. شايد معلول هايي مانند فاطمه مشكل جسمي دارند اما همه آدم ها ممكن است نقص هايي داشته باشند كه شايد ظاهري نباشد. هر كداممان در وجودمان بگرديم چنين معلوليت هايي را خواهيم يافت. معلول ها هم زندگي را دوست دارند بايد كاري كنيم كه بتوانند بيشترين لذت را از زندگي شان ببرند.»
او در آخر نيز از پدر و مادر فاطمه گلايه مي كند كه چرا هنوز بعد از گذشت دو سال كه از آنها خواسته است تا كار با شبكه و فضاي مجازي را ياد بگيرند هنوز اين كار را نكرده اند تا بتواند بيشتر و بيشتر با اين دخترِ نقاشِ با استعدادِ كاشاني؛ ارتباط برقرار كند.