ابلاغیه مثلث شوم به سلمان و اردوغان/ قطعات پازل جور شد!
اقدام اخیر آل سعود در قطع رابطه دیپلماتیک با جمهوری اسلامی ایران، آخرین پرده از سناریویی محسوب می شود که مدتهاست قطعات پازل آن توسط مثلث شوم ایالات متحده آمریکا، انگلیس و رژیم صهیونیستی، چیده شده و جزییات آن برای اجرا به دست نشاندگان منطقه ای یعنی ترکیه و رژیم سعودی ابلاغ شده است.
مروری بر حوادث و رخدادهای اخیر که منتهی به قطع روابط ریاض و تهران گردید می تواند تصویر جامعی نسبت به این رخداد به مخاطبان ارائه کند:
الف) ماجرا در ظاهر چگونه رقم خورد؟
ظاهر ماجرا این است که ابتدا؛ عربستان سعودی با وجود آگاهی نسبت به حساسیت افکار عمومی عالم تشیع و خصوصا جمهوری اسلامی ایران، مجاهد و عالم آزاده «شیخ نمر باقر النمر» را به شهادت رساند.
سپس و در گام دوم؛ این حرکت نابخردانه توسط دژخیمان آل سعود موجب نارضایتی شدید و گسترده ای در میان دوستداران وی و همه آزادیخواهان جهان شد. در نتیجه این اقدام، اعتراض ها در تهران و مشهد شدت گرفت و حمله افرادی ناشناس و خودسر به سفارت عربستان در تهران منجر به تخریب بخش هایی از آن گردید.
سوم؛ در واکنش به این موضوع مقامات سعودی اقدام به قطع روابط دیپلماتیک خود با تهران کرده و دو کشور امارات متحده عربی و بحرین را نیز در این خصوص تحریک نمودند. اما آیا ماجرا در حقیقت امر به همین سادگی بود…!؟
ب) باطن و پشت پرده ماجرا چیست؟
در تشریح پشت پرده و باطن ماجرایی که اتفاق افتاد، لازم است چند نکته را به صورت همزمان مدنظر قرار دهیم:
نخست اینکه؛ رژیم سعودی در مقابل ائتلاف چهارگانه ایران، روسیه، سوریه و عراق علیه تروریست های تکفیری، به دستور مستقیم ایالات متحده آمریکا و رژیم اشغالگر قدس دست به تشکیل ائتلاف حمایت از داعش ـ با ظاهر مبارزه با تروریسم ـ زد.
این ائتلاف سازی خود لوازم و مقدماتی داشت که اصلی ترین آنها تشدید تنش مزمن در منطقه است. تصور آل سعود این است که بدون ایجاد تنش مزمن در منطقه و تقابل با ایران نمی تواند فضای آنارشیستی لازم را برای حمایت از گروه های تکفیری فراهم سازد.
به عبارت بهتر؛ «تنش زایی در منطقه» اصلی ترین پیش شرط تشکیل ائتلاف عربستان در منطقه محسوب می شود، چه، در یک محیط آرام و بی تنش، امکان تمرکز بر یاری رسانی آل سعود و متحدانش به داعش پایین آمده و این موضوعی نیست که ریاض و حامیان غربی و صهیونیستی آل سعود در پی آن باشند.
دوم اینکه؛ سفر «اردوغان» به عربستان سعودی نقش مهمی در وقوع رخدادهای اخیر داشت. در این سفر، اردوغان و «ملک سلمان» بر روی راه اندازی موج جدیدی از تنش میان اهل سنت و شیعیان تاکید کرده و اعدام شیخ نمر را نیز گامی در جهت تحقق این موضوع مورد ارزیابی قرار دادند.
بی دلیل نبود که درست یک روز پس از بازگشت اردوغان از عربستان اعدام شیخ نمر رخ داد، چرا که از این رهگذر، اصلی ترین هدف اردوغان و ملک سلمان که ایجاد موازنه در برابر ائتلاف مبارزه با داعش بود برآورده می شد. البته این فرمانی بود که از آن سوی آتلانتیک و سرزمین های اشغالی به ریاض و آنکارا مخابره شده و مورد موافقت رئیس جمهور ترکیه و پادشاه سعودی قرار گرفت.
سوم اینکه؛ رژیم سعودی و ترکیه نسبت به عواقب و تبعات اعدام شیخ نمر و اعتراضات شدید جهان اسلام نسبت به این مسئله آگاه بودند. در چنین شرایطی اقدامات نسنجیده ای مانند حمله به سفارت عربستان سعودی دقیقا بازی در پازلی بود که آنکارا و ریاض و در ماورای آن لندن، واشنگتن و تل آویو طراحی و اجرا کرده بودند. از این رو باید نسبت به اقدام حمله کنندگان به سفارت عربستان به عنوان اقدامی مشکوک نگریست.
بر این اساس؛ اردوغان و ملک سلمان در همان دیدار مشترکی که در ریاض داشتند در صدد تکمیل این پازل بودند. بنابراین لازم است در خصوص ماهیت و هویت حمله کنندگان به سفارت عربستان و احیانا تعلق خاطر آن به شبکه های پیرو سیاست های آل سعود تحقیقی جدی از سوی دستگاه های اطلاعاتی ـ امنیتی کشور صورت گیرد.
چهارم اینکه؛ هم اکنون اصلی ترین هدف ایالات متحده آمریکا، انگلیس و رژیم اشغالگر قدس، تقویت جبهه ضد ایرانی در منطقه است، ماموریتی که از سوی آنها مشخصا به ریاض و آنکارا محول شده است.
شکست های اخیر و پی در پی گروه های تروریستی ـ تکفیری در سوریه و عراق به شدت کاخ سفید و متحدان صهیونیستی، غربی و عربی واشنگتن را نگران ساخته است. در چنین شرایطی ادعای مقامات آمریکایی مبنی بر ابراز نگرانی از قطع روابط عربستان و ایران چیزی جز یک شوی تبلیغاتی و دروغین محسوب نمی شود.
به بیان بهتر؛ پیروز اصلی این ماجرا از ابتدا تا انتها کسی نیست جز نظام سلطه که با رمز عملیات اختلاف شیعه و سنی راهبرد تفرقه افکنی خود را به دقیق ترین شکل ممکن به پیش برده و البته در ادامه به دنبال چیدن میوه های دیگر آن است. این ارزیابی و تحلیل از ماجرای پیش آمده قطعا در آینده با رو شدن مستندات بازی پیچیده آمریکا و رژیم صهیونیستی در ماجرای به شهادت رساندن شیخ نمر ابعاد دیگری به خود خواهد گرفت.
176/