این خبری بود که در رسانه ها این روزها منعکس شد. شرکتی که دو همجنسگرا در رأس آن قرار گرفته اند و پس از تسلط و حضور در بازارهای مختلف پوشاک اینبار برای حضور در بازار مسلمانان برنامه ریزی نموده اند. اتفاقی که در صورت استقبال می تواند اثرات جبران ناپذیری را در سبک پوشاک مسلمانان وارد نماید. این واقعه از چند جنبه قابل بررسی می باشد که به اجمال به آن اشاره خواهد شد:
1- حضور شرکتهایی که بویی از دین و مکتب در رأس آن برده نشده است و حتی نام شرکت بر اساس مخفف نام دو همجنسباز (D&G) معرفی می شود، شکی نمی ماند که دغدغه ای برای حرکت در مدار ارزش مداری در آن وجود ندارد و پوشش اسلامی که به عنوان یکی از اصول و ارزشهای دینی مسلمانان در نظر گرفته می شود این بار در معرکه بازار جهانی قرار می گیرد که متولیان آن به موضوعی فراتر از جنبه های مادی آن نمی اندیشند.
به عبارتی دیگر حجاب که اصول و ساختار آن بارها مورد توجه و تاکید دین اسلام واقع شده است و حتی برای سبک حجاب و حدود آن آیات و روایات متعددی وارد شده است در بازارهای امروزی مورد توجه قرار نمی گیرد و فقط آنچه اهمیت پیدا می کند رنگ و لعاب و سبکی است که بیشتر جلوه گری برای مشتری را ایجاد نماید.
2- بی توجهی و خواب درازمدت فرهنگ پوشاک کشور در این شرایط بیش از گذشته به چشم می خورد. در حالی که کشورهای غربی بهترین و مؤثرترین راههای رخنه فرهنگی را در کشورهای اسلامی پیدا کرده اند و قصد دارند با ابزارهای موجود فرهنگ ناب و اصیل اسلامی و ایرانی را به قهقرا ببرند، هنوز خبرهای خوشی از صنعت پوشاک کشور به گوش نمی رسد. هر از چند گاهی نمایشگاههایی برپا می شود که یا رنگ و لعاب دینی از آنها پیدا نمی شود یا در صورت عرضه محصولات مطلوب از قیمتهای نامطلوبی برخوردارند که مشتری ترجیح می دهد عطای آن را به لقایش ببخشد. در چنین شرایطی تبلیغات پر زرق و برقی چون شرکتهای این چنینی و حضور مدلینگ آنها در سطح جهان، اثری نامطلوب در خرید و فروش این کالاها خواهد داشت. موضوعی که اگر کماکان با خواب غفلت مسئولین فرهنگی کشور روبرو شود آینده ای اسف بار را می توان برای آن قلمداد کرد.
3- اقدام شرکتهای این چنینی را اگر از مصادیق ورود حجاب به دنیای مد هم اگر ندانیم به راحتی می توان به این نتیجه رسید که این اتفاق از مصادیق نشر فرهنگ حجاب در غرب نیز نمی باشدو این موضوع نباید موجب ذوق زدگی آنها شود. هرچند در اسلام به ضرورت زینت داشتن و آراستگی ظاهری تأکیدات فراوانی شده است. اما در کنار آن به دور شدن از تبرج و آفات آن نیز اشاره شده است. در حقیقت فرهنگ حجاب زمانی نام حجاب را به دوش می کشد که از ساختار و فرهنگی که برای آن تعریف شده است تبعیت نماید.
حجابی که برخواسته از تبرج و خودنمایی باشد نه تنها ارزشمند نخواهد بود بلکه ستونهای فرهنگ غنی و ارزشمند حجاب را به لرزه در خواهد آورد. به عبارتی ساده تر ورود حجاب به دنیای مد اگر باعث فاصله گرفتن از فلسفه حجاب باشد نمی تواند ارزشمند تلقی شود و چه بسا حجابهایی مختصرتر ارزشمندتر از چنین حجابهایی باشد.
4- یکی از موضوعاتی که مورد غفلت واقع می شود ورود انحرافات و نمادهای غیراخلاقی و غیر دینی به واسطه مفاهیمی که مورد توجه مسلمانان قرار می گیرد می باشد. با توجه به تعصبات دینی مسلمانان نفوذ فرهنگی دیگر با ساختارهای فرسوده صورت نمی گیرد. چرا که نتیجه ای جز موضعگیری مستقیم را در پی نخواهد داشت. امروز شرکتهایی همچون شرکت مزبور به خوبی در یافته اند که برای حضور موفق در بازارهای کشورهایی مسلمان و با ساختار غنی فرهنگی بهترین راه استفاده از ورودی هایی است که مورد توجه مسلمانان است.
5- حمایت از چنین شرکتهایی که پایه و اساس آن برای حمایت از همجسنگرایان تأسیس شده است به نوعی حمایت از تفکرات چنین شرکتهایی محسوب می شود. همانطور که مواردی از تحریمهای کالا در کشورمان برای عدم حمایت از برخی کشورها به منظور عدم انطباق اهداف آنها با اهداف ما مشاهده می شود شرکتهایی که مبانی فکری و غیر اخلاقی آنها آشکارا به عنوان عامل تشکیل شرکتشان اعلام می شود، باید مورد توجه خریداران نیز قرار گیرد. چراکه خرید از چنین شرکتهایی حمایت از امری غیر اخلاقی را در پی خواهد داشت.
6- انتخاب راه ورسم و سبک زندگی در هر مرحله ای از زندگی باید مورد توجه قرار گیرد و با اصول و ساختارهای ارزشی محک زده شود تا فاصله گرفتن از خیرو سعادت را از بین نبرد. نگاهی به روایات در این زمینه می تواند اثرات مطلوبی در انتخاب ها و تعیین مسیرمان داشته باشد.
در این باره امام صادق(ع) می فرماید: «خداوند به پیامبری از پیامبران وحی فرمودند: به قومت بگو که لباس دشمنان مرا نپوشند و غذای دشمنان مرا نخورند و راه و روش دشمنان مرا نپویند که در این صورت آنها نیز ـ همانند کفار ـ دشمنان من خواهند شد. » (وسایل الشیعه ج15 ص641)
همچنین ایشان روایتی از امام علی(علیه السلام) بدین شکل نقل می کند که « این امت اسلام (شامل عربها ، ترکها ، فارسها و…) پیوسته در خیر و خوبی و سعادت و نجات هستند تا زمانی که لباس عجم ها را نپوشیده اند ( عجم یعنی کفار نه ایرانیان ) و غذای عجم ها را نمی خورند . » (وسایل الشیعه ج24 ص783)
در این روایت به این نکته تأکید شده است که تقلید و همانندسازی، زمینه از بین رفتن فرهنگ بومی را فراهم می سازد.شکل لباس یک عامل مهم فرهنگی به حساب می آید و یک اصل اساسی در زندگی بشری به حساب می آید که اگر حالت نامعقول به خود بگیرد اختلال نظام فکری جامعه، نتیجه آن خواهد شد.
176/