خدا در دل توست، با او خودمانی باش، او رفیقت است
همه ما مسئولیم. تبعیت از عقل، به اطاعت خدا و خدمت به بشر میانجامد. بعد از ایمان به خدا، هیچ چیز بالاتر از خدمت به بشر نیست.
ما در مکتبمان، هم حب داریم و هم بغض. اما اگر کسی با ما مخالف بود، دلیل بر باطل و جهنمی بودن وی نیست. همه ما پیرو و شیعه اهل بیت هستیم. پس چرا با دوستدارانِ اهل بیت دشمنی میکنیم؟ باید به افکار و سلایق دیگران احترام بگذاریم. چون همه، دوستدار اهل بیت هستند. بدخواهِ کسی نباشیم و برای همه دعا کنیم. امام حسین (ع) تا لحظه آخر می خواست حتی شمر را هدایت کند. همه ما باید خیرخواه دیگران باشیم. خداوند توفیق دهد که محب اهل بیت باشیم.
باید بدانیم که عمر ما به لحظهای وابسته است. چراکه از یک لحظه بعد خودمان هم خبر نداریم. دنیا همین یک لحظه است. خداوند، دنیا و بهشت را برای انسان خلق کرده است. خداوند انسان را خلق کرده است تا انسان صفات خدایی پیدا کند. مرحوم آیت ا… قاضی تنها یک جمله می گفت: «خودبین نباشید و خدابین باشید.» ایشان با همین جمله، علمای بزرگی را تربیت کرده است. اگر فقط یک لحظه فکر کنیم، کافی است.
به حرف اسلام گوش کن، خدای تعالی بزرگ است. خدا نه در آسمان جا میگیرد، نه در زمین، نه در خانه و نه در ماشین … خدا در دل توست، با او خودمانی باش، او رفیقت است، با او رفیق باش: «یا رفیقُ یا شفیق».
در قیامت، انسان را در 50 موضع نگه میدارند که هرکدام، هزار سال طول میکشد. بر هر موضع کلمه «چرا» نقش بسته است. این «چرا»ها را باید در دنیا پاسخ بدهیم. اگر اینجا جواب دادیم، آنجا چراغ سبز است و عبور می کنیم؛ ولی اگر اینجا جواب نداده باشیم، آنجا چراغ قرمز است، متوقفمان میکنند درحالیکه زیر پایمان گداخته است: چرا این درس را خواندی؟ چرا آن درس را نخواندی؟ چرا این درس را تدریس کردی؟ چرا آن درس را تدریس نکردی؟ چرا فلانجا روضه خواندی؟ چرا فلانجا روضه نخواندی؟ جوانهای مردم روی مین رفتند و پودر شدند، آن وقت ما چرا …..
با همین نماز میتوانیم به خدا برسیم. باید قبل از نماز حواسمان را جمع کنیم. نماز وقت ملاقات است. خدای تعالی پنج نوبت فرموده: «بیایید» ولی ما به نماز اهمیت نمیدهیم. سوسکها و قورباغهها هم زندگی میکنند؛ اما ما اینطور زندگی را نمیخواهیم. زندگی، یاد خداست: «أَلا بِذِكرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ القُلُوبُ»
بتپرست هدایت میشود ولی خودپرست هدایت نمیشود! علامه طباطبایی (ره) وقتی با کودکی مواجه میشد، نمیگفت: «من علامهام و او یک بچه» بلکه فکر میکرد: «شاید این بچه چیزی بلد باشد که من نمیدانم!» هر قبلهای که بینی، بهتر ز خودپرستی است.
«هرکس با ما نیست، علیه ماست» این غلط است. این منطق معاویه و یزید است. نبايد موضوع تقوا را با «وسواس» اشتباه كرد! وسواس، نوعي بيتقوايي است. نبايد مسائل شرعي را به گونهاي مطرح كرد كه مردم به وسواس بيفتند. دين اسلام، دين سَمحه سَهله است. اسلام، دين تعبّد است. اصول دين، تعقلي است اما احكام تعبدي است. نبايد در اين موارد، اينقدر سخت گرفت. شخصِ وسواسي اگر راست مي گويد، بايد جلوي زبانش را بگيرد! تهمت ميزند، دروغ ميگويد، و… اما 100مرتبه خود را آب ميكشد! مردمآزاري نكن. تقوا يعني خداداري!
اگر انسان، بيدليل نمازش را در اول وقت نخواند به نماز که ذکر خداست، اهميت نداده و اين درست نيست؛ اما باید توجه داشت که مسئله نماز اولِ وقت، موضوعيت ندارد؛ آن چيزي که موضوعيت دارد: اهميت دادن به فرمان خدا و رضاي او است. بايد به عمق مسئله نگاه کرد. حتي گاهي ممکن است ضرورت ايجاب کند که نماز را به خاطر کاري ضروري از نظر الهی قطع کنيم. مسئله اصلی، اهميت به کاري است که رضايت خدا در آن است.
179/