گروه سرزمين
اين مسئله باعث شده كه مسئولان نتوانند جوابگوي جمعيت شهر و متناسب كردن سرانههاي عمومي و خدماتي در شهر براي شهروندان واقعي خود باشند.
سابقه ایجاد شهرهای جدید در ایران را میتوان در چهار دوره خلاصه کرد: دوره اول در فاصله دو جنگ جهانی ، این اقدام با اهداف سیاسی، نظامی و اقتصادی صورت گرفت که منجر به ایجاد کویهای کارمندان شد. دوره دوم بعد از جنگ جهانی دوم تا اواسط دهه 1340 را شامل میشود. در این دوره با توجه به رشد صنایع وابسته به نفت، بیشتر شهرهای جدید به صورت نفتشهرها و کویهای کارمندان ایجاد شدند. دوره سوم، نیمه دوم دهه 1340 تا پیروزی انقلاب اسلامی (1357) را در برمیگیرد. با توجه به فروش نفت و افزایش قیمت آن و انباشت دلارهای نفتی، جمعیت شهرنشین به شدت افزایش یافت و شهرهای جدید صنعتی مستقل و شهرهای اقماریـ صنعتی در پیرامون شهرهای بزرگ رونق گرفتند. دوره چهارم، سالهای پس از پیروزی انقلاب را شامل میشود که اهداف آن در این دوره با سه دوره قبل تفاوت عمدهای داشت، بهطوری که شهرهای جدید امروزی محل اسکان سرریزهای جمعیت شهرهای بزرگ تلقی میشوند، این درحالی است که شهرهای جدید در سه دوره قبل بیشتر با جنبه عملکرد اقتصادی احداث شدند.
نكته جالب اینجاست که خود وزارت راه و شهرسازی نیز در گذشته به صراحت سیاست ایجاد شهرهای خوابگاهی را پیگیری و از آن دفاع میکرد حال آنکه اگر تنها به دیده خوابگاهی به این شهرها توجه شود و جمعیت مجبور باشند هر روز برای کار و تحصیل و … به شهرهای اطراف مراجعه کنند نوعی نقض غرض رخ خواهد داد و شلوغی، ترافیک و آلودگی در شهرهای بزرگ با این سرمایهگذاری بههیچ روی برطرف نخواهد شد . با همین وصف نیز هنوز بسیاری از شهرهای جدید حتی در اطراف تهران و سایر کلانشهرها نتوانستهاند به اهداف خود برای جذب سرریز جمعیت کلانشهرها دست یابند. گواه این مدعا نگاهی است به برنامههای سکونتی و میزان ساکنان شهر جدید مانند هشتگرد که شهر جدید موفقی نیز قلمداد میشود . بنابر سرشماری مرکز آمار ایران، جمعیت شهر جدید هشتگرد در سال 1388 برابر با 18598 نفر بوده است حال آنکه در برنامههای پیشبینی شده و بر اساس طرح جامع ظرفیت جمعیتپذیری این شهر بالغبر 500 هزار نفر است که توسعه شهر تا یک میلیون نفر را امکانپذیر میکند. با این حال بسیاری از مقامات و مسئولان این شهر عنوان میکنند حتی تعداد مدارس در شهر جدید هشتگرد جوابگوی رشد جمعیت نیست و از سوی دیگر این شهر نیز نتوانسته است سرریز جمعیت تهران را به خود جذب کند بلکه مقصدی برای برخی مهاجرانی بوده است که نتوانسته اند جایی را برای سکونت در تهران بیابند . حال پرسش اين است؛ آیا قبل از احداث شهرهای جدید کارهای مطالعاتی و کارشناسی صورت نگرفته است؟ اگر پاسخ به این سوال مثبت است چرا بدون انجام کار کارشناسی میلیاردها تومان بودجه صرف تاسیس برخی از این شهرها شده است و اگر پاسخ منفی است چرا باوجود کار کارشناسی و صرف بودجههای هنگفت نتوانستهایم در این حوزه به مطلوب دست یابیم؟ گفته میشود بعد مسافت و عدم تامین امکانات مانند آب و برق و … علت عدم استقبال مردم بوده است. متولی فراهم آمدن این امکانات چه دستگاهی بوده است و چرا شفاف اعلام نمیشود که کدام دستگاهها در انجام وظایف خود کوتاهی کردهاند و سبب پوچ شدن سرمایه گذاریهای بزرگ دیگر بخشها شدهاند؟
179/