دو بخشش در دو پرونده جنایی دادگاه کیفری
دو پسر جوان که هرکدام در یک درگیری جداگانه دست به جنایت زده بودند، پس از بخشش اولیای دم صبح دیروز در دادگاه کیفری استان تهران به سوالات سه قاضی جنایی پاسخ دادند.
دو بار جنایت و دو بار رضایت
نخستین پروندهای که صبح دیروز در دادگاه کیفری استان تهران رسیدگی شد، مربوط به پسری است که در طول ١٢سال دوبار مرتکب جنایت شد و هر دوبار نیز توانست از چوبه دار رهایی یابد. این پسر که محسن نام دارد، نخستینبار روز هشتم خرداد سال ٨٢ بود که دست به قتل زد. محسن آن روز با پسر جوانی در خیابان درگیر شد و در این درگیری با چاقو پسر جوان را به قتل رساند. او بلافاصله دستگیر شد و تحت بازجویی قرار گرفت. محسن در بازجوییها به قتل اعتراف و صحنه جنایت را بازسازی کرد. او در دادگاه به درخواست اولیایدم و با حکم هیأت قضائی به قصاص محکوم شد. این حکم به تأیید قضات دیوانعالی کشور نیز رسید و قرار بود به مرحله اجرا دربیاید که قاتل توانست با پرداخت دیه از خانواده اولیایدم رضایت بگیرد. محسن پس از گذشت پنجسال از زندان آزاد شد اما باز هم دست به جنایت زد. این پسر ٣٠ساله پس از آزادی از زندان بهدلیل مصرف موادمخدر به کمپ ترک اعتیاد رفت و در آنجا پس از درگیری با مردی دیگر او را با ضربات چاقو به قتل رساند. محسن باز هم روانه زندان شد و به قصاص محکوم شد اما او در دادگاه کیفری با پرداخت ١٨٠میلیون تومان دیه برای بار دوم از مجازات اعدام رهایی یافت. بنابراین پرونده این پسر صبح دیروز در شعبه دهم دادگاه کیفری استان تهران از جنبه عمومی جرم بررسی شد. در ابتدای این جلسه که ریاست قاضی قربانزاده برگزار شد، نماینده دادستان کیفرخواست را خواند و برای متهم تقاضای مجازات قانونی از جنبه عمومی جرم کرد. در ادامه متهم در جایگاه ایستاد و درباره دومین جنایت خود به هیأت قضائی گفت: «بعد از آزادی از زندان به دلیل اینکه شیشه مصرف میکردم، به همراه پسرعمهام که او نیز معتاد بود، برای ترک به یک کمپ ترک اعتیاد در خیابان مسعودیه رفتیم. در آنجا با مرد جوانی که او هم اعتیاد به شیشه داشت، درگیر شدیم. این درگیری با جر و بحث پایان یافت. تا اینکه از کمپ بیرون آمدیم. پسرعمهام با این مرد قرار گذاشت و در نزدیکی کمپ دوباره او را دیدیم. درحالی که تصور میکردم قرار است آشتی کنیم، اما باز هم مقتول شروع کرد به درگیری و پسرعمهام را کتک زد. من هم برای دفاع از پسرعمهام درحالی که فقط میخواستم مقتول را بترسانم، چاقویی را از جیبم بیرون آوردم و به گردنش زدم اما باور کنید ناخواسته بود. خانواده اولیایدم نیز پس از گرفتن دیه مرا بخشیدند و من توانستم از مجازات اعدام نجات پیدا کنم. الان هم تصمیم دارم یک زندگی جدید را آغاز کنم.» پس از صحبتهای متهم هیأت قضائی وارد شور شدند و این پسر جوان را به زندان و تبعید محکوم کردند.
رضایت پای چوبه دار
ماجرای دومین پرونده نیز به روز ١٣ مرداد سال ٩٠ برمیگردد. در آن روز پسر جوانی به نام مهرداد با صمیمیترین دوستش درگیر شد و بر سر جای پارک موتورسیکلت او را با ضربات چاقو به قتل رساند. مهرداد هرگز تصورش را هم نمیکرد که روزهای سیاهش درست پای چوبه دار زمانی که سکانسهای پایانی زندگیاش را میگذراند، با رضایت پدر مقتول روشن شود. این پسر پس از اینکه دستگیر شد ازسوی قضات دادگاه کیفری استان تهران به قصاص محکوم شده بود. این حکم به تأیید قضات دیوانعالی کشور رسید و روز ٢٥ آذر امسال پای چوبه دار رفت. اما درست در لحظات آخر صدای پدر مقتول زندگی دوباره به او بخشید و این پسر جوان از مجازات اعدام رهایی یافت. او نیز صبح دیروز در مقابل هیأت قضائی شعبه دهم دادگاه کیفری قرار گرفت و از جنبه عمومی جرم محاکمه شد. پسر جوان به هیأت قضائی گفت: «باور کنید اصلا قصد قتل نداشتم. نمیدانم چه شد که فرهاد را کشتم. او دوست صمیمیام بود و ما اصلا با هم اختلافی نداشتیم. روز حادثه من موتورسیکلتم را مقابل مغازه مبلفروشیام در پردیس پارک کرده بودم. مقتول آمد و اعتراض کرد که آنجا جای پارک اوست و من باید موتورم را بردارم. او شروع کرد به درگیری که من هم برای اینکه او را آرام کنم، از داخل مغازهام یک چاقو بیرون آوردم اما نمیدانم چه شد که دست به قتل زدم. در این سالها هم به اندازه کافی تنبیه شدم. روزی که برای اعدام پای چوبه دار رفتم، پدر مقتول بدون هیچ درخواستی و تنها برای رضای خدا اعلام رضایت کرد و من نجات پیدا کردم. برای همین میخواهم بعد از آزادی از زندان یک زندگی خوب داشته باشم.» در پایان نیز هیأت قضائی وارد شور شدند تا حکم نهایی دراینباره را صادر کنند. متهم به زودی با حکم دادگاه از زندان آزاد میشود.
179/