علی طجوزی: همان ها یی که روزگاری نه چندان دور با تایید تصمیم های نابخردانه اقتصادی مانند سرکوب نرخ ارز ،تعیین دستوری نرخ سود بانکی ،راه را برای هموار کردن ورودکالاهای مثلا مرغوب دست چندم از معدود کشورهای باقی مانده در تجارت خارجی ایران باز کردند و باعث از بین رفتن زیر ساخت های تولید وبه وجود آمدن رکود وتورم وحشتناک شدند .همان ها که موجب شدند هر روز بیش از دیروزش افراد بیشتری خط فقر را رد کرده وبه خیل نیازمندان بپیوندند .حالا اما قضیه فرق کرده است وبسیاری از این افراد در شکل های مختلف تبدیل به کارشناسان خبره اقتصادی شده اند.به نحوی که اخیرا عقد قراردادها و تفاهمنامه های اقتصادی ایران با ایتالیا وفرانسه که در اولین سفر پسابرجام رئیس جمهور حاصل شده است را خنجری بر پیکر اقتصاد مقاومتی خوانده اند .
در همين راستا قراردادهاي مربوط به خريد 14 فروند ايرباس دستاويزي شد براي اين كه حملات به دولت سازماندهي شود. حملاتي كه بخشي از آن از تمايل نهادي ديگر براي خريد هواپيماهاي سوخو مي آيد. در حالي كه رسانه هاي همسو با نهاد خاص، در روزهاي مانده تا اجرايي شدن برجام، بارها سعي كردند بر روي توان هواپيماهاي سوخو كه محصول كشور روسيه است، مانور ويژه بدهند، خريد ايرباس ها گويا براي آنان بسيار گران آمده است.
اخیرا رئیس یکی از سازمان های نظامی مردم نهاد در انتقاد به تصحیح ارتباط اقتصادی ایران با کشورهای اروپایی گفته است که رخدادهای سفر رم و فرانسه خنجری بر پیکر اقتصاد مقاومتی است زیرا این اقدامات بر ضد اقتصاد مقاومتی است و در صورت استمرار آنها باید دانشگاههای فنی کشور را تعطیل کنیم. وی همچنین فروش نفت خام و خرید مصنوعات را از اقدامات مذکور برشمرد و با اشاره به اقدامات فرانسه در طول 36 سال اخیر برای تضعیف نظام اسلامی، گفت: کشورهای اروپایی در فتنه و تحریمهای اقتصادی نقش مهمی داشته و در جریان 1+5 گاهی از آمریکا نیز جلوتر حرکت کردهاند اما اکنون باید پولهای نفت را به آنها داده و ایران را به بازاری برای فرانسه تبدیل کنیم.
این در حالی است که محمد نهاوندیان ،رئیس دفتر رئیس جمهور که سفر روحانی به ایتالیا و فرانسه را که پس از اجرایی شدن برجام و سفر رئیس جمهور چین به تهران صورت گرفت نشان دهنده قدرت موازنه و مدیریت مناسبات ایران می داند معتقد است که پیام سفر این بود که اروپا که جزو تحریم کنندگان کشورمان بود اشتیاق فراوان برای همکاری و گسترش مناسبات با ایران داشت. وی با بیان اینکه گفتوگوها در این سفر در یک بستر عزتمند سیاسی صورت گرفت افزود: این سفر نشان داد که این ایران است که تصمیم می گیرد که کجا می تواند به منافع ملی خود دست یابد. رئیس دفتر رئیس جمهور افزود: در مرحله پایان تحریم ها که با حفظ غنی سازی هسته ای و اذعان جهانی به نداشتن برنامهای برای رسیدن به سلاح هسته ای در ایران همراه بود، تحریم کنندگان برای سرمایه گذاری در ایران آغوش گشودند. نهاوندیان گفت: در سفر رئیس جمهور به ایتالیا و فرانسه یکی از اسناد امضا شده نقشه راه همکاریها بود و این نشان می دهد که مناسبات میان ایران با این کشورها دیگر لحظه پردازانه نیست، و بر اساس یک نقشه بلندمدت است.
وی افزود: قراردادهای امضا شده در ارتباط با صنعت هوانوردی بیش از ۱۵ سال و در بخش حمل و نقل ریلی بیش از ۲۰ سال زمان دارد. رئیس دفتر رئیس جمهور با بیان اینکه تمامی این قراردادها در چارچوب اقتصاد مقاومتی و دور کردن اقتصاد کشورمان از آسیب پذیری ناشی از تحریم ها امضا شد افزود: تلاش کردیم تا اروپاییها به این نتیجه برسند که تحریم ایران بیش از کشور ما به خودشان ضرر می رساند. نهاوندیان تصریح کرد: این قراردادها به تولید ملی ما کمک، برنامه توسعهای ما را تأمین و در آینده قطع روابط اقتصادی را از آنها سلب میکنند. تقویت توان ملی و استفاده از سرمایه انسانی ایرانی جزو لاینفک این قراردادهاست.
نهاوندیان همراه بودن یک هیات بزرگ اقتصادی با رئیس جمهور در سفر به ایتالیا و فرانسه را از جمله امتیازات این سفر دانست و افزود: بخش خصوصی در این سفر قراردادهایی را به امضا رساند. نهاوندیان با بیان اینکه در راهنمای رفع تحریم ها، بندی آمده است در صورتی که طرف مقابل به تعهداتش عمل نکند طرف دیگر قابلیت بازگشت به پیش از برجام را دارد افزود: در این بند تصریح شده است که این بازگشت به هیچ وجه شامل قراردادهای سرمایه گذاری نخواهد بود؛ به استناد این مطلب قراردادهای سرمایه گذاری با طرف اروپایی به درجه بالایی از اطمینان رسید.ضمن اینکه خارجی ها دریافته اند که دورانی که ایران را به شکل بازار صرف نگاه کنند تمام شده است.
انتقادها از نگاهی دیگر
واقعیت آن است که از روز اول آغاز بهکار دولت یازدهم که اولویت خود را حل مناقشه هستهای قرار داده بود، افراد و جریانهای مخالف با دولت بدون توجه به تبعات احتمالی، ابزارهایی برای بهرهبرداری سیاسی بهکار گرفتهاند که از هیچ منطق یا اصول خاصی پیروی نمیکنند. بهعبارت دیگر وقتی پای مخالفت با این دولت به میان میآید همه گزینهها روی میز قرار میگیرد و چنین رویکردی اگر به یک اپیدمی تبدیل شود نظام تصمیمگیری در کشور را با اختلال جدی مواجه خواهد کرد. یک بررسی ساده از دو سال و نیم عمر دولت نشان میدهد که دقیقا ضربههایی که امروز بهدور از هرگونه تحلیل علمی و تخصصی روانه راهبرد اقتصادی دولت میشود، اوایل پیشرفتهای جزیی در حل پرونده هستهای نیز تکرار شده بود اما با غلظتی کمتر، آنهم به این دلیل که پرونده هستهای پشتیبانی معنوی بالایی در سطوح عالی نظام داشت و همچنین هنوز یک بهانه بزرگ یعنی انجماد اقتصاد برای تاختن به دولت باقیمانده بود. حالا اما، اگر تلاشهای دولت برای تحرکبخشی به اقتصاد آنهم با استفاده از تعامل بینالمللی و بهرهگیری از تکنولوژی روز کشورهای پیشرو به نتیجه برسد که سیگنالهای مثبتی هم از آن ساطع شده است، کار مخالفان دولت را با مشکل جدی روبهرو خواهد کرد و آنها نیز عزم خود را جزم کردهاند تا نتیجه محسوسی حاصل نشود.از همین منظر جبهه مخالفان دولت با رسانههای متعددشان و قدرت بالا به طرز واضحی تمام توان خود را بر زیر سوال بردن این تلاشها متمرکز کردهاند و همین چند روز پیش بود که توان خیابانی خود را برای تشکیک در یک کار تخصصی درمورد قراردادهای نفتی نیز به کار گرفتند. البته نباید غافل شد وقتی که چند نفر از مخالفان سرشناس دولت علیه این قراردادها با لحنی انقلابی بیانیه صادر میکنند؛ نمیتوان انتظاری غیر از این داشت. چگونه میتوان یک بحث تخصصی را به محکمه خیابانها برد و انتظار داشت زمانی که کشور نیازمند سرمایهگذاری است، بتوان اعتماد سرمایهگذاران خارجی را برای تامین مالی و دراختیار گذاشتن راهکار و تکنولوژی جلب کرد. اینکه مسائل فنی از اتاقکها به عرصه عمومی انتقال پیدا کند هر سرمایهگذار یا ناظر حرفهای را نسبت به امنیت سرمایهگذاری دچار تردید خواهد کرد و این اتفاقات بهعنوان پیامهایی جدی از عدم ثبات تصمیمگیری، هر چند کوچک و موردی به مخاطبان خاص منتقل خواهد شد.
اقتصاد چه می گوید
در متون مربوط به توسعه اقتصادی، راهکار اصلی غلبه بر مشکل کمبود سرمایه و خروج از توسعهنیافتگی، بهرهگیری کشورهای در حال توسعه از سرمایههای انباشته در کشورهای توسعهیافته عنوان شده است. تامین سرمایه میتواند از طریق منابع حاصل از سرمایهگذاریهای خارجی، منابع حاصل از فروش منابع طبیعی، پساندازهای موجود در سیستم بانکی و نیز درآمد حاصل از اخذ مالیاتها صورت گیرد. وجود شکاف میان پسانداز و سرمایهگذاری در کشورهای در حال توسعه، ناکافی بودن پسانداز ملی و توسعهنیافتگی بازارهای مالی، جذب سرمایهگذاری خارجی را بهویژه برای کشورهای در حال توسعه ضروری میکند. بنابراین در این نوشته سعی بر آن است تا به نقش مهم سرمایهگذاری خارجی در توسعه اقتصادی بهعنوان یکی از منابع مهم تامین سرمایه، بهخصوص در کشورهای در حال توسعه پرداخته شود. به عقیده برخی کارشناسان خصوصیت بارز سرمایهگذاری مستقیم آن است که این سرمایهگذاریهای خارجی صرفا یک سرمایهگذاری نیست، بلکه انتقال تکنولوژی، تجربیات و مهارتهای مربوط به مدیریت و بازاریابی و حضور در بازارهای جهانی را نیز میتواند به همراه داشته باشد که ممکن است اهمیت آن برای کشور پذیرای سرمایهگذاری مهمتر از ورود سرمایه صرف باشد. مطالعات نشان داده است که سرمایهگذاری مستقیم خارجی، اثرات قابل توجهی روی متغیرهای کلان اقتصادی ازجمله افزایش درآمد مالیاتی، نرخ تورم، نرخ رشد نقدینگی، نرخ ارز، افزایش رشد اقتصادی، افزایش سطح اشتغال، کاهش واردات و توسعه صادرات دارد. علاوه بر این، تقویت سرمایهگذاری خارجی به افزایش شفافیت اطلاعات و بهبود کارایی بازار میانجامد، به عبارت دیگر از نظر کارشناسان واقتصاددانان جذب سرمایه گذاری خارجی تاثیرگذاری مستقیمی بر متغیرها و شاخصهای اقتصادی خواهد داشت که به برخی از آنها به طور اجمال اشاره می شود :
– افزایش حجم معاملات در بورس اوراق بهادار، افزایش قدرت نقدشوندگی بازار، کمک به جذابیت بازار بورس و افزایش انگیزه و تمایل سرمایهگذاران داخلی برای سرمایهگذاری در بورس اوراق بهادار .
– بهبود زیرساختهای بازار به واسطه ورود سرمایهگذاران خارجی و تقاضاهایی که برای بهبود مقررات، ابزارها و خدمات مالی جدیدتر و کارآمدتر ایجاد خواهد شد.
– افزایش نظارت بر نحوه کار شرکتها به دلیل افزایش تقاضای شفافیت در نحوه عملکرد شرکتها توسط سرمایهگذاران خارجی متقاضی.
– انتقال تکنولوژی تولید، ماشینآلات و تجهیزات مدرن و مهارت و دانش به کشور. نکته قابل توجه آن است که جذب سرمایهگذاری مستقیم خارجی فینفسه هدف نهایی نیست، بلکه وسیلهای برای نیل به توسعه کشور است، از اینرو سیاست جلب سرمایهگذاری خارجی باید به گونهای تدوین شود تا به جلب سرمایههایی که مکمل استراتژی توسعه کشور و مرتبط با مزیتهای نسبی کشور هستند، بینجامد.
در همین راستا با حملات رسانهای که با چاشنی پوپولیسم بهشدت رنگ و بوی تند و تیزی به خود گرفته، تور اروپایی رئیسجمهور هم بهگونهای تصویر شده که انگار خیانتی ملی صورت گرفته است. درست همانطور که رسیدن به توافق را نوعی به باد دادن استقلال ایران تبلیغ میکردند در این لحظه حساس نیز که امنیت ملی در گروی رشد اقتصادی موثر است، تلاشهای یکپارچه دولت برای خارج کردن اقتصاد از رکود را هم، در قالب فروختن و حراج کشور به خورد اذهان عمومی میدهند. اما اکنون از این گونه منتقدان باید پرسید که زمانی که زیر ساخت های اقتصاد وتولید ایران یکی پس از دیگری با واردات بی رویه سنگ پا وچوب بستنی و دستمال گردن فرو می ریخت ،شما کجا بودید. به عبارت دیگر برای فهمیدن حال واوضاع این روزهای آنان باید پرسید،دقیقا کجایی ؟
179/